گزارشگر شبکه خبر رژیم طی برنامه ای می گوید:
پادگان اشرف یکم مرداد ۶۷
مسعود رجوی : این همان لحظه نادر لحظه کیمیایی و سرنوشت سازی ست که اگر آنرا در نیابیم امروز، فردا دیر خواهد شد؛ بزودی زود به پیش خواهیم تاخت آماده اید پس؟
گزارشگر می افزاید: حمله ای که منافقین فروغ جاویدان می نامند اینگونه آغاز میشود ، نفربرها و تانکها و خودروهای زرهی اهدایی از آمریکا و فرانسه از کمپ اشرف به سمت سرپل ذهاب ایلام و کرمانشاه به راه می افتند و به دلیل تمرکز نیروهای ایران در جبهه جنوب در کمتر از یک روز تا عمق ۹۰ مایلی ایران وارد میشوند و خود را به تنگه پاتاق و منطقه چهارزبر در ۳۴ کیلومتری کرمانشاه می رسانند و در خیالشان به این فکر اند که چقدر راحت درمسیرتهران پیشروی کرده اند.
خبرگزاری قضائیه خامنه ای نیز در مطلبی درباره فروغ جاویدان و رعشه های سرنگونی درسراپای حاکمیت آخوندی نوشت:
مجاهدین خلق پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل از سوی نظام با تصور تغییر موازنه قوا در جنگ و بحرانی شدن شرایط داخلی کشور، دست به حمله علیه نظام زدند.
سازمان مجاهدین خلق که تمام توان خود را در این حمله به کار گرفته بود، از مدتها قبل در پی فرصتی برای وارد آوردن ضربهای اساسی به نظام جمهوری اسلامی بود. این تهاجم در صورت موفقیت، میتوانست نظام را در آستانه ورود به شرایط جدید پس از جنگ، با دشواریهای بسیار زیادی در عرصه داخلی و بینالمللی روبهرو کند. انگیزه اصلی سازمان مجاهدین از این تهاجم، تحلیل رهبران سازمان از شرایط داخلی ایران بود. آنها با این تصور که نظام سیاسی ایران در اثر جنگ و فشارهای اقتصادی، بینالمللی، سیاسی و اجتماعی در ضعیفترین شرایط قرار دارد.
در چنین شرایطی رهبری سازمان جلسهای اضطراری تشکیل داد و به بررسی وضعیت جدید پرداخت. نتیجه این جلسه اقدام عاجل و سریع سازمان در انجام عملیاتی سرنوشتساز بود.
رهبر سازمان مجاهدین معتقد بود به دلیل آنکه نظام تاکنون بر ادامه جنگ تا سقوط صدام و حزب بعث اصرار داشته، قبول قطعنامه ۵۹۸ مشروعیت تصمیمگیرندگان رژیم ایران را به شدت زیر سوال برده و شرایط برای حمله نهایی به ایران آماده شده است و مردم در اوج واگرایی نسبت به حکومت قرار دارند.
به همین منظور سازمان مجاهدین بهسرعت دستبهکار شد و به تمامی هوادارانش در خارج از عراق دستور داد هرچه زودتر خود را به عراق برسانند. در اوایل مرداد ۱۳۶۷، رجوی نشستی با شرکت همهی نیروها در قرارگاه اشرف برگزار کرد. در این نشست رجوی نقشههای تدارک شده برای عملیات را نشان داد.
خبرگزاری میزان وابسته به قضائیه خامنه ای می افزاید:مسوولین سازمان در تحلیلهای درونگروهی خویش، امکان قبول آتشبس از سوی ایران را ناممکن دانسته و باور داشتند که جمهوری اسلامی زمانی قطعنامه را میپذیرد که از جنبههای سیاسی، نظامی و اقتصادی به بنبست کامل رسیده باشد و تحت چنین شرایطی سقوط حتمی و قدرت به سازمان منتقل خواهد شد؛ بنابراین فرصت پیشآمده را زمان مناسبی دانسته و علیرغم آنکه طرح حمله برای سالگرد جنگ تدارک دیدهشده بود، زمان آن دو ماه به جلو انداخته شد.
