او در سال ۱۳۵۵ در هادی شهر آذربایجان شرقی در خانوادهای کارگری و زحمتکش به دنیا آمد. کودکی و نوجوانی را با سختکوشی و کار یدی پشت سر نهاد. در دوران دبیرستان از طریق رادیو صدای مجاهد با مقاومت و نبرد و آرمانهای مجاهدین آشنا شد. پس از گرفتن دیپلم ریاضی در رشته کنترل پرواز هواپیمایی قبول شد؛ ولی در مصاحبه نهایی توسط عوامل رژیم رد صلاحیت و از نامنویسی محروم شد. در سال ۱۳۷۸ از طریق دوستانش موفق شد به سازمان مجاهدین خلق ایران وصل و در سال ۱۳۸۰ برای پیوستن به ارتش آزادیبخش ملی ایران راهی قرارگاه اشرف شود. آرش به ورزشهای رزمی علاقه داشت و دارای کمربند مشکی در رشته کاراته بود.
آرش قهرمان در شهر اشرف لباس شرف ارتش آزادی پوشید و ازآنپس بادل و جان به انجام مسئولیتهای انقلابی خودپرداخت. در دوران پایداری پرشکوه در اشرف و لیبرتی و پس از محاصره اشرف در برابر حملات دستنشاندگان ولایتفقیه دلیرانه پایداری کرد. در حملات شش و هفت مرداد۸۸ به اشرف، از ناحیهی دست مصدوم شد و در حملات گسترده۱۹فروردین۹۰ و تهاجم زرهی به اشرف، در کنار همرزمانش قهرمانانه مقاومت کرد و از ناحیه پا مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
آرش به خاطر شجاعت و مایهگذاری و فداکاریش و به خاطر درخشش درصحنههای نبرد ایدئولوژیک و جهاد اکبر و عشقی که به ارزشهای انقلاب و مجاهدت برای رهایی خلق و میهن داشت، همواره موردعلاقه یارانش بود. همرزمانش درباره او نوشتهاند «آرش عاشق همه یارانش بود، از هیچکس کدورتی به دل نمیگرفت، به هیچکس و در هیچ مراجعه و درخواستی جواب رد نمیداد. میگفت هرچه دارم از انقلاب خواهر مریم و آموزشهای آرمانی اوست ». در نامهای به خواهر مریم در شهریور۹۲ ضمن گرامیداشت خاطره شهیدان اشرف نوشته است: «دیروز بعد از تماسی که با ما داشتید دنیایم عوض شد و نمیتوانم همان نفر قبلی باشم. ... باور کنید در تکتک کلمات شما و حرفهای بچهها... احساس به اوج رفتن میکردم».
آرش در نقشه مسیر خود در سال ۹۶ نیز نوشت: «اولین و زیباترین نقشه مسیری است که بعد از هجرت بزرگ و در شب ملاقات مولا علی، همان منشأ میتوان و باید و نبأ عظیم و فاروق اعظم و در میعادگاه آمادگی برای سرنگونی مینویسم و میدانم توشه راهم برای آینده خواهد بود...از خداوند دو چیز میخواهم، اول: اینکه من را شایسته راه مجاهدی و هر ابتلا و آزمایشی که پیش رویم هست قرار بدهد و یاریم بکند که مجاهد بجنگم و مجاهد بمیرم ویاریم کند که در مسیر سرنگونی رژیم آخوندی لحظهای کوتاهی نکنم. دوم اینکه: برای خلقم، خواهر مریم و برادر مسعود را برای روز آزادی مردم ایران حفظ کند و روز رهایی از ستم آخوندی، روزی که بیشک نزدیک است.
سلام بر مجاهد صدیق آرش پور غلامی که پس از دو دهه رزم جانانه و فدای صادقانه، بادل پر عشقش برای آزادی ایران و مردم ایران بهسوی پروردگارش پرکشید.
خانم مریم رجوی درگذشت این قهرمان اشرفی را به همرزمان و بستگانش تسلیت گفت.