کنفرانس بین‌المللی ایران: چشم‌انداز تغییر، سیاست صحیح در قبال ایران

 

کنفرانس بین‌المللی ایران: چشم‌انداز تغییر، سیاست صحیح در قبال ایران ۲۹ ژوئن ۲۰۱۸

فرانسوا کلکومبه - بنیانگذار سندیکای قضات فرانسه
ما در لحظه‌ای به سر می‌بریم که باید بدانیم برای آینده باید چکار کنیم. همه ما می‌دانیم که مشکلات خاورمیانه و به طور غیر مستقیم، مشکلات کل جهان به رویکرد رژیم ایران ربط دارد. لااقل بخش بزرگی از مشکلات جهانی. ایران به طور همزمان علت و راه حل بخشی از این مشکلات است. همچنین همه ما می‌دانیم که مشکل در ایران رژیم ایران است امروز بعد از ظهر به موضوع دیگری که بسیار مهم است خواهیم پرداخت، که به درستی شناخته شده نیست. چه در بین افکار عمومی،‌ و چه در محافل سیاسی و کارشناسان و آن مشکل سپاه پاسداران است. اینکه چه نقشی ایفا می‌کند، چه نقشی می‌تواند ایفا کند و بایستی چه رویکردی نسبت به آن داشت. و با پنلی به کارمان پایان خواهیم داد که به این سوال خواهد پرداخت ما تلاش خواهیم کرد ببینیم آلترناتیو‌های سیاسی در کشوری مانند ایران چه می‌تواند باشند.

سفیر لینکن بلومفیلد – دستیار پیشین وزیر خارجه آمریکا
۱۵ سال پیش شاهد بودیم که آمریکا و سازمان ملل تحریمهای گسترده یی را علیه رژیم ایران اعمال کردند. دلیل این تحریمها آن بود که هیچ اعتمادی نسبت به رژیم ایران در مورد برنامه مخفی تسلیحات اتمیش که توسط اپوزیسیون سازمان یافته،‌شورای ملی مقاومت در سال ۲۰۰۳ (۱۳۸۲) افشا شده بود وجود نداشت.
بعد از آن اوباما بر اساس درخواست رژیم ایران وارد مذاکرات شد و در جستجوی یافتن تفاهم بین آمریکا و رژیم ایران شاخه زیتون به سمت آن دراز کرد. ۵ سال بعد یک توافق اتمی به دست آمد. اما اعتماد زیادی به‌وجود نیامد. در واقع رژیم ایران بسیار تهاجمی تر نسبت به همسایشگان عمل کرد و نقض حقوق بشر را بعد از شروع گفتگوها افزایش داد.
بنابراین ترامپ از توافق نامه اتمی خارج شده و پمپئو وزیر خارجه آمریکا فهرستی از ۱۲ خواسته را مطرح کرده است.‌ برخی می گویند این موضع بسیار سخت سرانه یی است و این سقفی است که غیرممکن است رژیم ایران به آن دست پیدا کند تا آمریکا را راضی نگه دارد. اما تمام ۱۲ خواسته در ارتباط با تجاوزگری، غنی سازی مخفی اورانیوم، کمبود اطلاعات و فاش گویی در مورد برنامه اتمی و موشکهای بالستیکی و تجاوز به سوریه و یمن و سایر کشورهای خاورمیانه و حمایت از گروههای تروریستی است.
بنابراین سؤال من از شرکت کنندگان در پنل این است که لطفاً نظر خودتان را به ما بگویید که اکنون باید چکار کرد. ما بعنوان اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها چگونه متحد شویم؟ و چگونه به نقاط مشترک خودم با مردم ایران دست پیدا کنیم.

