وی در این رابطه می گوید: «ما اهل منطق و مذاکرهایم اگر با احترام کامل و در چارچوب مقررات بینالمللی سر میز مذاکره بنشینند». (خبرگزاری حکومتی ایسنا ۱۱ خرداد ۱۳۹۸)
واقعیت در لابلای این جملات به معنای وجود تقابل دو سیاست در درون دیکتاتوری ولیفقیه میباشد. در حالیکه خامنهای بی دنده و ترمز بر صدور تروریسم، جنگافروزی و یا ادامه پروژههای موشکی و اتمی تاکید دارد، باند مقابل تلاش دارد تا این سیاستهای مخرب و استراتژیک رژیم را کوچک جلوه داده و بدینسان بر سر جامعه بینالمللی یکبار دیگر «کلاه گشادی» گذاشته و برای بقای حکومت وقت بخرد.
همچنین این سخنان پس از آن اعلام شده است که رئیس جمهور آمریکا طی دیدار با نخست وزیر ژاپن اعلام کرد که «اگر آنها خواستار گفتگو باشند، ما هم خواستار آن هستیم».
بدینسان مشخص می شود که آخوند روحانی در سایه میانجیگری از سوی دولت ژاپن اکنون دست به سنجش فضا زده و علائمی مبنی بر تمایل برای «مذاکره» به بیرون ساطع کرده است.
اما نکته مهم در این میان همان وجود ۱۲ شرط وزیر امور خارجه آمریکا میباشد، زیرا هرکدام از این خواستهها و در صورتیکه دیکتاتوری ولیفقیه وارد حیطه هر کدام از این پیششرطها شود، خود به معنای نوشیدن یک جام زهر بوده و به بحران فروریختن نخ نبات ولایت در درون و بیرون رزیم ضریب دوچندان خواهد زد.
در این رابطه وزیر خارجه آمریکا در یک کنفرانس مطبوعاتی در سوئیس بهصراحت اعلام کرده است: «رئیسجمهور این حرف را مدت مدیدی است که گفته و فقط مربوط به روزهای اخیر نیست. ما آمادهایم که با آنها مذاکره کنیم. ولی تلاش آمریکا برای به عقب راندن فعالیت شرورانه رژیم ایران و نیروی افراطی آنها ادامه خواهد یافت». (سایت مجاهدین خلق ۱۲ خرداد ۱۳۹۸)
بدینسان ملاحظه می شود که علائم و نشانهها از سوی دولت آمریکا برای مذاکره اساسا سخن جدیدی نیست، اما خرمردرندی آخوند روحانی در این میان آن است وی تلاش دارد تا با شانتاژ و جوسازیهای تصنعی، این سخنان را بهعنوان «چرخشی» در دیدگاه ایالاتمتحده نبست به دیکتاتوری ولیفقیه جا بیاندازد.
بر این منطق خامنهای بهخوبی واقف است که ورود رژیم به هرگونه مذاکره آنهم در شرائط فعلی و در حالیکه رژیم آخوندی در تمامی سیاستهای استراتژیک مانند سوریه، عراق، یمن و یا نیروهای نیابتی در منطقه باخته است و دیگر کارت مهم و جدی برای میز مذاکره در اختیار ندارد، به معنای «باخت و دادن امتیازهای فرسنگی» میباشد.
بدینسان ملاحظه می شود که اساسا میدان بازی برای «سیاستهای ناموسی» رژیم بسیار محدود و عملا غیر ممکن میباشد. بر این منطق است که خامنهای هرگز توان ورود به هر میز مذاکره و به تبع آن دادن امتیاز به جامعه جهانی را ندارد.