آنچه سازمان تحت عنوان عملیات فروغ جاویدان قرار بود انجام دهد عملیات گستردهای بود که میبایست چهار ماه بعد از عملیات مهران انجام میشد. عملیات جدید نیاز به ابزار و امکانات فوقالعادهای داشت. سازمان حتی اقدام به آموزش خلبانهای هلیکوپتر میکرد. توپ و تانکهایی را که سفارش خرید داده بود دریافت میکرد. تمام نیروهایی که در سایر کشورها داشت را برای آمدن به عراق بسیج کرده بود. مقدمات دیگری هم در داخل ایران نیاز داشت که پایه آن اعتراضات اجتماعی بود. قرار بود این تمهیدات به فاصله کمی از عملیات انجام شود تا عملیات اصلی لو نرود. همچنین ازنظر اصول حفاظتی و اطلاعاتی سازمان تمهیدات گستردهای انجام داد که تا حدودی نیز موجب غافلگیری جمهوری اسلامی نیز شد.
سرانجام در سوم مرداد سال ۶۷، نیروهای سازمان حملات خود را علیه نظام از سمت غرب ایران آغاز کردند. آنها قصد داشتند بر اساس یک برنامه زمانبندیشده ۳۳ ساعته، با بهرهگیری از ۲۵ تیپ در پنج مرحله از شهرهای سر پل ذهاب، اسلامآباد، کرمانشاه، همدان و قزوین عبور کنند و خود را به تهران برسانند.
هدف سازمان از حمله در عمق خاک ایران، تسخیر چندین شهر و در آخر رسیدن به تهران و به دست گرفتن قدرت بود. بر طبق زمانبندی، نیروها بایستی ساعت شش بعدازظهر روز دوشنبه سوم مرداد به کرند و ساعت هشت شب به اسلامآباد و ۱۰ شب به کرمانشاه رسیده و در این شهر، دولت خویش را اعلام کند.
در این عملیات، مجاهدین خلق با ۲۵ تیپ شرکت داشتند و بدین ترتیب مجموعاً بین چهار تا پنج هزار نیروی عملیاتی وارد ایران شدند. مقارن ساعت ۱۴:۳۰ در تاریخ سوم مرداد ۶۷ نیروهای سازمان با هجوم زمینی از طریق سرپل ذهاب و جنوب گردنه پاتاق (نزدیکی سرپل ذهاب) بهطرف شهر کرند پیشروی کردند و حدود ساعت ۱۸:۳۰ اولین تانکهای سازمان مجاهدین خلق وارد شهر شدند و پس از تصرف شهر بهطرف اسلامآباد پیشروی کرده، بهمحض رسیدن به مدخل شهر، اقدام به قطع برق و ارتباط مخابراتی و همچنین تیراندازی و آشفته نمودن اوضاع کردند. در مقابل تعدادی از نیروهای سپاه با آنان درگیر شدند که به علت عدم انسجام نیروها و آمیختگی نیروهای سازمان با مردم، اوضاع از کنترل نیروهای نظامی خارج و شهر به تصرف آنها درآمد. نیروهای سازمان همزمان با پاکسازی شهر، حرکت ستونی خود را به سمت کرمانشاه ادامه دادند،
خبرگزاری قضائیه خامنه ای می افزاید: نیروهای سپاه بدر از اولین نیروهای درگیر با سازمان بودند. در این زمینه هادی عامری از فرماندهان سپاه بدر میگوید: نقدی که آن موقع با نام مستعار «شمس» شناخته میشد زنگ زد و گفت: خود را سریع به کرمانشاه برسانید، چون دشمن وارد قصر شیرین و گیلانغرب شده و به سمت کرمانشاه در حال حرکت است. تمام نیروهایم در سپاه بدر را به سمت گیلانغرب حرکت دادم، اما در چنین شرایطی بود که دوباره زنگ زدند که اسلامآباد دست مجاهدین افتاده، من تعجب کردم و فوری به کرمانشاه رفتم و در جلسهای که «زرندی» امامجمعه و «معین» استاندار وقت کرمانشاه هم بودند، همگی از من خواستند که اسلامآباد را از دست مجاهدین نجات بدهم. هنوز نیرو مسافتی را به سمت اسلامآباد نرفته بود که «احمدی مقدم» را دیدم. او دستور تغییر مسیر بهطرف تنگه «حسنآباد» را داد و گفت: اسلامآباد تسخیرشده و مجاهدین الآن در تنگه حسنآباد (تنگه مرصاد) در حال پیشروی هستند.
نیروهای سازمان تا آخرین لحظه میجنگیدند و اگر دستگیر میشدند، غالبا با قرص سیانور و یا نارنجک خودکشی میکردند.