ژان-فرانسوا لوگاره ـ شهردار منطقه یک پاریس
به خانم رئیسجمهور مریم رجوی، به همه افراد دوستداشتنی که از مبارزه او حمایت میکنند، به همه دوستان آزادی، چند کلمه از طرف کمیته شهرداران فرانسوی برای یک ایران دموکراتیک میگویم که مرا در اینجا همراهی میکنند و شما میتوانید از آنها قدردانی کرده و به آنها تبریک بگویید. آنها همواره حضور داشتهاند، اینجا هستند تا شما را همراهی کنند. ما همه شهروندان اشرف هستیم. چون این نیروی خارقالعاده را میبینیم و معجزههایی را که محقق کردهاید، من در همین ماه مارس سال گذشته اینجا بودم، کاری که در عرض ۱۶ماه کردهاید فوقالعاده است.
ما همه شهروندان اشرف هستیم، چون با عطش شما برای آزادی و دموکراسی شریک هستیم. در بیتابی شما شریکیم. ضرورت پیروزی دموکراسی امری مبرم است؛ مبرم است که جلوی رژیم ایران را در ساختن بمب (اتمی) بگیریم. امری که (رژیم) ایران با اعمال تحریکآمیز و دروغ و تقلب، بهپیش میبرد. مبرم است کاری کنیم که بتوان در تهران همراه با شما، دموکراسی و صلح را برقرار کرد.
برای بزرگداشت نمادین حمایت منتخبان فرانسه، ما تصمیم گرفتیم شهر اشرف را بهعنوان یک شهر گفتگوی بینالمللی اعلام کنیم و من از طرف شهرداری منطقه یک (پاریس) یک پیمان خواهری را امضا کردهام.
از طریق این پیمان خواهری در این روز، ما رسماً اعلام میکنیم که مقاومت در برابر سرکوب و هرگونه تهدیدی علیه این ارزشها، یک حق خدشهناپذیر و غیر قابل مذاکره است. ما خواهان شناسایی مطلق حقوق شهروندی هستیم و حق بهرهبردن از آموزش و پرورش و بهداشت و درمان، آزادی عقاید سیاسی و مذهبی و حق دفاع از هر آنچه قابل دادرسی است و حفاظت از حقوق بشر و حقوق زنان.
و امروز ما این تعهد رسمی و نمادین را در چارچوب روابط تضمینشده در منشور مللمتحد و اعلامیه جهانی حقوقبشر در پیش میگیریم که روابط مستمری را بین دو شهرمان حفظ کنیم برای گفتگو و تبادلنظر و بهاجرا درآوردن هرگونه اقدام مشترک در راستای تقویت همه ابتکارات. این فقط خلاصهیی از متن بود و ترتیبات دیگری نیز وجود دارد. بسیار خوشحالم که بههمراه سایر شهرداران همکارم، این پیمان را بهشما تقدیم کنم. از شما
میشل دووکولور ـ رئیس کمیته پارلمانی برای ایران دموکراتیک در مجلس ملی فرانسه
خانم رجوی عزیز، خانمها و آقایان ایرانی عزیز، اعضای عزیز مجاهدین خلق ایران، دوستان عزیز مردم ایران، از جانب کمیته پارلمانی برای یک ایران دموکراتیک، میخواهم خوشنودی خودم را بهخاطر حضور در کنار شما در این مکان ابراز کنم که سمبل قاطعیت تزلزلناپذیر شما و مبارزهتان برای آزادی است.
در حالیکه تنش میان آمریکا و جمهوری اسلامی ظاهراً بهاوج خود میرسد، حضور همه ما در اینجا که از خواست شما برای یک ایران آزاد حمایت میکنیم واقعاً حامل پیام خاصی است. در واقع ما اینجا هستیم برای دفاع از منافع مردم ایران. اینجا هستیم برای دفاع از دموکراسی که هیچگاه نباید بهخاطر منافع اقتصادی قربانی شود. کمیته پارلمانی برای یک ایران دموکراتیک بر این عقیده است که بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران، باید یک پیششرط برای هرگونه توسعه روابط دیپلوماتیک و تجاری با رژیم حاکم بر تهران باشد و این بهبودی باید از طریق توقف اعدامها، آزادی زندانیان سیاسی و احترام به همه آزادیها سنجیده شود.
