در طی این مدت که رژیم هرتوطئه داشت سر اشرف آورد و از ان هیچ فروگذار نکرد بعد از مانع متخصین به اشرف شد حتی بیمارانی که نیاز به عمل داشتن رو مانع شد از ورود غذا آب دارو و امکانات امکانات ممانعت کرد  هر کاری کرد سرش به سنگ خورد و دیدند که ما اشرفیان با این چیزهای کوتاه نمی اییم روی اصول خودمان و مرز سرخهای خودمان هستیم آخر تنها راهی که به ذهنش راه چاره اش بود آویختن به داستان خانواده و توطئه کثیف آنها که از سه ماه قبل شروع کرد به این کار که منجمله خود من بودم که یکی از فامیلهای خانواده امان که به اصطلاح خواهر زاده ام حساب میشه انرو از ان برای سوء استفاده و فشار بر علیه اشرفیان و توطئه برای نیات پلید خودش استفاده کرد

که رژیم که به اصطلاح خواهر زاده ام رو  برای فشار روی اشرفیان فرستاده بودند من اون رو جواب قاطع رد دادم چون من که هیچ وقت  با دشمن خودم ملاقات نمی کنم.

این مزدور به داخل ایران برگشته بود به دروغ به چند تا از خانواده مان خواهرام گفته بودند موفق به دیدار من شده بودند من  اینرو طی تماسی که داشتم متوجه شدم من این موضوع رو تکذیب کردم گفتم چنین موردی نبوده رژیم انقدر دستش خالیه که به هر دروغی کلکی حقه ای و شیادی اخوندی دست می زنه تا بتوانه به خواستهاش برسه من خواستم به رژیم و مزدورانش بگویم هر کاری کنید هر فشاری روی اشرف بیاورید اشرفیان را بیشتر مقاوم تر می کنید جسورتر می کنید و انها رو  و حقانیت انها رو خودشون به اثبات میرسون   به دنیا و اشرفیان پیروز هستند پیروزی از آن ماست اینده از ان ماست.

اشکان رجبی
با سلام به بینندهای سیمای آزادی  من اشکان رجبی فرزند شهید عبدالرضا رجبی هستم که سال گذشته به دست دژخیمان رژیم خمینی در زندان به شهادت رسید رژیم خمینی از سال 60 شروع کرد ه به کشت  و کشتار مردم و یکی از قریانیان این کشت و کشتارش خانواده ما  بودند سال 60 مجاهد شهید صفدر آزاد مهر رو دستگیر کرد که یکی از بستگان ما بود دایی خودم مجاهد شهید خسرو مجاهد نیا رو دستگیر کرد بعد دختر داییم نسرین کاکایی رو دستگیر کرد بعد مجاهد شهید پرویز مجاهد نیا رو دستگیر کرد اینها رو نگه داشت و تا سال 67 سال 67 هم در قتل عامهای خونین آنموقع به شهادت رسوندشون و از آنها فقط به ما یک ساک داد ند و گفتند که اینرو از طرف بچه هاتان دادیم هیچ چیز دیگه یما ندادند تا همین اواخر سال گذشته پدر خودم عبدالرضای شهید رو که هفت سال دست و پا بسته دست خودش دست خودرژیم بود زیر شکنجه به شهادت رسوندند ولی رژیم جرئت نکرد این رو علنی بکنه بعد از قیامهای سال گذشته رژیم برای اولین بار شروع کرده به اعدامهای علنی با در استیصال کامل نتوانسته قیام رو سرکوب بکنه نتونسته بر مردم چیره بشه با عدامها با کشتارهایی که کرد با بیش از 300 نفر کشته ای که از سال گذشته تا الان در زندانهای زندانهای رژیم بوجود آمده آمده درب اشرف و با یکسری بلندگو یکسری مزدور میخواهدد خللی در اراده کسانی که به رژیم نه گفتن گفتن ما زیر چتر رژیم نمی رویم میخواهد بوجود بیاورد کور خونده زهی خیال باطل فکر کرده رژیم ولایت فقیه  فکر کرده با این خامنه ای و عنترش می توانه خللی در اراده ما بوجود بیاوره تامن و امثال من و ما هستیم یک ذره آب خوش از گلوی این رژیم پایین نمی ره این مطئمن باش تا ما هستیم یک قطره آب خوش از گلوش پایین نمی ره اینو از ته قلبم میگم چرا که به این ایمان دارم ما هم نسل همان شهدایی هستیم که به شهادت رسیدند و نه گفتند به این رژیم.

میخواستم از اینجا سلام کنم به همشهریان خودم و بگویم شما برخاستید, شما دست در دست هم گذاشتید بایکدیگر این رژیم را این رژیم مرتجع را هرچه بیشتر زار و زبون کردید. شاعر میگوید

 جرم آنان که به دار آویخته شدند,   چه بود  جز دلسوزی برای میهن

مادر فرزاد و مادر شیرین فکر نکنید که فرزاد مرده است همانطور که مادر فرزاد گفت, فرزاد زنده است.

 ما تا این رژیم مرتجع را از پا در نیاوریم آرام نمیگیریم. میخواهم بگویم از پا ننشینید هر چه بیشتر این انقلاب این قیام را بیشتر شعله ور کنید با تظاهراتتان, وقتی که شنیدم در مریوان و همه کردستان بازارها را بسته اید 95 درصد از همه کردستان تعطیل شده است خیلی خوشحال شدم خیلی امید در دلم روشن شد ,این مایه سرفرازی ماست. این مایه افتخار ماست خدا را شکر. خدا را شکر به خاطر داشتن چنین خلقی. خدا را شکر برای این شهدایمان که ما را سرفراز کردند ودر آخر خواستم بگویم که خدا نگهدارتان باشد. خدا کند هر چه زودتر از شر این رژیم خلاص شویم و بتوانیم هر چه زودتر این رژیم را سرنگون کنیم.