این وضعیت در حالی است که دولت آخوند روحانی تلاش زیادی به خرج میدهد تا با سیاست «سکوت درمانی» بر ابعاد خسارات خاک بپاشد. براین منطق کلیت نظام دست به «خرید زمان» زده و با اعمال فشار هرچه بیشتر بر مردم، جامعه را برای سالهای آینده همچنان درگیر بازسازی خرابیها خواهند نمود.
یک کارگزار حکومتی در بخش میراث فرهنگی ضمن اعتراف به ابعاد خسارات بر ابنیهها و آثار باستانی میگوید: «پایگاههای ملی و جهانی میراث فرهنگی در ۱۲ استان درگیر سیل شده و تا کنون ۷۰ میلیارد تومان خسارت به پایگاههای ملی و جهانی زیر نظر این اداره کل وارد شده است». (خبرگزاری حکومتی ایسنا ۴ اردیبهشت ۱۳۹۸)
ترجمان پایگاه نیز بخشهای بزرگی از فلات کشور است که در تاریخ کهن ایرانزمین مآمن آثار فرهنگی و یا بناهای تاریخی می باشند. مناطق بزرگی مانند لرستان، خوزستان، فارس، اصفهان، گرگان، کرمانشاه و یا مازندران تنها بخشهای کوچکی از این پازل میراث فرهنگی در ایران را تشکیل میدهند.
همچنین پیشتر نیز پارهای از ارگانهای حکومتی با انتشار اطلاعات قطرهای، پرده از عمق خسارات در بخش میراث فرهنگی کشور برداشته بودند. برای نمونه این سازمان به آثاری مانند «قله فلک الفلاک، پل تاریخی سی سه پل، محوطه هفت تپه، شوش، بافت تاریخی گرگان و یا آسیبهای شوشتر» اشاره کرده است.
این کارگزار حکومتی همچنین دربارهی وضعیت سازههای آبی لرستان که بیشتر پلهای تاریخی را شامل میشوند، اعتراف می کند: «قطعاً این بخش از آثار تاریخی لرستان در معرض سیل معمولی نبودند چون سیل رخداده تقریباً غیرعادی بود و پلها در نقاطی آسیب دیده بودند، در برخی نقاط این سازهها سست شده و آسیبها به آنها نیز جدی است».
همچنین سایت حکومتی صدا و سیما پیشتر در گزارشی از استان خراسان ضمن اعتراف به وجود «حجم بزرگی» از خسارت به میراث فرهنگی در این استان، نوشته بود: «دبیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان شمالی گفت: بارندگی و جاری شدن سیل اخیر حدود ۶ و نیم میلیارد تومان به کارگاههای صنایع دستی، بناها، سایتهای تاریخی و زیرساختهای گردشگری استان آسیب رساند».
چنین وضعیتی نیز از دیگر استانهای کشور گزارش شده است. برای مثال ۸ میلیارد خسارت به استان مازندران، ۳۸ میلیارد به استان گلستان، ۲۰ میلیارد به میراث فرهنگی در خراسان شمالی، ۷۲۷ میلیارد به صنایع دستی کشور از جمله ابعاد وخیم بیکفایتی و سوء مدیریت رژیم آخوندی در زمینه مدیریت بحران می باشند.