دراین رابطه وزیر کشور در دولت «تدبیر و امید» ضمن دست زدن به سیاست شانتاژ می گوید: «به مراجع قضایی و دادستان گفتهام با عوامل که با نشر خبر دروغ و کذب به دنبال بزرگنمایی مشکلات مناطق سیلزده هستند، برخورد قانونی شود تا آرامش عمومی و روانی خسارت دیدگان تامین شود».
(سایت حکومتی پارسینه ۶ فروردین ۱۳۹۷)
ترجمان «بزرگنمایی» در دیکتاتوری فاسد و غارتگر آخوندی نیز همان تلاشهای مذبوحانه حکومت برای «کوچک» جلوه دادن ابعاد فاجعهای است که تماما براثر سیاستهای مخرب این رژیم طی چهل سال حاکمیت به وقوع پیوسته است. تخریب مراتع و جنگلها، عدم اختصاص بودجههای عمرانی و یا وجود مافیای قدرت تنها بخشی از پازل دلائل بحران موجود میباشند.
همچنین تهدید مردم و رسانههای غیردولتی که بخشهایی از آنان در شبکههای اجتماعی فعال هستند، بهخوبی مبین هراس و وحشت حکومت از ابعاد تنفر مردم نسبت به بیعملی و بیتفاوتی رژیم آخوندی است.
این کارگزار حکومت در ادامه با اعتراف به بیعملی رژیم در زمینه رسیدگی و بهینه کردن زیرساختهای کشور، میافزاید: «در حادثه اخیر اگر سد نرماب در شرق گلستان به تکمیل و بهرهبرداری میرسید، میتوانست مانع به راه افتادن جریان آب در رودخانهها و وقوع سیل شود».
نمونههای اینچنینی در جریان بروز سیل ویرانگر در بخشهای مختلف کشور بهوفور یافت میشود، برای نمونه در شیراز به دلیل تخریب زیر ساختارهای شهری و خانهسازیهای غیر استاندار توسط سپاه و باندهای مافیایی رژیم در مناطق سیلزده و به دلیل وجود سیستم فاضلاب غیراستاندارد، به بروز صدمات خسارات گسترده در این شهر راه برده است.
ابعاد خسارات در بخشهای بزرگی از کشور به حدی است که بنا برداده های مقاومت ایران «تنها در سرپل ذهاب و پس از یکسال و نیم از گذشت زلزله، سیل چادرها و کانتینرهای مردم زلزله زده را با خود برد و آنچه از زندگی آنها باقی مانده بود از دست رفته است».
در نمونهای دیگر نیز خبرگزاری حکومتی ایرنا از «بلعیده شدن» یک روستا از توابع بویراحمد خبر داده است. براساس این گزارش «روستای ابیدک» با ۲۰ خانوار عملا از صحنه روزگار حذف شده است.
در چنین شرائطی است که دیکتاتوری سرکوبگر ولیفقیه بهعوض روشنگری و کمکرسانی به مردم محروم در مناطق سیلزده، دست به تهدید، ارعاب و همچنین سرکوب مردم به جان آمده میزند و بدین سان تلاش «میکند تا بر واقعیتی بنام «ابعاد» فاجعه سیل در کشور، خاک بپاشد.