تازهترین نمونه این تنفر و عصیان را باید در به آتش کشیدن تصاویر ولیفقیه، کنسولگری، دفاتر و نمایندگیهای رژیم در بصره و فریاد میلیون معترض عراقی علیه دخالتهای دیکتاتور خونریز ولایت در این کشور جستجو نمود.
یک گزارش حکومتی ضمن اعتراف به ابعاد و عمق این اعتراضات نوشت: «منابع امنیتی عراق اعلام کردند که تعدادی از معترضان در بصره با حمله به کنسولگری ایران در این منطقه، این مکان دیپلماتیک را به آتش کشیدند». (خبرگزاری حکومتی ایسنا ۱۷ شهریور ۱۳۹۷)
واقعیت در لابلای این جملات آن است که مردم منطقه و بهویژه عراق، یمن، سوریه و لبنان از رژیم آخوندی و سیاستهای مداخله جویانه آن خسته شده و راهکار را در همان شعار «خلع ید» از خامنهای در امور داخلی خود میبینند.
وضعیت بحرانی در این کشورها که تماما اثر انگشت ولایت را با خود به همراه دارد، وجود فساد سازمان داده و کپی برداشته شده از رژیم آخوندی، سرکوب، ترور، جنگهای نیابتی و یا مداخلات نیروی تروریستی قدس و سپاه پاسداران به همراه مجموعهای از زیر شبکههای تروریستی وابسته به آنها مانند «کتائب، عصائب و یا حشد الشعبی» در عراق، حوثیها در یمن و یا حزب الشیطان در لبنان تماما ادله ای برای رشد نارضایتی مردم میباشند.
این گزارش در ادامه به رشد اعتراضات علیه گروههای دستنشانده رژیم در عراق اشاره کرده و میافزاید: «در چند شب گذشته معترضان به وضعیت معیشتی در بصره به برخی از دفاتر احزاب مختلف و سازمانهای دولتی و همچنین گروههایی مانند حشدالشعبی، سازمان بدر و غیره حمله کرده و ساختمانهای مربوطه را بعضا به آتش کشیدهاند».
خوشبختانه این همان ترجمان شکست سیاستهای خامنهای زهر خورده در منطقه میباشد که متاسفانه در سایه سیاست مخرب دیگری بنام مماشات برای حفظ برجام، شکل گرفته است. سخن از سیاست مخربی است که اکنون با بیداری مردم منطقه و شکلگیری مجموعهای از اتحاد عملهای سیاسی و نظامی علیه مطامع آخوندی به پایان دردناک خود نزدیک میشود.
در این راستا باید اذعان نمود که نخستین پرچمدار مبارزه با این سیاست مخرب مقاومت ایران بوده که همواره در تمامی مواضع اصولی خود ضمن افشاء، بر نقش مخرب رژیم آخوندی با مجموعهای از نیروهای سرکوبگر و پمپاژ دلارهای نفتی و نیز بر اخراج و خلع ید از دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران از کشورهای منطقه و اسلامی تاکید ویژه کرده است.