فراتر از بقای من و ما بقای ایران است
بقای خاک میهن دیرین بنام انسان است
ورای نظم ضد وطن، ضد خلق و آزادی
همیشه نفع کور انیران سفله پنهان است
بگو بهر که عشق وطن در عروق او جاریست
کنون زمان جنبش و خیزش، وفا به پیمان است
زمان بوسه بدستان شهر و سینه جنگل
بکشتزار شسته بخوناب چشم دهقان است
بهر زمین که سلطه اهریمنانه سوزاندش
دوباره فصل رویش گندم بلطف باران است
بفصل سبز باور بر نور و سرو و زیبایی
خوش آن یلی که پیک کمان در کف بهاران است
گمان مکن که ره ببقا میبری تو ای ضحاک
که نسل خون کاوه ترا در کمین بمیدان است
فراتر از بقای من و ما بقای ایران است
بقای خاک میهن دیرین بنام انسان است
پیروزی از آن زیبایی، نور، انسانگرایی و ایمان است