آخوند محمد یزدی رئیس اسبق قضاییه خامنه ای و عضو کنونی شورای نگهبان ارتجاع به نحو بی سابقه ای آخوند صادق لاریجانی سردژخیم قبلی قضاییه را که گفته میشد از کاندیداهای جانشینی خامنه ای است به باد حمله گرفت. در این میان معلوم شد اخبار مربوط به قهر کردن و کناره گیری و تهدید صادق لاریجانی به اینکه به نجف خواهد رفت، جدی بوده و اکنون به مطبوعات رژیم کشیده است.
طبق خبرها و گزارشهای داخل رژیم، آخوند جلاد ابراهیم رئیسی سردژخیم کنونی قضاییه رژیم، سلسله جنبان برملا شدن پرونده های فساد مالی لاریجانی و حذف او از صحنه سیاسی و جایگزینی خامنه ای است . بخصوص که شیخ صادق لاریجانی عمامه سفید است در حالیکه ابراهیم رئیسی مانند خود خامنه ای عمامه سیاه است و به اصطلاح “سید» محسوب میشود که امتیاز مهمی برای کرسی ولایت فقیه بعد از خامنه ای است.
به دنبال دستگیری اکبر طبری معاون لاریجانی با همان الگوهای دستگیری معاونین و اطرافیان احمدی نژاد، صادق لاریجانی که ریاست مجمع تشخیص مصلحت رژیم را بر عهده دارد، به خامنه ای نامه نوشته و به دستگیری معاون خود اعتراض و تهدید به کناره گیری و رفتن به نجف کرده است.
به گزارش رسانه های رژیم، سرانجام آخوند محمد یزدی عضو فقهای شورای نگهبان ارتجاع و رئیس اسبق قضاییه به میدان آمد و پرونده فساد و اخبار مربوط به فرار لاریجانی به نجف تحت عنوان مهاجرت را تأیید کرد.
آخوند محمد یزدی در دیدار با مسئولان مرکز آخوندهای بسیجی قم خطاب به آخوند صادق لاریجانی گفت: «فلانی میگوید اگه این کار را نکنید نجف میروم! خوب بروید، آیا با رفتن شما قم بههم میخورد؟ شما در قم بودنتان هم خیلی مؤثر نبود؛ چه رسد که به نجف بروید. رئیس دفتری که ۱۰سال، جای مهمی را اداره کرده دستگیر میشود، بعد اعتراض میکند که چرا گرفتید؟! به اسم مدرسه علمیه، کاخ ساختند!... از کجا آوردی ساختی؟»
آخوند یزدی همچنین ادعای شیخ حسن روحانی را به باد حمله گرفت و گفت: «چطور کسی که تنفیذ ولایت را دارد، جرأت کرده و کارهای خلاف امر رهبری را میکند؛ مثل مخالفت درباره فضای مجازی و... اگر نمیتوانی مملکت را اداره کنی، برو کنار. این برو کنار را چه کسی باید بگوید؛ در درجه اول حوزه باید بگوید. بعد از نظر قانونی باید دیوان عالی قضایی بگوید. بعدش هم مجلس بگوید ولی متأسفانه میبینیم مجلس هم وضعیت دیگری دارد!»
آخوند یزدی ادعای مرجعیت نوه های بروجردی و خمینی را هم به باد تمسخر گرفت و گفت: اگر یک روزی رسما اعلام مرجعیت کنند، اگر زنده باشم، رسماً جلویش را میگیرم و اعلام رسمی هم میکنم؛ واقعا در حوزه چه کسی باید با این مساله برخورد کند؟! نوه مرجع بودن که دلیل شرعی برای مرجعیت نیست؛ کسی نگفته هرجا فلانی نوه مرجع شد، میتواند مرجع باشد؟....
مگر میشود هر روز یک نفر ادعای مرجعیت کند. اگر چنین فردی تابلو هم بزند، تابلویش را پایین میآوریم؛ هیچ تعارفی هم نداریم، چون مرجعیت نمیتواند بازیچه باشد.چهار، پنج مرجع داریم که از طرق شرعی مرجع شدهاند، کافی هستند. همه که نباید فقیه و مرجع بشوند!.. ...
نگذارید حکومت اسلامی تضعیف شود و حوزه یک حوزه مخالف حکومت که نه؛ بلکه حتی بیتفاوت نسبت به حکومت بشود. حوزه باید بهترین و بیشترین پشتیبان حاکمیت باشد».
از سوی دیگر آخوند قنبریان از حوزه قم نیز ولخرجیهای کلان آخوند صادق لاریجانی را به باد حمله گرفت و گفت: «مجلل ترین حوزهها الآن مال کی هست؟ رئیس قوه قضاییه سابق است رئیس این قوه دوباره دارد میسازد اون یکیاش که در تهران داره رئیس قوه مجلس بوده قبلاً امام جمعه فلان شهر است فلان استان است اینها که حوزههای مجللی میسازند خانه ها».
سال گذشته وزیر خارجه آمریکا فاش کرده بود که اطلاعات درز کرده نشان میدهد ثروت صادق لاریجانی رئیس قضاییه رژیم ایران دست کم ۳۰۰ میلیون دلار است که آنرا از طریق واریز کردن ثروتهای عمومی به حساب شخصی خودش به دست آورده است.
