خانم مریم رجوی گفت:
دوستان عزیز
از توجه شما به ضرورت مقابله با تروریسم آخوندهای حاکم بر ایران قدردانی میکنم.
آنها با تروریسم میخواهند جهان را بهسکوت و تسلیم بکشانند. پاسخ آنها قاطعیت است. سیاست مسئولانه نسبت بهصلح و امنیت جهان همین است.
آخوندها انگیزههای زیادی برای مبادرت به تروریسم دارند:
۹ ماه است قیامها و جنبش اعتراضی در ایران ادامه دارد. آما آنها نمیتوانند این جنبش را متوقف سازند. بهاعتراف بالاترین مقامهای رژیم مجاهدین نقش فزاینده در سازماندهی و هدایت قیامها ایفا کرده و میکنند. همزمان آخوندها از مهار روند فروپاشی اقتصاد کشور عاجزند. این در حالی است که در ۱۲ ماه اخیر پول رسمی کشور چهار پنجم ارزش خود را از دست داده است.
در سطح بینالمللی نیز دو تحول مهم رژیم ولایت فقیه را در منگنه گذاشته است: یکی پایان سیاست مماشات با استبداد دینی و دیگری تشدید تحریمها.
در مقابل همه این بحرانها، آخوند در داخل ایران به تشدید سرکوب و در خارج کشور به تشدید تروریسم رو آوردهاند. آنها با تروریسم میخواهند از جامعه جهانی باجگیری کنند. بهطوری که بهکاهش برنامه موشکی خود تن نمیدهند و بهجای آن تروریسم را گسترش میدهند.
بهطرحهای تروریستی این رژیم در ماههای گذشته علیه مقاومت ایران نگاه کنید.
در فروردین گذشته در آلبانی درصدد بهراه انداختن کشتار در جشن نوروز مجاهدین بودند، در ماه مرداد جاسوسان این رژیم که در حال جمع آوری اطلاعات و آماده سازیهای تروریستی علیه مقاومت ایران در آمریکا بودند، دستگیر شدند. و در ماه شهریور سپاه پاسداران مراکز احزاب کرد ایرانی را در عراق با موشکباران کرد که دهها کشته و زخمی برجای گذاشت.
دیپلماتهای رژیم بهصورت سیستماتیک در تروریسم و جاسوسی مشارکت دارند. در واقع تروریسم بزرگترین اهرم پیشبرد سیاست خارجی رژیم است
تصمیم گیری در مورد اقدامات تروریستی در شورای عالی امنیت تحت ریاست روحانی انجام میشود. سپس این تصمیم به تایید خامنهای میرسد.
در این خصوص، یک تقسیم کار بین نهادهای مختلف وجود دارد: وزارت اطلاعات و نیروی تروریستی قدس مجری طرحهای تروریستی هستند و وزارت خارجه دو وظیفه مهم را برعهده دارد: یکی تأمین لجستیک عملیات و دیگری لاپوشانی اقدامات تروریستی.
آخوندها و لابی آنها تلاش میکنند این تئوری را جابیندازند که اولاً، اقدامهای تروریستی کار باندهای خودسر است؛ ثانیاً فقط توسط بخشی از حکومت انجام شده تا در کار روحانی و ظریف کارشکنی کند. اما این دروغها تنها کسانی را میفریبد که مایلند فریفته شوند تا به روابطشان با استبداد مذهبی ادامه دهند.
خوشبختانه بیانیه دوم اکتبر وزیران کشور، خارجه و اقتصاد و دارایی فرانسه در قبال طرح تروریستی رژیم علیه گردهمآیی مقاومت و «تحقیقات طولانی و موشکافانه و با جزئیات توسط سرویسهای اطلاعاتی» این کشور نیز اثبات کرد که مسئولیت این توطئهچینی بر عهده وزارت اطلاعات بوده است. در نتیجه تلاشهای آخوندها و عوامل آنها برای این که این اقدام تروریستی را به محافل موهوم خودسر در درون رژیم نسبت دهند و خامنهای و روحانی و ظریف را در ببرند، به طور کامل نقش بر آب شد.
دیگر نمیتوان ظریف و روحانی را که بمب و بمبگذاری را به قربانی نسبت میدادند، از جنس دیگری وانمود کرد که گویا در تروریسم دولتی مسئولیتی ندارند و از فاشیسم دینی زاده نشدهاند.
آخوندها بارها گفتهاند که پیروزی در ارعاب است. در نتیجه، تحمیل سکوت بهدولتهای غرب یک دستاورد مهم برای آنهاست
زیانبارترین نوع مماشات با استبداد دینی سکوت در برابر تروریسم آن است. متأسفانه این سیاست مشی غالب اروپای امروز است. این خطایی است که بهای آن نه فقط از جان پناهندگان ایرانی بلکه همچنین از امنیت اروپا پرداخته میشود.
از جانب مردم ایران بهدولتهای اروپا میگویم:
در مقابل این رژیم قاطعیت بهخرج بدهید.
پروندههای فعالیت تروریستی آنها را علنی کنید.
سفارتخانههای رژیم را، که مراکز شناخته شده جاسوسی و تروریسم است، تعطیل کنید.
با شرکتهای سپاه پاسداران و ستاد اجرایی خامنهای معامله نکنید. هرمعاملهیی با ایننهادها کمک بهتأمین مالی تروریسم است
در مقابل اعدام و شکنجه زندانیان ایران و نقض گسترده حقوق بشر مردم ایران سکوت نکنید
مسئولان جنایت علیه بشریت در ۴۰ سال گذشته در ایران را به عدالت بسپارید!
و برای ممانعت از تروریسم آخوندها در کشورهای اروپایی باید بیانیه اتحادیه اروپا در تاریخ ۲۹ آوریل ۱۹۹۷ در مورد مأموران و مزدوران اطلاعات آنها به اجرا گذاشته شود:
«- توقف دیدارهای دوجانبه در سطح وزیران به ایران یا از ایران تحت شرایط کنونی؛
- تأیید سیاست پایهگذاریشده کشورهای عضو اتحادیه اروپا جهت تأمین نکردن تسلیحات ایران؛
- همکاری جهت تضمین این که ویزاها به ایرانیان مربوط به دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی صادر نشود؛
- تمرکز بر اخراج کادر اطلاعاتی ایرانی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا...»
از همه شما متشکرم.