دوشنبه شب خبرگزاری رسمی حکومت آخوندی که در کنترل دولت روحانی است، نوشت: محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه روز دوشنبه از سمت خود کنارهگیری کرد.
همزمان خبرگزاری سپاه پاسداران نیز از تایید استعفای ظریف توسط منابع نزدیک به او خبرداد.استعفای جواد ظریف بیانگر اوج بحران در حکومت آخوندی است که در روابط بینالمللی و در مقولاتی مانند برجام و اف.ای.تی.اف به بنبست رسیده است.
فشارهای بینالمللی و انزوای منطقهیی و جهانی که در اجلاس ورشو و اجلاس مونیخ و شرم الشیخ بیشازپیش خود را نشان داد بیانگر به گل نشستن سیاست خارجی رژیم آخوندی است.
به دنبال استعفای وزیر خارجه حکومت آخوندی، مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا در پیامی حسن روحانی و ظریف را ویترین جلوئی یک مافیای فاسد مذهبی توصیف کرد.
پمپئو نوشت: ما متوجه استعفای جواد ظریف هستیم. خواهیم دید که آیا نهایی میشود یا نه. در هر حالتی، او و حسن روحانی فقط ویترین جلوئی یک مافیای فاسد مذهبی هستند. ما میدانیم که خامنهای تمامی تصمیمات نهایی را اتخاذ میکند. سیاست ما تغییری نکرده است- این رژیم باید مانند یک کشور عادی رفتار کند و به مردمش احترام بگذارد».
ظریف روز دوشنبه در گفتگوی اختصاصی با سایت حکومتی «انتخاب» با اشاره به عکسهای منتشر شده از دیدار دیکتاتور سوریه با آخوند روحانی گفت: بعد از عکسهای ملاقاتهای امروز، دیگر جواد ظریف به عنوان وزیر خارجه در جهان اعتباری ندارد!.
آخوند حمید رسایی عضو سابق مجلس رژیم درباره استعفای وزیر خارجه آخوند روحانی گفت: اکنون دستگاه قضایی باید ظریف را ممنوع الخروج و به نقش وی در تحمیل تحریم های جدید و همچنین حضور عناصر جاسوس در تیم وی رسیدگی کند.به گفته رسایی با استعفای ظریف فروپاشی دولت روحانی آغاز شد حمید رسایی گفت که "قوه قضائیه باید ظریف را ممنوع الخروج کند!".
به دنبال استعفای ظریف برخی از رسانه های باند روحانی این را به معنی شکست دولت روحانی دانسته و نوشته اند: این استفعا به معنای پایان کار برجام است.
پیامدهای گسترده خبر استعفای ظریف در رژیم آخوندی
خبر استعفای وزیر خارجه رژیم که بیانگر اوج بحران درونی رژیم در پی شکستهای پی در پی در صحنه بین المللی است، واکنشهای متفاوت و گسترده یی در درون رژیم به دنبال داشته است.
سایت حکومتی فرارو همسو با روحانی خبراز پایان کار روحانی داد و نوشت: «یکی دیگر از پیامهایی که از این استعفا دریافت شده این است که کار برجام نیز تمام شده است و با کناره گیری ظریف امیدی به تدوام برجام وجود ندارد. حتی عدهای ناامیدانه برداشت کرده اند کناره گیری ظریف به معنای شکست دولت روحانی است. بدون ظریف روحانی نیز کاری از پیش نمیبرد و بهتر است استعفا دهد».
مصطفی کواکبیان عضو کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع گفت:«از استعفای ظریف دولت و نظام نفعی نخواهد برد».
صادق ملکی یک کارشناس باند روحانی با اشاره به سفر دیکتاتور سوریه به ایران نوشت: «خبر استعفای ظریف نه تنها این سفر را به حاشیه برد بلکه سبب شد اختلاف عمیق در حاکمیت دوگانه در ایران، علنی شده و ابعاد آن به عرصه عمومی کشیده شود». این کارشناس حکومتی در ادامه ضمن حمله به ظریف به خاطر استعفایش افزوده است:«عمل ظریف با توجه به شرایط کشور و حاشیه های این استعفا قابل تایید نیست. ظریف چه برود، که رفت، نقطه ضعف عمیقی را در ساختار نظام به رخ جهانیان کشیدکه مهندسی ترمیم آن بسیار سخت خواهد بود».
روزنامه حکومتی آرمان در دفاع از مواضع ظریف با اشاره به بن بست های نظام نوشت:«اگر دولت یازدهم کشور را با رشد اقتصادی منفی تحویل نگرفته بود، اگر مواضع عقلانی و صلحطلبانه ایران با اقداماتی نظیر حمله به سفارت عربستان در تهران مخدوش نشده بود واگر واقعیتهای تلخ دیگر وجود نداشتند میتوانستیم در آرامش موضوع الحاق به کنوانسیون پالرمو را بررسی کنیم و پای انتخاب خود بایستیم و از عواقبش هم هراسی به دل راه ندهیم. ولی وقتی خواسته یا ناخواسته افراطیون داخلی مواضع سیاسی کشور را تضعیف کردهاند و از همه مهمتر انتخاب هر گزینهای معیشت مردم را تحت تاثیر خود قرار میدهد راهی جز همراهی با عرف جهانی و قواعد بینالمللی وجود ندارد».
کیهان در یادداشت روزهفتم اسفند خود با حمله به ظریف نوشته است: «دیپلماسی را نباید با بازار آینده فروشی، مایهفروشی، ارزانفروشی و نسیهفروشی، و مفلس و تهیدست کردن خود اشتباه گرفت». کیهان خامنهای در مطلب دیگری با اشاره به اظهارات ظریف در مورد برجام و ضرورت پذیرش لوایح FATF نوشت:«اکنون جای توبیخ و مؤاخذه و دست کم، عذرخواهی آقایان ظریف و عراقچی است؛ نه اینکه حضرات دوره بیفتند و به ابزار تهدید نیابتی FATF در داخل تبدیل شوند».
رفتار از چه منطقی پیروی میکند؟ آنها سخنگوی FATF هستند یا سخنگوی طرف ایرانی که باید از موضع بیاعتمادی به FATF حرف بزنند؟!».
مهدی مطهرنیا کارشناس باند روحانی نسبت به فروپاشی ساختار قدرت نظام در اثر بروز این بحرانها هشدار داد و با اشاره به «شکاف کلاسیک ملت – دولت در ایران» نوشت «به واسطه وجود این ساختار پیچیده اکنون دولت به عنوان قوه مجریه در سایه قدرت نهادهای فرادولتی و نهادهای فرادولتی در سایه اشخاص فراحکومتی و فراحاکمیتی قرار» گرفته و افزوده است: «در حالی که این افراد طیفی از کنشگرانی را در برمیگیرد که دارای یک غشای امنیتی بسیار قوی برای خود هستند و در پرتو این غشای امنیتی قوی به راحتی افراد، سازمانها، نهادها و مجموعه سیستم را به ناگهان با پرسشهای جدی روبهرو ساخته و از این جهت شکاف ملت-دولت را به شکاف دولت-حکومت و حکومت با کلیت جامعه روبهرو میسازند».