رئیسجمهور (فرانسه) امانوئل ماکرون طی اطلاعیهیی خطاب به کمیته پارلمانی برای ایران دموکراتیک بهتاریخ ۲۸ژوئن ۲۰۱۸ یادآور شد که او مصمم است بر رعایت حقوق بشر در ایران نظارت کند و همواره از اصول دموکراتیک و آزادیهای بنیادین در صحبتهایش با مقامات (رژیم) ایران دفاع کند. اما این آزادیهای بنیادین و این اصول دموکراتیک توسط حکومتی پایمال میشود که شما را سرکوب کرده و میکند، رژیمی که شما را وادار به تبعید کرده و در دو نوبت همه اموال شما را نابود کرده است.
در اینجا شما دوباره توانستید برخیزید، بعد از آزمایشهای متعددی که در اشرف در عراق پشت سر گذاشتید، توانستید خودتان را از نو بسازید. در اینجا شما به مبارزه خود برای برقراری دموکراسی در ایران علیه حکومت آخوندها ادامه میدهید که هر چه از دستش میآمد برای ضربهزدن به شما انجام داد. مبارزه شما بیهوده نیست، چون شما از خودتان دفاع میکنید و من در اعماق اعتقاد دارم که شما روزی از من در یک ایران دموکراتیک استقبال خواهید کرد.
بهعنوان رئیس کمیته پارلمانی برای یک ایران دموکراتیک و نماینده مردم فرانسه به شما میگویم که تعداد بسیار زیادی از مردم فرانسه از مبارزه مردم ایران برای آزادی حمایت میکنند. کشور ما فرانسه دارای یک سنت دموکراتیک دیرینه است و مردم فرانسه که در رأس شعار خود به آزادیاش افتخار میکند که برای آن قیمت سنگین و مستمری داده، به اراده شما احترام میگذارد و به دیده برادری بهشما مینگرند.
متشکرم.
اینگرید بتانکور
شش ماه پیش، اینجا یک پروژه ساختمانی بود و حالا شهری است با طراحی زیبا. با یک طاق نصرت زیبا و درختهای نورانی و مسحور کننده. من چند بار بهاینجا آمدهام تا با شما اشرفیها صحبت کنم و در کنار شما باشم. شب در اینجا خوابیدهام. همراه شما غذا خوردهام. شما را در حال کار دیدهام. دیدهام که مایحتاج روزانهتان را چگونه تهیه میکنید، لباسهایتان را چگونه طراحی میکنید، شما را در حال باغبانی، سازندگی، تعمیر، ساخت و ساز و ارتباط دیدهام. از این بابت میگویم که همچنانکه میدانید، طی سال گذشته در تبلیغات رژیم و حامیان و همدستانش، این ادعا مطرح میشد که اشرف۳، یک پادگان با درهای بسته است. کسی اجازه ورود ندارد. خب، الآن همه دنیا اینجاست. اینطور نیست؟
ما اینجا هستیم نه فقط بهخاطر اینکه از ما دعوت شده، بلکه بهخاطر اینکه کار درست همین است. ما حتی با وجود اطلاع از اینکه هدف بمبگذاری در ویلپنت بودیم بهاینجا آمدیم. ولی آنها که میگویند این یک پادگان بسیار مرموز و دارای درهای بسته است، اینرا هم میگویند که اینجا اتفاقات عجیبی رخ میدهد. در فوریه امسال اشپیگل، مقالهیی نوشته بود که میگفت هر کس بهاینجا میآید برای این است که یاد بگیرد چگونه گلو ببرد، دست بشکند و چشم از حدقه در بیاورد! خب باور کنید این سبک کار من نیست. ولی این اتهامات نشانههای استراتژی دروغپردازی آخوندها را روی خود دارند؛ و مریم، باید از شما تشکر کنم بهخاطر تلاشی که برای باز کردن چشم ما انجام دادهاید. در نمایشگاهی که دیروز دیدیم که یک اقدام درجهیک در جمعآوری اسناد است، شما بهرغم رنجآور بودن یادآوری، بهبازسازی شرایط زندان در ایران و شکنجهگاههای آخوندها پرداختید. میخواهم از شما تشکر کنم. چرا که میدانم صحبتکردن از درد و رنج خود، چقدر سخت است. آدم تمایل دارد خیلی کلی صحبت کند. ولی با این نمایشگاه معلوم شد چه کسانی بودند که چشم از حدقه در میآوردند، صورتها را میسوزاندند، دستها را میبریدند و فهرستی از شکنجهها که راستش طاقت ادامه اسمبردنشان را هم ندارم. زیرا فکر میکنم اینها فقط میتوانند از ذهن یک قاتل روانی تراوش کنند. بنابراین دو چیز را میخواهم بگویم بنابراین دو چیز را میخواهم بگویم: اول، ننگ، ننگ بر آنان که توسط آخوندها تغذیه یا اجیر شدند از طریق وزارت اطلاعات (رژیم) ایران، تا به دروغپراکنی علیه ما که اینجا هستیم و علیه شما در اشرف۳ بپردازند و در مورد مجاهدین، شیطانسازی کنند.
