بنابرآخرین آمار بانک مرکزی میزان نقدینگی تا پایان آذرماه سال گذشته بالغ بر «۱۷۶۴ هزار میلیارد تومان» بوده است. حال با یک حساب سرانگشتی و در صورتیکه منحنی رشد تورم و سقوط ارزش پول ملی را طی ماه های آخر سال گذشته با همان شیب ثابت فرض نمائیم، در آنصورت و در بهترین حالت برای پایان اسفند به رقم فوق خواهیم رسید.
یک گزارش حکومتی با اعتراف به مخفیکاریهای حکومت در زمینه شفافیتهای مالی مینویسد: «نقدینگی در اقتصاد ایران تا پایان آذرماه سال ۹۷ به چیزی حدود ۱,۷۶۴ هزار میلیارد تومان رسیده بود. رقمی که پیشبینی میشود برای پایان اسفند سال ۹۷ به مراتب سنگینتر از این اعداد و ارقام باشد و موجب شده بانک مرکزی آمار نقدینگی را برای ماههای پایانی سال گذشته اعلام نکند». (خبرگزاری حکومتی مهر ۱۳ فروردین ۱۳۹۸)
واقعیت در لابلای این جملات اذعان به وجود بلبشو در سیستم مالی کشور می باشد، زیرا دولت آخوند روحانی طی چند سال گذشته و برای مهار افت ارزش پول ملی که به تبع خود به رکود تولید و اقتصاد راه برده، دست به پمپاژ پول بدون پشتوانه به بازار کشور زده، امریکه در منطق خود نه تنها به باز شدن تنگناهای اقتصادی ختم نشده، بلکه وضعیت را بغایت بحرانیتر نموده است.
دلیلی اصلی برای بحرانیتر شدن این وضعیت را یک کارشناس مسائل مالی رژیم در عدم سرمایهگذاری و وارد نکردن این حجم از نقدینگی به بخشهای تولیدی ارزیابی نموده و میگوید: «نقدینگی شبیه یک هیولا است. اگر چنین هیولایی رها باشد، جاهای مختلف را تخریب میکند. اگر این هیولا کنترل و به زنجیر کشیده شود، از نیرو و قدرت آن میتوان برای رسیدن به اهداف استفاده کرد. اولین گام مهار هیولا و نقدینگی و دومین گام هدایت نقدینگی است یعنی استفاده کردن از نیروی چنین هیولایی برای تولید». (همان منبع بالا)
اما واقعیتهای تلخ در دیکتاتوری فساد و غارتگر آخوندی بگونه دیگری میباشند، زیرا اساس هرگونه سرمایهگذاری در بخشهای تولیدی مستلزم داشتن زیربناهای محکم، بخشهای صنعتی و واحدهای تولیدی، قدرت پول ملی، اعتماد داخلی و بینالمللی میباشند که اکنون به دلیل سیاستهای مخرب خامنهای، به تعطیلی بیش از ۶۰ درصد از کارخانهها و واحدهای تولیدی انجامیده و بدینسان سیل عظیمی از بیکاران را روانه خیابانها کرده است.
همچنین علائم سردرگمی رژیم برای برون رفتن از بحران روبه رشد هیولایی بنام نقدینگی را بهکرات کارشناسان حکومتی با پیچیدن نسخههای مختلف به بیرون ساطع کردهاند. نمونههایی مانند وارد نمودن نقدینگی به بازار «بورس», «دلار», «طلا و فلزات گران قیمت» و یا «مسکن» که میباشند.
بنا بر دادههای حکومتی، اکنون ابعاد رشد نقدینگی و همچنین میزان بدهیهای دولتهای دست نشانده ولیفقیه به بانک مرکزی طی دهسال گذشته با رشد «۹۰۰ درصدی» روبرو شده است، امری که به گفته بسیاری از کارگزاران رژیم اکنون به مانند سیاه چالهای به آزاد شدن هیولای دیگری بنام تورم و گرانی راه برده است.