تام ریج-وزیر پیشین امنیت داخلی امریکا
این یک اجتماع منحصر به فرد است و من میدانم که افرادی در این جلسه هستند که تاریخچه شورا را میدانند و از این سازمان حمایت کرده اند,
من میخواهم یک داستان شخصی بگویم. وقتی من وزارت امنیت داخلی را ترک کردم از من خواسته شد که از شورای ملی مقاومت ایران حمایت کنم. سازمان مجاهدین خلق ایران. و در آن زمان, همانطور که سفیر بلومفیلد گفت, این سازمان بعنوان یک سازمان تروریستی خارجی نامگذاری شده بود. و آنچه نمیدانید این است که من در زمان خدمت در کاخ سفید من هر روز صبح خیلی زود با افرادی در دفتر کاخ سفید دیدار میکردم که یک سری تهدیدهای تروریستی علیه مردم آمریکا و منافع آمریکا هم در داخل و هم در خارج را بررسی میکردند.
در آن زمان که در واشینگتن دی سی بودم، از اکتبر ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ وقتی که پستم را ترک کردم، و این مدت خیلی طولانی است، من حداقل در ۱۰۰۰ بریفینگ شرکت کردم و فقط خدا می داند هزاران صفحه در مورد تهدیدات تروریستی را خواندم. و جامعه اطلاعاتی منابع مختلفی را که آنها معتقد بودند این تهدیدات از آنجاست شناسایی کرده بودند.
من باید به شما بگویم که یکی از دلایلی که من تصمیم گرفتم از آرمان مردم ایران حمایت کنم، این بود که مجاهدین هرگز و هرگز نه حتی یک روز و نه حتی در یک یادداشت، حتی در یک صفحه، و نه حتی در یک اتهام، که آنها یک سازمان تروریستی بودند، ظاهر نشدند و این امروز در شخصیت هایی که در جلسه امروز حضور دارند منعکس می شود.
ما اعضای هیأت های دیپلماتیک را داریم، مقامات نظامی و سیاسی را داریم. شما باید همچنین بدانید که در گروه چند صد نفره مردان و زنان، رهبران مذهبی، صاحبان مشاغل و .. وجود دارندکه همگی آرمان یک ایران آزاد را مورد حمایت قرار داده اند، و همه آنها بطور علنی از شورای ملی مقاومت حمایت کرده اند. بسیاری از ما، این افتخار را داشتیم که با خانم رجوی ملاقات کنیم. و ما همچنین افتخار داشته ایم با خانواده هایی که همسرانشان، فرزندانشان، و دوستانشان در بین ۱۲۰ هزار شهروندان ایرانی هستند که از زمانی که آخوندها فرهنگ و کشور و مردم فوق العاده، و تاریخ فوق العاده را به یغما بردند، اعدام شدند کشوری با فرهنگی که پیچیده ترین فرهنگ در جهان و باسوادترین و جوانترین جمعیت در جهان است. کشوری که متاسفانه زیر چکمه های کسانی سرکوب می شوند که در این شهر به آنها هر از گاهی میانه رو گفته می شود.
یکبار از من سئوال شد که نظر من در باره روحانی و رژیم میانه روی اش چیست؟
بگذارید به متمم اول قانون اساسی مان اشاره کنم. من گفتم این فرد از من در باره رژیم میانه رو سئوال کرد. و من گفتم، خوب بگذارید ببینیم. ما بیش از ۱۰۰ شبکه و تلویزیون داریم. که براحتی می تواند کل کشور را تحت پوشش خبری قراردهد. ما در همه جا روزنامه داریم. با من در باره آزادی مطبوعات در این رژیم باصطلاح میانه رو صحبت کن. آیا آنها آزاد هستند هرکجا که می خواهند بروند؟ آیا آنها آزادند هرچه می خواهند بنویسند؟ آیا آنها آزاد هستند روحانی را با سئوالاتی در باره عملکردهای خودش و دولتش و سپاه پاسداران و زندانیان سیاسی، به چالش بکشند؟ رژیم میانه رویی وجود ندارد.
خوب، در باره آزادی اجتماعات چی؟ آیا آزادی اجتماعات وجود دارد؟ فکر می کنم همانطور که سناتور لیبرمن توضیح داد، بین ۸ تا ۱۰ هزار نفر از زمان قیام دسامبر ۲۰۱۷ دستگیر شده اند. پس آزادی تجمع هم وجود ندارد.
