ترجمان «شرطی کردن» برجام نیز همان شکست رژیم در ادامه توافق نیم بند اتمی است که خامنه ای در سایه آن همچنان به سیاست های مخرب خود ادامه می داد. براین منطق شاهد بودیم که ازراه توافق با یک دیکتاتوری خون ریز نه تنها سودی حاصل مردم ایران نشد، بلکه تنها عایده آن همان ادامه زرادخانه موشکی و کشورگشایی به منطقه و کشورهای اسلامی و یا راه اندازی جنگ در سوریه، یمن و عراق بود.
براین منطق خامنه ای بخوبی واقف است که بسته پیشنهادی اروپا به مانند «مسکنی» است که نه تنها تومور سرطانی در درون رژیم را درمان نخواهد کرد، بلکه به مدت کوتاهی تنها به تسکین آن خواهد پرداخت، زیرا در بهترین حالت این بسته ترجمان همان سیاست «نفت در مقابل غذا» به مانند سال های پایانی دولت سابق در عراق می باشد.
همچنین خامنه ای ضمن هشدار به آخوند روحانی، با کشیدن خط بطلان بر تمامی «آمال و آرزوهای» حکومت، می افزید: «من به آقای رئیسجمهور هم گفتم که اینها همان نوامبری را که از اوّل گفتند، همان را دارند دنبال می کنند -که تا نوامبر ادامه بدهند- بعد که همه چیز تثبیت شد و تحریم ها جا افتاد، بعد یک چیزکی مثلا بدهند یا ندهند. دنبال این هستند و این، خباثت اینها است».
این سخنان که ظاهرا قبل از راه افتادن مادر تحریم ها در ماه نوامبر ایراد شده، بخوبی مبین این واقعیت است که اتاق های فکر حکومت بر وجود بن بست در راه حل های مجازی برای یاری رساندن به دیکتاتوری ولی فقیه اشراف دارند.
به موازات این وضعیت لرزان نیز باید به مجموعه دیگری از خواسته های کشورهای اروپایی از رژیم آخوندی در زمینه سیاست های منطقه ای و موشکی اشاره نمود، امری که خود را در دو مولفه «اف ای تی اف» و هچنین «چشم انداز مذاکرات» برسر موضوعات یاد شده، به نمایش گذاشته است.
بدین سان ملاحظه می شود که خامنه ای نه تنها از بسته تشویقی خیری نبرده است، بلکه حکومت آخوندی را بی دنده ترمز به بن بست های دیگری بر سر «تروریسم، موشکی و صدور بنیادگرایی» کشانده و بدین سان مجموعه باندهای حاکمیت را به دوراهی «خودکشی یا مرگ» کشانده است.