جولیو ترتزی - وزیر خارجه پیشین ایتالیا
من مایلم چند کلمه در مورد موضع اروپا درباره رژیم ایران چه الان و چه در گذشته،‌ نظر بدهم. منظورم از موضع اروپا یعنی موضع کمیسیون اروپا و تمام ارگانهای اصلی این کمیسیون و دولتهای اصلی اتحادیه اروپا به ویژه دولتهای درگیر در مذاکرات ۵ + ۱
اولین نکته ام این است که این سیاست «مماشات به هر قیمت» با رژیم ایران که هم اکنون اروپا در پیش گرفته، بر اساس یک فرضیه غلط و یک روایت خطرناک بنا شده است. این فرضیه و روایت غلط این است که روحانی یک پیشرفت برای رژیم و همینطور یک تضمین برای منافع غرب در منطقه محسوب می‌شود. این کاملاً غلط است. برای این که ما به خوبی می‌‌دانیم روحانی بخشی از رهبری رژیمی است که خامنه ای سردمدار آن است. رژیمی که دیدگاهش بر قرار دادن مذهب شیعه جلوتر از سایر مذاهب اسلام و به کنترل در آوردن منطقه استوار است. این مسئله همچنین وضعیتی را ایجاد کرده است که واقعاً اقتصاد ایران را تخریب می‌کند. هیچ مبارزه واقعی علیه فساد وجود ندارد. هیچ اصلاحاتی در عناصر پایه‌یی اقتصاد صورت نگرفته است. هیچ کنترلی بر ابزار بانکی و مالی وجود ندارد که همچنان به عنوان پایه یی برای سوخت رسانی به تروریسم عمل می کند و در نتیجه نقش سپاه و سیستم سرکوب را همچنان تقویت می کند.
بنابر این این فرضیات و این تفکرات که اروپائی ها همچنان عرضه می کنند تا در کنش و واکنش با رژیم ایران باشد باید تصحیح شوند. و این بسیار مهم است که اروپائیان با دولت ترامپ به نقشه مسیر مشترکی برای پرداختن به مشکل ایران برسند. چگونه این کار را بکنیم؟ مسیر پیش رو، استمرار فشار و تعیین شروطی در روابطمان است، یعنی در روابط اتحادیه اروپا با رژیم ایران. این کاملا اشتباه است که راه دیگری مثل افزایش همکاری را دنبال کنیم. نه در زمینه فرهنگی و سیاسی و نه در زمینه‌یی که در برخی کشورهای اروپایی به وقوع پیوسته است یعنی در زمینه های نظامی و اطلاعاتی.
این بسیار مهم است که جدی‌تر باشیم و تعامل بین نهادهای اروپایی و دولت آمریکا وجود داشته باشد تا نگذاریم سیاست اروپا از روی ریل درست خارج شود، آن هم فقط جهت استمرار این تصور برای تجار که بازار ایران،‌ کوه طلا است. این چنین نیست. یک تله پر ریسک است. حتی قبل از روی کار آمدن دولت ترامپ در واشینگتن هم چنین بود. اما اکنون بسیار آشکارتر شده است که ریسکهای زیاد برای شرکت‌های اروپایی و ایتالیایی وجود دارد. برای مثال حتی کمپانیهای بزرگ خساراتی متحمل شده اند به خاطر تصمیمهای غلطی که اتخاذ کردند بر اثر فشار دولت.
مایلم صحبتم را با اعمالی تمام کنم که رژیم ایران اخیراً‌ به آن دست می زند و حیله های غیرقابل قبولی که سعی میکنند استفاده کنند تا نفرت را در بین ایرانیان گسترش دهد و تفرقه را در میان آنها دامن بزند تا شورش مهمی را که به طور همزمان در بیش از ۱۴۰شهر ایران هفت هشت ماه پیش به وقوع یپوست را تحت الشعاع قرار دهد. مایلم به آخرین نمونه اشاره کنم. موردی که به نظر من میشود آن‌را منزجرکننده نامید. این نمونه مصاحبه رضا پهلوی، پسر شاه با بلومبرگ بود. من معتقدم که آن مصاحبه و این حرفی که در آن زد که «بهتر است از رژیم ایران حمایت کنیم تا از مجاهدین حمایت کنیم. برای این که ما مجبوریم». این سیاست همدستی و همکاری است که تحت هیچ شرایطی قابل قبول نیست. برای همین من مایلم از این فرصت استفاده کنم تا بر حمایت قوی از رئیس جمهور برگزیده مریم رجوی تأکید کنم تا مبارزه‌اش را ادامه بدهد. ما نمی توانیم بپذیریم که پسر آخرین حاکم بی اعتبار ایران از تبعیدگاه طلاییش علیه تنها مقاومت واقعاً دمکراتیک که مجاهدین هستند صحبت کند. آیا این یک انتقام گیری خانوادگی است؟ آیا خشم به خاطر نبردی است که برای دمکراسی و آزادی انجام شده است؟ من فکر می کنم ما علناً باید نشان بدهیم که ما در این آخرین تله رژیم ایران و همدستان نخواهیم افتاد. متشکرم.