در باره آزادی مذاهب چی؟ خوب، من متأسفم که ایده مخالفت سیاسی و حفاظت از مخالفت سیاسی در این رژیم میانه رو وجود ندارد.
لذا، این کادرهای بی نظیر زن و مرد از هر بخشی از جامعه آمریکا، تصمیم گرفتیم که آرمان خودمان را این قرار دهیم که هر کاری از دستمان برمی آید بکنیم تا بطور علنی از خانم رجوی و شورای ملی مقاومت ایران حمایت کنیم. تغییر رخ خواهد داد. تغییر رخ خواهد داد. و این تغییر به معنای بازگشت به عقب، به سلطنت، که نمی توان آنرا به هیچ وجه و به هیچ شکلی دموکراتیک خواند، نیست. این تغییر به معنای حفظ وضعیت موجود هم نیست. بلکه این تغییر برای آزادی، برابری و اولویت داشتن رأی توسط کسانی است که می توانند وارد رقابت بشوند، کسانی که می توانند از طریق رأی آزاد و دست کاری نشده زنان و مردان، شهروندان ایران انتخاب شوند.
می دانید، من به گذشته که فکر می کنم، صحبت های بسیار تأثیرگذاری با مادرانی داشته ام که یا پسران و یا دختران خود و یا همسران خود را از دست داده اند – این رژیم زنان و مردان را هم اعدام کرده است. و چرا آنها را به زندان انداختند؟ و چرا شکنجه شدند؟ بخاطر این که صدای مخالفت را بلند کردند. به خاطر این که جزو مخالفین بودند و علناَ از آزادیها و امتیازاتی که ما هر روز از آنها بهره ور هستیم، حمایت کردند و به خاطر آن به شهادت رسیدند. به خاطر حمایت از آزادی ها و فرصتها برای صحبت کردن، برای تجمع و برای مخالفت و برای به چالش طلبیدن مسئولانه و صلح آمیز این رژیم. ۱۲۰ هزار نفر. این یک انقلاب ساکت نیست. این یک انقلاب قدرتمند است، تعهد به ارمانی که بزرگ است.
لذا، من از ایده یک سال نو و یک روز نو خوشم می آید. یک روز نو خواهد آمد، ولی بصراحت بگویم، جامعه جهانی باید کارهای بیشتری را انجام دهد. ما پرزیدنت ترامپ را تشویق می کنیم. من خوشحالم شما به او اشاره کردید. منظورم این است که خیلی روشن است که سفیر بولتون و بقیه در باره رژیم ایران چه فکر می کنند. ولی با صراحت، از نظر من، من می خواهم ببینم که رژیم ایران نتواند هیچ میزانی از انرژی را صادر کند. من فکر می کنم این ایده بسیار عالی است. شما می خواهید روی رژیم فشار بیاورید. و متأسفانه، این به آن معنی است که مردم رنج خواهند برد، ولی آنها همین حالا رنج می برند. و شما می گویید، از کجا می دانی؟ خوب، تورم ۴۰ درصد است، بیکاری ۵۰ درصد است، ریال ۷۰ درصد ارزش خودش را از دست داده است. لذا، شما می باید فشار را ادامه دهید و پرزیدنت را و دولت و کنگره را تشویق کنید تا موضع علنی خودشان را حفظ کنند. این یک رژیم میانهرو نیست. این یک رژیم بیرحم، خشن و توتالیتر است.
یک روز نو خواهد آمد، ولی این درصورتی محقق خواهد شد که نه فقط مثل امروز، ما گردهم جمع شده و در باره آن صحبت کنیم،، بلکه کنگره و این دولت نیاز است به این رژیم فشار اعمال کنند. مانند فراخوان ژنرال جونز به جامعه بین المللی برای سفت کردن پیچها علیه این رژیم.
می توانید تصور کنید، که رژیم ایران ۶۵ بار توسط ملل متحد محکوم شده است؟ و آنها هنوز سر کار هستند. ولی یک آلترناتیو وجود دارد. یک راه بهتری وجود دارد. یک راه نویی وجود دارد. و این شورای ملی مقاومت ایران است. این خانم رجوی است، ایرانی که در آن آزادی مطبوعات، تجمعات، بیان، مخالفت، بردباری و یک ایران غیراتمی وجود دارد و این ایران می تواند به خانواده ملت ها بپیوندند و فرهنگ و تاریخ و ادبیات و جمعیت دینامیکش را با جامعه بزرگ جهانی مخلوط کنند و به آن فایده برساند.