ننگ بر آنان که بهخدمت یک رژیم فاسد، خونخوار و جنایتکار درآمدهاند و دروغ میپراکنند. واقعیت این است که علت این دروغپراکنی ها توسط رژیم این است که رژیم مستأصل است. ما اینرا میدانیم. زیرا از مقاومت ایران میترسند و از شما، مریم، میترسند. از شما میترسند بهدلیل آنچه که نمایندگی میکنید و آنچه که هستید. مقاومت شما شکستناپذیر است. بعد از ۴۰سال نبرد، قویتر از همیشه هستید. شما مشعل امید و گل سرخ در میانه کویر هستید. همه اشرفیها چنین هستند. شما نیروی تغییر هستید. شما ققنوسی هستید که از خاکستر ویرانگری آخوندها بر میخیزد و شما مریم رجوی و مسعود، شما تضمین دموکراسی هستید. شما تنها آلترناتیو برای صلح در ایران و منطقه هستید. شما تضمین صلح در جهان هستید. بنابراین میخواهم یک نکته دیگر بگویم. اینرا خطاب بهآخوندها میگویم. میخواهم بهآنها بگویم که برای بهزیر کشیدنشان آمادهایم. ما با مردم ایران که خطرها را بهجان میخرند متحد هستیم. ما با آنها هستیم. ای آخوندها، ما بهسراغتان میآییم. بهسراغتان میآییم، چون میخواهیم بهخاطر جنایاتتان علیه بشریت مورد حسابرسی قرار بگیرید، جنایاتی که بهمدت ۴۰سال در ایران مرتکب شدهاید؛ و ما آماده هستیم. حاضر، حاضر، حاضر.
هداسا لیبرمن - آمریکا
بسیار خوشحالم که در این آخر هفته اینجا هستم؛ بسیار ویژه است. میدانم که همسرم جو لیبرمن در بسیاری برنامهها شرکت کرده، ولی من فقط در تعداد کمی شرکت کردم و این اولینبار است که اینجا هستم.
و این مکان بسیار زیبا است. میخواهم خیلی سریع شما را در صحبت کوتاهی درباره رنگها با خودم همراه کنم که تاریکی و سیاهی و روشنایی را نمایندگی میکنند. وقتی درباره تاریکی فکر میکنم، بهیاد زادگاهم در پراگ چکسلواکی میافتم، با والدینی که هر دو گریخته بودند، مادرم از آشوویتس در داخائو و پدرم از یک اردوگاه کار اجباری؛ آنها موفق شدند.
پس من کسی هستم که در تمام طول عمر همه داستانهای ترور و اعدام و مرگ را میدانستم و شنیده و خوانده بودم. تاریکی، من در آن بهدنیا آمدم و وقتی که روز قبل در آن موزه راه میرفتم و تاریکی را میدیدم، اعداد و ابعاد نابودی را میدیدم و صدای کسانی را میشنیدم که داستانهای زندان خود را بازگو میکردند، داستان از دستدادن اعضای خانوادهها و جامعهشان؛ و من نور را دیدم، آنرا در چشمانشان دیدم. قصد ندارم جانبدارانه صحبت کنم، این نور در همه بود، ولی زنان در چشمانشان نوری داشتند که قویاً مرا تحت تأثیر قرار داد، آنها بسیار قدرتمند بودند. نور آنها میدرخشید، لبخندها و شفافیت آنها، مرا واداشت که بهآنها بگویم شما بسیار، بسیار ویژه هستید.
و بخشی از آن چیزی که ما در دنیای امروز بهآن نیاز داریم روشنایی بیشتر است و شما باید آگاه باشید، و احتمالاً هستید، که هر بار نوری را از خودتان ساطع میکنید، تاریکی را تغییر میدهد و گاهی وقتی در شرایطی معین که حتی از ساطعکردن نور میترسیم، چون چهرههای خودمان را آشکار میکند و نمیخواهیم در آن لحظه آشکارش کنیم، ولی میدانید؟ شما آنچنان این روشنایی را ساطع خواهید کرد که هیچ تاریکی وجود نخواهد داشت که بتوانند پشت آن مخفی شوند. شما همان نوری خواهید بود که به جهان روشنایی میبخشد و همانطور که من و همسرم قبلاً بارها درباره آن صحبت کردهایم.
