عطف به دادههای حکومتی اکنون در کمتر استان و یا خطه از سرزمین پیشتر سرسبز ایران نمیتوان یافت که خشکسالی و بحران آب در آنجا رشد و نمو نیافته باشد.
خشکسالی قناتها، چاهها، منابع زیرزمینی آب، رودخانهها، تالابها و یا دریاچههای تاریخی، صدالبته بخش کوچکی از «سوء مدیریت و غارت سیستماتیک » از سوی متولیان حکومت آخوندی میباشند.
بر این منطق است که هرروز شاهد سر برآوردن “باندهای مختلف مافیایی" هستیم که در پشت تمامی آنان، کارگزاران حکومتی و یا سپاه پاسداران با مجموعه عظیمی از زیر شبکههای اقتصادی و یا نظامی قراردارند.
همچنین ابعاد بحران آب اکنون در ایران به حدی است که تازهترین گزارشهای بینالمللی، از رتبه “۱۳۱" برای رژیم آخوندی در میان “۱۳۲ کشور جهان" درزمینهٔ مدیریت اکوسیستمهای آبی سخن به میان آوردهاند.
رئیس کمیسیون کشاورزی در مجلس حکومتی ضمن اعتراف به این رتبه جهانی برای سوء مدیریت رژیم آخوندی ، میگوید: «بسیاری از طرحهایی کشور بدون پشتوانه کارشناسی و بر اساس سلیقه مدیران به مرحله اجرا درآمده است».(خبرگزاری حکومتی مهر ۹ بهمن ۱۳۹۷)
بدینسان ملاحظه میشود که چگونه یک سیستم و رهبری کننده فاسد در کشور با سوء مدیریت و سوزاندن تمامی امکانات و فرصتها، اکنون جامعه ۸۰ میلیونی با تاریخی بیش از دوهزار و پانصد سال را به مرز سقوط در بسیاری از زمینهها و بهویژه درزمینهٔ محیطزیست و آب کشانده است.
پیشتر نیز خبرگزاری حکومتی ایسنا ( ۸ مرداد ۱۳۹۷) در گزارشی، رشد و نمو این بحران را اینگونه به تصویر کشیده بود: “بر اساس شاخص ۱۲۰ ماهه منتهی به پایان تیر، حدود ۹۷ درصد از مساحت کشور با درجات مختلف خشکسالی بلندمدت مواجه هستند که از این میان ۵.۵ درصد خشکسالی خفیف، ۲۸.۵ درصد دچار خشکسالی متوسط،۵۰ درصد خشکسالی شدید و ۱۳ درصد با خشکسالی بسیار شدید را تجربه میکنند و تنها ۰.۳ درصد از مساحت کشور دارای ترسالی ضعیف و ۰.۱ درصد ترسالی متوسط و مابقی نواحی از شرایط نرمال هستند».
بر این اساس ۲۰ استان کشور دارای “خشکسالی شدید و یا بسیار شدید" بوده که از آن جمله باید به « استانهای تهران، البرز، قزوین، آذربایجان شرقی، زنجان، فارس، خراسان رضوی، کهگیلویه و بویراحمد، خراسان شمالی، خراسان جنوبی، خوزستان، بوشهر، کرمان و قسمتهایی از کرمانشاه، لرستان، یزد، سمنان، قم، سیستان و بلوچستان همچنین بخشهایی از اصفهان و چهارمحال و بختیاری » اشاره نمود.