اینک لرزههای سرنگونی پیش چشم جهان که در ۱۳آبان پس از فرو ریختن "عمق استراتژیک" ولایت در اثنای قیام در عراق و لبنان میگفتیم...
سلام و درود بر شهیدان از شهریار و کرج و سیرجان تا بهبهان و از شیراز و مریوان تا خرمشهر و تهران و دیگر شهرها و مناطق ایران.
تبریک و تهنیت به عزم جزم خلق قهرمان و کانونها و فرزندان شورشگر آن.
خامنهای امروز فرصت داشت عقب بنشیند اما شیخ همچون شاه در انتهای راه چارهای جز سرکوب ندارد.
حرف ما و مردم ما هم مانند روزگار شاه خطاب به دژخیم خلق و جلاد قرن این است که: بگیر، ببند، بکش، گور خود کنی بهدست خود! این منطق خدشهناپذیر تاریخ و تکامل و مبارزات رهائیبخش خلقهاست.
به خلیفهٔ فرتوت ارتجاع و سگهای زنجیری و جبهه همدست و پشتیبان که بر سن و سال اشرفیان خرده میگرفتند میگوییم: بفرمایید اینهم جوانانی که میخواستید! شورشگرانی که فقط دیروز بیش از تمام قیام دیماه ۹۶، صدها مرکز سرکوب و غارت حکومت را به آتش کشیدند و در هم کوبیدند. براستی که برایتان جهنمی ساختند. هل من مزید؟
تا روز خشم بزرگ خلق و خالق: یَوْمَ نَقُولُ لجَهَنَّمَ هَل امْتَلَأْت وَتَقُولُ هَلْ من مَّزیدٍ
تا روزی که به دوزخ بگوییم آیا پر شدی و گوید آیا بیش از این هم هست.
خامنهای بیهوده تلاش میکند با قرار دادن بقایای شاه در کنار مجاهدین و مقاومت ایران گذشته را با آینده درهم آمیزد تا به نفع حال (یعنی حاکمیت شیخ) تمام بشود. اما هیهات که زمان و عقربههای ساعت به عقب برنمیگردد.
در دیماه ۹۶ میگفت که نقشه را آمریکا کشیده و پول را عربستان داده و اجرا بر عهده مجاهدین است.
این بار اما جرقه را خودش با بنزین زده و پول گرفتن مجاهدین از عربستان هم به برگ سوخته تبدیل شده.
بیش از ۱۰۰شهر با جوانان دلاور و شورشگر به صحنه آمدند. سرکردگانش میگویند وقتی مردم به صحنه میآیند لباسشخصی هم دیگر اثر ندارد!
گوش کنید:
-ستاد عمار ۱
- بفرمایید
-آقا وضعیت قرمزه! به سمت فرمانداری در حرکتن!
-جمعیت پنج هزار نفره! بشیر دیر برسه، فرمانداری سقوط میکنه!
- انوری، الآن عوامل سپاه هم که روبهرو هستند کمک بگیرید ازشون. الآن بشیر هم پیگیری میکنم
-بشیر۲ بشیر۲ از سپهر
-آقا سپاه میگه من دستور ندارم.
کمک نمیده! میگه با لباس شخصی!
-بهدرد من نمیخوره لباس شخصی!
-هماهنگی شد از همون پادگانشون بیان بیرون اونجا رو حفاظت کنند دیگه! چطور نمیآیند؟ بیرون؟
-بله سردار اینا میگن ما دستور نداریم.
-فقط با لباس شخصی، بهدرد من نمیخوره! دارن تخریب میکنند! جمعیت پنج هزار نفره!
آخوند جلاد رئیسی عیناً مانند امام فرو مایهاش در قتلعام ۶۷در برابر «ضد انقلاب» نسخهٔ «قاطعیت» میپیچد و میگوید:
«به دادستانهای محترم در سراسر کشور تأکید میگردد... در برابر هر گونه تعرض، در مورد اشرار، وابستگان به جریانهای ضد انقلاب و نفوذیهایی که با اقدامات خرابکارانه در راستای خواست دشمنان، امنیت مردم و جامعه را هدف قرار دادهاند با همکاری نیروهای انتظامی و امنیتی با قاطعیت اقدام قانونی معمول دارند».
چاقوکش نظام، پاسدار شمخانی دبیر امنیت آخوندها نیز در جلسه غیرعلنی مجلس ارتجاع خط و نشان کشیده و میگوید: «تعدادی از افراد که اقدام به تحریک مردم در خیابانها میکردند، شناسایی شدند. مشخص شد که آنان با سازمان (مجاهدین) در ارتباط هستند. آنان برخی از افراد شرور منطقه بودند، پول گرفتند تا ایجاد آشوب کنند و نقاط خاصی را هدف قرار دهند... این افراد با سناریوی از پیش تعیین شده قصد ایجاد مشکل در ایران، عراق، لبنان و برخی دیگر از کشورها را داشتند».
بیچاره آخوند و پاسدار که ختم کلام منتظری در نامهاش در مرداد ۶۷ را از یاد بردهاند. منتظری نوشت: «در خاتمه مجاهدین خلق، اشخاص نیستند یک سنخ فکر و برداشت است یک نحو منطق است... با کشتن حل نمیشود بلکه ترویج میشود».
×××××
حرف ما با ولیفقیه ارتجاع در موضوع بنزین این است که باید زهر بخورد و عقب بنشیند تا راه پیشروی قیام هموار شود. باید پول را از سوریه و عراق و لبنان و از سپاه و لباس شخصیها و از نیروی قدس و اطلاعات آخوندها و سگهای زنجیری آن در داخل و خارج کشور کم کند و نه از سوخت و سفرهٔ مردم.
شاه در پاییز ۱۳۴۳ در زمان نخستوزیری حسنعلی منصور یکی دو روز قیمت نفت و بنزین را دو برابر کرد اما وقتی مردم بپا خاستند و به صحنه آمدند بهسرعت عقب نشست.
شیخ اگر چنین نکند، لاجرم باید پای لرز و لرزهٔ افزایش قیمت بنزین بنشیند.
شعلههای بیشتر در انتظارند. قیام برای آزادی شعله میکشد.
به جوانان شورشگر، بهویژه مجروحان کمک کنید و پناه بدهید. هیچکس جز خلق در زنجیر به ما پول و پناه نمیدهد.
رود خروشان خون شهیدان در پرتو مهر تابان مقاومت و آزادی ایران ضامن پیروزی محتوم خلق ماست.
مسعود رجوی
۲۶آبان ۱۳۹۸