باغ اردیبهشت من امسال
می نشاند به چشم خسته ی من
اینهمه سروهای سبز آیین
اینهمه با شکوه شمشادان
اینهمه یاس و سوسن و نسرین
دشت اردیبهشت میهن من
از پی سال های پاییزی
می شود سر به سر شقایق زار
محفل شاد کبک های چمان
خنده هاشان شنیدنی،شیرین
جا نمان در حصار خاموشی
منشین در میانه ی تقدیر
رو به رویت بهار روییدَ ست
باورم کن؛ بهار آزادی ست
دل رها کن ز چنبر تردید
از پی روزگار سخت سکوت
از پی زخم های تیغ و تبر
باغ اردیبهشت میهن من
می رهد از ظَلام نومیدی
شود امسال خانه ی خورشید!