خامنهای که قریب ۲۹ سال است مسند "عمود خیمه" دیکتاتوری ولیفقیه را عهدهدار میباشد، نهتنها از بیماریهای متعدد جسمانی، بلکه روحی نیز رنج میبرد. پنهانکاریهای حکومت در این زمینه و بهویژه بیان این سخنان که گوئیا وی "در بانشاطترین وضعیت" قرار دارد، خود ادلهای بر بلند شدن "بوی الرحمان" برای دیکتاتور میباشد.
آخوند خاتمی عضو هیئترئیسه خبرگان رهبری که مردم به وی "خرچنگ نظام" میگویند در این سخنان اذعان میکند: «از آن حرف گذشته بنده، سوءبرداشت شد. از من سؤال کردند در رابطه با رهبری، تدبیر خبرگان چیست؟ من هم آمدم و تدبیر را گفتم اما اینچنین منتشر کردند که خبرگان در پی انتخاب رهبر جدید هستند و مقدماتش را هم فراهم کردهاند».
وی سپس در ادامه ناخواسته دست به اعتراف و بیان واقعیات در این زمینه زده و ضمن ضدونقیض گویی میافزاید: «اما طبیعی است که باید به فکر آینده نظام هم بود». ( سایت همشهری ۷ بهمن ۱۳۹۷)
بهیقین جابجاییهای اخیر در رأس نظام آخوندی و همچنین مرگ آخوند دانهدرشت شاهرودی که خامنهای برای وی حساب "ویژهای" بازکرده بود، اکنون خود بروز و رشد بحران برای جانشین وی را نشان میدهد. مضافاً بر این وضعیت نیز باید به سوختن مهرهای بنام آخوند دژخیم "رئیسی" از آمران قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ اشاره نمود که با تمامی تلاشها، حتی نتوانست وی را از خمره "ریاست جمهوری نظام" بیرون بکشد.
طی یک سال نیز گذشته شاهد هستیم که با مرگ رفسنجانی تعادل رژیم برهمخورده و خامنهای اساساً در وضعیتی نیست تا بهتنهایی بر مجموعه بحرانهای داخلی و یا بینالمللی فائق آید.
بر این منطق میتوان به این یقین رسید که مجموعه فشارها بر رژیم آخوندی و بهویژه خیزشهای مردمی در جایجای میهن با شعار "مرگ بر خامنهای" ، اکنون به سیستم اعصاب حاکمیت ضربات جبرانناپذیری را وارد نموده و بهتبع آن به رشد مجموعه بیماریهای خامنهای ضریب دوچندان زده است.
همچنین این آخوند حکومتی در ادامه به بی آیندگی و نبود راهحل برای فردای مرگ خامنهای اشارهکرده و بی آیندگی و بنبست برای دیکتاتوری ولیفقیه را اینگونه به تصویر میکشد: "حال اگر از من بپرسید شخص خاصی را درنظر گرفتهاید، بنده که عضو کمیسیون تحقیق خبرگان، عضو هیأترئیسه خبرگان و سخنگوی هیأترئیسه هم هستم، میگویم که مطلقاً یک فرد هم در این زمینه مطرح نشده است. این را هم به صراحت و شفافیت میگویم. نه؛ اصلاً اینکه فرد خاص یا افرادی باشند، مطرح نشده است».