سقوط بهای نفت – فرصت یا بحران برای رژیم آخوندی



برخلاف تصور رژیم آخوندی مبنی براینکه در صورت بروز تنش در منطقه و ایجاد بحران‌های تصنعی و یا موشک پرانی و بمب گذاری علیه منابع و کشتی های نفتی در خلیج فارس، اکنون داده‌های بازار از سقوط شدید بهای نفت خبر می دهند.

بر این اساس طی روزهای گذشته نفت برنت به بشکه‌ای ۶۱ دلار و نفت صادراتی از سوی آمریکا به ۵۱ دلار برای هر بشکه رسیده است، اما سهم رژیم آخوندی به دلیل مجموعه تحریم‌ها و همچنین ارزان فروشی و تاراج نفت برای به دست آوردن دلار و ارزهای خارجی به یقین به مراتب کمتر از این ارقام می باشد.
 بدین سان ملاحظه می‌شود که تنها طی دو هفته بهای نفت با افتی معادل «۱۶ درصد» در بازار روبرو بوده است.

به این وضعیت نیز باید به لغو معافیت واردات نفت برای ۸ کشور باقی مانده در بازار آخوندی اشاره نمود تا بدین سان به مجموعه بحران‌های ناشی از سقوط و همچنین تحریم نفتی علیه خامنه‌ای رسید.
خروج کشورهایی مانند هند، ترکیه و یا چین از این بازار بشدنت ضربه خورده و یا جایگزین نمودن نفت عربستان، امارات و عراق برای بازار جهانی، خود آن روی دیگر ایزولاسیون رژیم در جامعه بین الملل می‌باشند.

مضافا بر این مجموعه باید به افت شدید صادرات نفتی رژیم طی ماه‌های اخیر اشاره نمود. برای نمونه در حالیکه صادرات نفت از سوی دیکتاتوری آخوندی در سال گذشته و در چنین ایامی به سقف ۲ میلیون و هشتصد هزار بشکه در روز رسیده بود، اما اکنون داده‌های بین‌المللی سخن از رسیدن آن به سقف ۲۵۰ هزار الی ۵۰۰ هزار بشکه در روز را دارند.

سایت دویچه وله (۱۸ مه ۲۰۱۹) در این رابطه نوشته بود: «بر اساس اطلاعات دو منبع آگاه در صنعت نفت که به دست خبرگزاری رویترز رسیده است، ایران از اول ماه مه روزانه بین ۲۵۰ تا ۵۰۰ هزار بشکه نفت خام صادر کرده است.
منابع دیگر هم چنین از صادرات حدود ۴۰۰ هزار بشکه میعانات گازی و فرآورده‌های نفتی ایران از اول مه خبر داده‌اند».

درحالیکه خامنه‌ای از راه افتادن تحریم‌ها همواره به عنوان «فرصت» نام می‌برد، اما واقعیت‌ها از درون رژیم سخن دیگری را دارند. در نبود منابع ارزی جایگزین و به‌ویژه دلارهای نفتی و با توجه به رکود شدید اقتصادی که اکنون کمر جامعه ۸۰ میلیونی ایران را شکسته است، معلوم نیست که این «خوش‌بینی درمانی‌ها» چه منبعی دارند.

واقعیت این است که به دلیل تنیده شدن نفت در تار و پود اقتصاد و شبکه‌های مالی رژیم آخوندی، اساسا دیکتاتوری ولی فقیه در وضعیتی برای پر کردن این خلاء نمی باشد. اقتصاد به‌شدت وابسته و از آن وابسته تر بازار مصرفی ایران که طی چهل سال از زمان بروی کار آمدن آخوندها به مانند اختاپوسی بر شیرازه‌های صنعت و بازار ملی چنگ انداخته است، به یقین دارای هیچ جایگزینی نیست.

سایت حکومتی تبیان (۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸) ضمن اعتراف به این واقعیت می‌نویسد: «۳۰ درصد بودجه سال ۹۸ ایران به صادرات نفت وابسته است؛ یعنی از کل هزینه ۴۰۷ هزار میلیارد تومانی سالانه دولت ۱۴۸ هزار میلیارد تومان باید از محل فروش نفت تأمین شود. آمار می‌گوید ایران برای دستیابی به این میزان از درآمد نفتی باید روزانه بین ۵/۱ تا ۲/۱ میلیون بشکه نفت صادر کند. آن‌هم با فرض اینکه تحریم‌های بانکی مانع از ورود ارز حاصل از فروش نفت به ایران نشود و ایران کل این درآمد را به‌صورت ارزی وارد کشور کندو نه به شکل کالا، فرضی که ناشدنی است».