سناتور رابرت توریسلی
من یک حامی ترامپ نیستم. من سالها در رهبری دمکراتها در کنگره بوده‌ام. اما به نظرم من در ابعاد وسیعی،‌ سیاست ترامپ درباره ایران و آنچه ما داریم انجام می‌دهیم، همان چیزی است که هر کس در خلوت خودش درباره آن فکر میکند.
هیچ کس نمی تواند واقعاً معتقد باشد با وجود مسئله رژیم ایران بر روی میز، برای جامعه جهانی که هدفش آشتی بین المللی،‌ گسترش بازار و رفاه و تقویت سازمانهای جهانی است می تواند آینده دراز مدتی وجود داشته باشد. شواهدی بیش از چیزی که اکنون هست نمی تواند وجود داشته باشد که چنین چیزی ممکن نیست.
همه ما می دانیم که تغییر رژیم کار خطرناکی است. دردسر آفرین است. افراد بسیار و منافع بسیار آسیب خواهند دید. اما هیچ کس در این لحظه نمی تواند واقعاً معتقد باشد که بعد از سوریه، بعد از آنچه در عراق اتفاق افتاد،‌ بعد از این سلاحهای وحشتناک، نمی تواند واقعاً معتقد باشد که به طور واقعی راه حل دیگری وجود دارد.
اگر قرار است با آخوندها و رژیم های قانون شکنی همچون آنها رویارو شویم؛ زمانش فقط الان است.
منتقدین می توانند بگویند که خواسته‌های ۱۲ گانه وزیر خارجه نه فقط بسیار بالا بلکه حتی برای رژیم ایران غیر ممکن است. بنابراین خواسته به طور واقعی تفاهم و سازش نیست. کاملاً درست است. من فکر می کنم این حقیقت دارد. هیچ دلیلی وجود ندارد که چرا ما باید روی این استانداردها تن به سازش بدهیم. اگر رژیم ایران می خواهد به خانواده ملل بپیوندد نباید یک قرار داد جداگانه به دست بیاورد. توافق چنین چیزی است. باید این رفتار و اعمال مشخص را انجام بدهد. مثل هر کشور دیگر...
(ایران) کشوری با ۸۰ میلیون جمعیت است که اگر به‌نحو درستی عمل کار کند، با یک اقتصادی عادی، حکومتی عادی، تجارت و یک رهبری عادی، به یک قدرت اقتصادی منطقه‌یی و چه بسا به یک قدرت اقتصادی بین‌المللی تبدیل می‌شود. نباید هیچ توافق جداگانه یی در کار باشد. ۱۲ خواسته پمپئو هم در همین باره است. هیچ توافق جداگانه یی وجود ندارد! آیا این به معنی آن است که ما هیچوقت با ملاها به توافق نخواهیم رسید؟ برای این که منصف و صادق باشم می گویم بله؛ به همین معنی است. این به معنی آن است که ما در وضعیت تغییر رژیم قرار داریم حتی اگر خودمان هم متوجه آن نباشیم.
ما همه وظایف خود را در تاریخ بر عهده داریم. متحدان اروپایی ما ممکن است نبرد دیگری را انتخاب کنند که ما انتخاب نکنیم. اما می‌توانیم از کنار حمایت کنیم. کشورهایی که می خواهند از درگیری اجتناب کنند باز خواهند فهمید که فقط دو راه برای خروج (از این وضعیت) وجود دارد. راه کنونی یا راه نظامی. بهتر است راه کنونی برگزیده شود.