وقتی تشنه هستید و آب مینوشید، بعد از نوشیدن باندازه کافی تشنگی از بین میرود، ولی وقتی یک شمع را روشن میکنید تا از تاریکی خارج شوید، روشنایی شما میتواند بارها و بارها و بارها استفاده شود. پس شجاع باشید و همچنان نور ساطع کنید.
راما یاد ـ وزیر پیشین حقوق بشر فرانسه
خانم رئیسجمهور، میهمانان گرامی، دوستان عزیز. آلبانی سرزمین مادری مادر ترزا است، کشوری کوچک در ابعاد ولی مردم آن قلب بزرگی دارند. اشرف۳ یک شهر کامل است.
این شما بودید که با دستانتان، با شجاعتتان و با امیدتان این محل را بنا کردید، امری که همچنین بهیمن جانفشانی ۱۲۰هزار تن از یارانتان محقق شد؛ شب و روز کار کردید و پیام روشن است: آنچه را که در کمتر از دو سال در اینجا انجام دادید، میتوانید روزی در ایران محقق کنید.
من همچنین این احساسات را همچنین بهاین دلیل میفهمم که میدانم خلقی در تبعید چقدر نیاز به خاک و یک مکان دارد. در اینجا به فرانسه نیز میاندیشم؛ فرانسه که شما را پذیرفت و از شما در خاکش استقبال کرد. این مایه افتخار فرانسه است که دست به چنین کاری زد. همچنین آنچه احساسات مرا بر میانگیزد این است که وقتی در موزهیی که روز قبل از آن بازدید کردیم متوجه ارزشی شدم که شما برای جانباختگانتان قائلید و این یک گواهی قدرتمند از ارزشی است که شما برای زندگی قائل هستید.
در چنین شرایطی است که از چند ماه پیش ایران تبدیل به مرکز جهان شده است بسیاری میدانند و حدس میزنند که بخشی از آینده جهان، در آنجا تعیین تکلیف میشود یک رژیم بنیادگرا که میخواهد بهنام اسلامی همراه با اوهام، بینشی ارتجاعی از مذهب را به تمام منطقه (خاورمیانه) تحمیل کند.
مشکل اینجاست که مذاکره با حکومتی بنیادگرا غیر ممکن است. متعجب نیستم که توافق اتمی امروز به یک بنبست کامل رسیده و همه بر سر اعتبار آن اختلافنظر پیدا میکنند.
پس، از آنجایی که مذاکره در حالت قفل امکانپذیر نیست، باید مخاطبمان را عوض کنیم و ترجیحاً طرفحسابی داشته باشم که هم به اصول صلح احترام میگذارد و هم به اصول دموکراتیک. بههمین دلیل معتقدم سازمان مجاهدین طرفحساب معتبر و ایدهآل است. برای منطقه طرفحسابی ضروری است که به صلح در خاورمیانه کمک کند و این طرفحساب سازمان مجاهدین است.
برای ایران مقامهایی لازم است که به آزادی و کرامت مردمش احترام بگذارند و این هم سازمان مجاهدین است. سازمان مجاهدین قبل از همه تهدید را شناسایی کرده، اعضایش بهای سنگین آنرا با جانهایشان پرداختهاند، به اسلام مؤمن است و بنیادگرایی را رد میکند. اعضای آن اثبات کردهاند که اسلام کاملاً و طبیعتاً با آزادی و دموکراسی و برابری جنسی و احترام بهسایر مذاهب همخوانی دارد.
و بالأخره سازمان مجاهدین زنان را در قلب فعالیتهایش قرار داده است؛ چون میداند که این زنان چه دستاوردهایی برای ایران داشتهاند و ایران بدون زنان تبدیل به چنین تمدن بزرگی نمیشد.
آنها نقشآفرینان تغییرند، شهیدان این آرمانند و چندین ماه است موقعیتهای اصلی اعتراضات در دست آنهاست و بهای آنرا با آزادی خود و حتی با جانشان دادهاند. من تأکید داشتم که قدردانی خاصی از آنها صورت بگیرد.
بعد از سال سیاه ۲۰۱۸ برای حقوق بشر در ایران؛ و از اشرف۳ پیام من ساده است: از این پس ما نباید فقط نسبت به مسئله اتمی نگران باشیم، بلکه باید همچنین به احترام به حقوق بشر و حقوق زنان در ایران توجه داشته باشیم.