بعد از سیاست های شکست خورده دلار، فروش املاک از طریق صندوق ها و موسسات مالی و اعتباری قلابی و یا پیش فروش خوروهای شخصی که طی آن دولت شیخ حسن روحانی به صدها هزار میلیارد تومان از جیب مردم محروم ایران دست پیدا نمود، اکنون نوبت به «فروش سهام» در بازار بورس کشور رسیده است.
تازه ترین داده های حکومتی سخن از بادکنکی بنام «رکورد شکنی شاخص بورس» در ایران آخوندزده را دارند. بنابر یک گزارش دولتی (خبرگزاری حکومتی ایرنا ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹): «شاخص بورس که امروز مانند چند روز اخیر معاملات خود را با روند صعودی پرشتاب آغاز کرد در کمتر از نیم ساعت از انجام معاملات با ۲۳ هزار و ۹۴۷ واحد رشد به عدد ۹۰۲ هزار و ۴۸ واحد رسیده است».
در علوم اقتصادی و بانکی نیز شاخص بورس معیاری برای سنجیدن وضعیت عمومی بازار در هر کشوری می باشد. روی آوردن خریداران به بازار سهام و یا پشت کردن آنان ، تعیین کننده ترین عامل برای تحولات در بازار بورس هستند.
اما ترجمان این رشد بادکنکی در رژیم آخوندی به یقین به معنای «بهبود بازار» و وضعیت اقتصادی در کشور نمی باشد، زیرا رژیمی که به گفته خود با «تعطیلی بیش از ۷۰ درصد» از واحدهای تولیدی و اقتصادی روبرو است و اکنون بدلیل شکست های متعدد در زمینه اقتصادی و مالی در لبه پرتگاه قرارگرفته، هرگز دارای چنین ثباتی در زمینه بورس نیست.
پس واقعیت ها را باید در جای دیگری جستجو نمود یعنی نیاز شدید دولت آخوند روحانی اولا به پول مردم از طریق فروش سهام دولتی و دیگری تبلیغات حکومتی برای آرام جلوه دادن وضعیت درهم ریخته و درب و داغان در نظام آخوندی.
نوک سیاست تبلیغاتی حکومت را نیز خامنه ای با نامگذاری سال ۹۹ بعنوان «سال جهش تولید» به بیرون ساطع کرده که اکنون به ترجیح بند سخنان شیخ حسن روحانی در هر مراسمی تبدیل گردیده است.
مضافا به این وضعیت مضحک نیز باید بحران کرونا را نیز اضافه نمود تا پازل دروغگویی های عامدانه رژیم برای پیشبرد سیاست های غارتگرانه روشن تر گردد. رشد قلابی شاخص بورس در ایران آخوندزده در حالی است که دنیا اکنون با تبعات سقوط شدید بهای سهام بدلیل تعطیلی و یا ورشکستگی بسیاری از کنسرن ها و غولهای اقتصادی دست و پنجه نرم میکند.
تبعات ویروس کرونا بر بازارهای بورس جهانی مانند نیویورک، هنگ کنگ، لندن، اروپا، توکیو و یا کشورهایی مانند ایتالیا، کره جنوبی و آلمان اکنون بحدی سهمگین هستند که بسیاری از شرکت های صنعتی و تولیدی ناچار به توقف و یا کاهش شدید محصولات خود گردیده اند.
بدین سان از آنجائیکه اقتصاد بشدت ضربه خورده ایران که اکنون کمرش زیر تحریم های سنگین بانکی، مالی و اقتصدی در حال خرد شدن می باشد، تافته جدا بافته ای از اقتصاد جهانی نیست، حال معلوم نیست که سخنان روباه بنفش را مبنی بر تثبت بازار و به تبع آن رشد شاخص سهام را باور کنیم یا داده ها و واقعیت های بین المللی را؟.
آنچه که از هم اکنون قابل پیش بینی است، همان وجود صف های طولانی ورشکستگان و فریاد مال خوردگان در این نظام فاسد و در فردای افتادن تشت رسوایی و بی آبرویی برای این سیاست مخرب وغارتگرانه حکومت می باشد.