اعتراف رژیم به مرگ محیط زیست در ایران!

 

بحران محیط زیست در رژیم فاسد آخوندی به یقین ریشه در سیاست های مخرب حکومتی عقب مانده و متحجر دارد که نخستین هدف آن از زمان رسیدن به قدرت تنها غارت و پرکردن جیب متولیان، باند های مافیایی، کارگزاران و آقازاده های رژیم بوده است.

براین اساس و با نیم نگاهی به بسیاری از طرح ها و پروژه های مخرب رژیم بویژه در زمینه «آب و هوا و زمین» بخوبی به تبعات آنها بر زندگی میلیون های ایرانی پی می بریم.
زدن سدهای غیر استاندارد، انتقال آب رودخانه ها، فروش منابع آبی زیر زمینی و صادرات بخارج، خشکسالی گسترده دریاچه ها و تالاب های تاریخی، تخریب عامدانه جنگل ها با هدف غارت منابع سر سبز کشور، استفاده ابزاری از منابع آبی کشور بویژه آب های زیر زمینی و یا رودخانه ها برا ی مصارف نظامی که به خشکسالی بخش های بزرگی از منابع آبی انجامیده است، آتش سوزی های عمدی در بسیاری از مناطق جنگلی با هدف «راه، جاده و یا خانه سازی های» قلابی از سوی سپاه و جهاد غارتگر، تنها گوشه ای از سیاست های مخرب دیکتاتوری ولی فقیه در راستای «مرگ محیط زیست» در ایران می باشند.

ابعاد این وخامت اوضاع بحدی است که رئیس سازمان محیط زیست در دولت آخوند روحانی عملا به بی برنامگی رژیم در راستای مبارزه با بحران های محیط زیست اشاره نمود.
کلانتری در این رابطه بصراحت می گوید: «گرد و غبار غرب کشور را نمی توانیم مهار کنیم». وی که در تلویزیون حکومتی سخن می گفت به بحران های متعدد محیط زیست در کشور اشاره نمود و از جمله افزود: «در حالی که خسارات ناشی از گرد و غبار در خوزستان ۳۴ هزار میلیارد تومان ارزیابی می شود، مجموع تولیدات کشاورزی این استان کمتر از این مقدار است.
وجود ۶۰ هزار کامیون و کمپرسی و سه هزار دستگاه اتوبوس فرسوده شرکت واحد را در کنار کیفیت پایین گازوئیل ازجمله علل آلودگی هوا در شش ماه دوم سال در تهران است.
کاهش منابع آبی باعث شده تا احیای تالابها سخت تر شود.
در سخت ترین خشکسالی در نیم قرن اخیر قرار داریم موجودی منابع آبهای تجدیدپذیر کشور ۸۰ میلیارد مترمکعب است در حالی که شاهد مصرف بیش از ۹۰ میلیارد مترمکعبی هستیم.
به خاطر خشکسالی ها حقابه امسال زیست محیطی کشور ۷ میلیارد مترمکعب است.
در حالی که طرح احیای کامل دریاچه ارومیه در پایان سال ۱۴۰۲ طراحی شده بود به خاطر کمبود بودجه این طرح تا پایان سال ۱۴۰۴ به پایان می رسد.
شمال کشور در حال مدفون شدن زیر پسماندهاست.» (سایت حکومتی عصر ایران ۸ شهریور ۱۳۹۷)

واقعیت در لابلای این اعترافات قطره ای را اکنون میلیون ها هموطن دردمند ما در مناطق ضربه پذیر با گوشت و استخوان های خود تجربه می کنند. بروز انواع بیماری حاد پوستی، چشم، گوارشی، سرطان، استرس های روحی و روانی، سقط جنین و یا رشد بیماران قلبی به همراه بیماری ام اس تنها گوشه ای از ابعاد بحران محیط زیست در ایران آخوند زده می باشند.
همچنین در این راستا باید به کوچ میلیون ها هموطن امان از مناطق بحرانی اشاره نمود که در منطق طبیعی خود به رشد حاشیه نشینی و بروز فقر در ایران ضریب زده است.

همچنین در رابطه با غیرقابل برگشت بودن بحران محیط زیست در ایران، معاون حکومتی در بخش محیط زیست (خبرگزاری حکومتی مهر ۶ شهریور ۱۳۹۷) به «بالاترین نرخ بحران در آب، هوا و خاک ایران» اعتراف کرده بود. وی در رابطه با بحران آب می گوید:«نحوه الگوی مصرف و استفاده از آب به سمتی رفته که آبهای سطحی و منابع آبی زیر زمینی را به بیشترین شکل استفاده و به وسیله پمپ ها استخراج کردیم. در حال حاضر شاهد مصرف ۱۱۰ درصدی آب‌های تجدید پذیر هستیم».