آخوند مکارم شیرازی نیز به خاطر تجارت غیر قانونی شکر، که بیش از ۱۰۰ میلیون دلار سود برای وی در بر داشته، به سلطان شکر معروف شده است. و خامنهای شخصاً از طریق ستاد اجرایی فرمان خمینی کنترل ۹۵ میلیارد دلار سرمایه را در دست دارد
قسمتی از سخنرانی وزیر خارجه آمریکا در روز ۳۱ تیر سال گذشته-۱ مرداد ۹۷
از منظر اقتصادی، شاهد آن هستیم که تصمیم رژیم برای اولویتدادن به برنامه ایدئولوژیکی خودش نسبت به رفاه مردم ایران، چگونه ایران را به ورطه آشوب و به هم ریختگی اقتصادی کشانده است.
در دوران توافق اتمی، درآمد افزوده نفت ایران میتوانست صرف بهبود زندگی مردم ایران شود. ولی به جای آن صرف تروریستها، دیکتاتورها و شبه نظامیان وابسته شد.
سوء مدیریت رژیم باعث سقوط ارزش ریال شده است. یک سوم جوانان ایرانی بیکارند و یک سوم ایرانیان اینک زیر خط فقر زندگی میکنند.
کار اقتصادی در ایران می تواند عالی باشد، البته فقط به شرطی که شما از نظر سیاسی یک عضو وابسته هرم قدرت حاکم باشید.
دو سال پیش مردم ایران به حق به خشم آمدند و خروشیدند. این زمانی بود که اطلاعات درز کرده نشان داد که مقادیر عظیمی پول به طور غیر قابل توجیه راهی حسابهای بانکی مقامات ارشد شد؛ و مثالهای متعدد دیگری از فساد گسترده وجود دارد. مثلاً صادق لاریجانی، رئیس قضاییة (رژیم) ایران را در نظر بگیرید. ثروت او حداقل سیصد میلیون دلار است. او این پول را از طریق واریز کردن ثروتهای عمومی به حساب شخصی خودش به دست آورده است.
دولت ترامپ در ماه ژانویه لاریجانی را به دلیل نقض حقوق بشر تحریم کرد،چون ما از اینکه با رژیم در بالاترین سطوحش درگیر شویم باکی نداشتیم.
من یک مقدار بدبین هستم که یک اوباش دزد تحت تحریم بینالمللی، فرد مناسب برای بالاترین مقام قضایی در ایران باشد.
افسر سابق سپاه پاسداران، و وزیر کشور، صادق محصولی، معروف به ژنرال میلیاردر، از یک افسر بی پول سپاه پاسداران در پایان جنگ ایران و عراق به سرمایه میلیارد دلاری رسیده . این چطور اتفاق افتاد؟ او به نوعی استعداد خاصی در به دست آوردن قراردادهای بزرگ ساختمانی و نفتی از شرکتهای مرتبط با سپاه پاسداران داشت.
خود آخوندها هم در این بازی شرکت دارند. از روی ثروت هنگفت آنها میشود قضاوت کرد که ثروت برای آنها مهمتر از دین و مذهب است.
آخوند مکارم شیرازی، به خاطر تجارت غیر قانونی شکر، که بیش از ۱۰۰ میلیون دلار سود برای اون در بر داشته، به سلطان شکر معروف شده است. او روی دولت فشار آورده تا سوبسید تولیدکنندگان داخلی شکر را کاهش دهند تا بتواند بازار داخلی را با شکر وارداتی خودش که قیمت آن بیشتر است، اشباع کند.
چنین اقداماتی شهروندان ایرانی را از کار بیکار میکند. یک آخوند دیگر، یکی از امامان جمعه (رژیم در) تهران طی ۳۰ سال اخیر، باعث شد دولت مالکیت چندین معدن بزرگ را به بیناد وی منتقل کند. او هماکنون ثروتی معادل چندین میلیون دلار دارد.
افراد چندان زیادی این را نمیدانند، ولی خامنهای یک شرکت سرمایهگذاری غیر رسمی به نام ستاد (اجرایی فرمان خمینی )دارد که ارزش آن ۹۵ میلیارد دلار است.
این ثروتها دستنخورده و نامشروع است و بهعنوان رشوه برای سپاه پاسداران به کار گرفته میشود. خامنهای صندوقهای خاص خودش را با دستزدن به هر کاری که دلش بخواهد پر میکند.
سطح ثروت و فساد در بین سران (رژیم) ایران نشان میدهد که (حاکمیت) در ایران توسط سیستمی هدایت میشود که بیشتر به مافیا شباهت دارد تا یک دولت. در زمینه سیاست خارجی، منجر به چند دهه خشونت و بیثباتسازی در خارج شده این رژیم. اسد، حزبالله لبنان، گروههای شبه نظامی دیگر از جمله در عراق و حوثیهای یمن از میلیاردها دلار پول نقد رژیم تغذیه میشوند، در حالی که مردم ایران شعارهایی از قبیل سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن سر میدهند.
شرکای ما در خاورمیانه مدام در معرض حملات سایبری و رفتار تهدیدآمیز (رژیم) ایران در آبهای خلیج فارس هستند. رژیم و متحدانش ردی از خون مخالفان را در سراسر اروپا و خاورمیانه از خود باقی گذاشتهاند.
در واقع، متحدان اروپایی ما نسبت به تهدید تروریسم تحت حمایت رژیم (ایران) در امان نیستند. در اوایل همین ماه، یک «دیپلمات» به اصطلاح دیپلمات (رژیم) ایران مستقر در وین دستگیر و به تأمین مواد منفجره برای بمبگذاری تروریستی برنامهریزیشده در یک گردهمایی سیاسی در فرانسه متهم شد. این واقعه همه آنچه را که باید دربارة این رژیم بدانید، برایتان روشن میسازد. آنها همزمان با اینکه تلاش میکنند اروپا را قانع کنند در توافق اتمی باقی بماند، بهطور مخفیانه در حال طراحی حملات تروریستی در قلب اروپا هستند.