نبود چشمانداز برای حداقلهای زندگی، تعطیلی واحدهای صنعتی کارخانهها، عدم اختصاص بودجه برای طرحهای عمرانی، بروز بیکاری گسترده، خشکسالی منابع آبی، تخریب محیطزیست، وجود توفانهای شن، امنیتی نمودن این استان کشور و یا عدم تمایل حکومت برای ورود به هرگونه بازسازی در این مناطق، ازجمله دلایل مهاجرت گسترده کشاورزان و مردم فقیر و تهیدست این خطه میباشند.
یک کارگزار در مجلس حکومتی ضمن اعتراف به کوچ اجباری مردم سیستان میگوید: «مردم در اثر نداشتن حداقل معیشت در سرزمین بسیار مهم و حساس سیستان در حال تخلیه هستند.»
وی سپس ادامه میدهد: « برای نگهداشتن این مردم شریف هیچ اقدامی صورت نمیگیرد و آنها به حاشیهنشینی میپیوندند». (خبرگزاری حکومتی ایلنا ۲ دی ۱۳۹۷)
این وضعیت مخرب در حالی است که استان سیستان و بلوچستان با جمعیتی بالغبر دوونیم میلیون نفر پیشتر “انبار غلات" ایران بود.
بروز بحرانهای مختلف و بهم خوردن تعادل و بافت جمعیتی که رژیم در پشت بخش بزرگی از آن قرار دارد، اکنون زندگانی را چنان بر مردم این خطه سابقاً زرخیز تنگ و چشمانداز را برای برون رفتن از بحران بهگونهای تیرهوتار کرده است، که اساساً موضوع کوچ اجباری به واقعیتی غیرقابلانکار تبدیلشده است.
این عضو کمیسیون اقتصاد در مجلس حکومتی ضمن اعتراف به بیعملی و بیتفاوتی رزیم نسبت به جان و زندگی میلیونها هموطن محرومامان میافزاید:«برای سیستان باید کاری کرد، ولی عملی صورت نمیگیرد. چرا بررسی نمیشود که مردم در چه شرایطی به سر میبرند. برای خشکسالی دستور دادید ولی آیا بررسی شد که چند درصد از این کار اجرایی و عملیاتی شده است؟».
یکی از نمودهای چهره فقر در سیستان همان “فقر غذایی" است که بنا بر تازهترین دادههای حکومتی قریب “۷۵ درصد" از جمعیت این منطق ضربه خورده را در برگرفته است.
پیشتر یک گزارش حکومتی ( خبرگزاری حکومتی ایلنا ۶ خرداد ۱۳۹۷) با اعتراف به رشد ابعاد خط فقر در سیستان نوشته بود: «مردم روستاهای این استان آب سالم برای خوردن ندارند، نان ندارند و به لحاظ معیشت از هر نظر که فکر کنید در شرایط نامطلوبی قرار دارند».
براین اساس رشد انواع بیماریهای پوستی، گوارشی، چشم، ریوی، قلبی و یا بروز سرطانهای مختلف در میان مردم متأسفانه به امری طبیعی تبدیلشده است.
همچنین یک نماینده رژیم از این استان مشاهدات خود از بحران انسانی را اینگونه به تصویر کشیده بود: «از هر بیماری که فکر کنید، در این استان هست و این غیرقابل کتمان است. من در مشاهداتم تعداد فراوانی از این مردم را دیدهام که دچار مشکلات استخوانبندی و گوارشی هستند و عاقبت خوبی را نمیتوان برایشان متصور شد. حتی در خود شهر زاهدان نیز بالغبر ۳۵۰ هزار نفر آب سالم لولهکشی ندارند و در بسیاری از نقاط خود شهر نیز با تانکر آبرسانی میشود».