شیب ملایم شیخ حسن با گرانی سرسام آور



درحالیکه شیخ حسن روحانی روزانه در حال دادن دسته گل به خود و دولت «تدبیر و امید» است، اما واقعیت ها در ایران آخوندزده چیز دیگری را به بیرون ساطع می نمایند.

یک نمونه این وضعیت همان بحرانی بنام تورم و گرانی سرسام آور است که حکومت بطرز ناشیانه ای تلاش دارد تا از آن با عناوینی مانند «شیب ملایم» سخن به میان آورد.
برای نمونه به نگاهی به تازه ترین داده های میدانی، می توان به گرانی شدید در زمینه معیشت و اقلام اصلی خوراکی در جامعه رسید.
 
یک گزارش حکومتی ضمن اعتراف به ابعاد کمرشکن این واقعیت برای میلیون ها خانوار ایرانی مینویسد: « قیمت لبنیات طی ۲۰ روز، حدود ۳۰ درصد افزایش یافته است. کارشناسان اقتصادی معتقدند شرایط اقتصاد کشور بهانه‌ای برای تورم دوباره می‌خواهد و شرایط بودجه‌ای کشور نیز آماده چنین وضعیتی است». (سایت حکومتی رویداد ۲۲ بتاریخ ۲۱ خرداد ۱۳۹۹)

اما واقعیت در این شرائط بحرانی چیست؟ نخست باید به وجود سوء مدیریت در قیمت گذاری و اساسا اقتصادی بنام «رانتی» اشاره نمود که اکنون به ستون اصلی فساد ، دزدی و غارت برای آخرین تتمه از دارایی های مردم راه برده است.
افزایش ۳۰ درصدی مواد لبنی آنهم طی مدت ۲۰ روز به معنای وجود بلبشو در حکومت و بویژه در زمینه تامین معاش مردم نیز هست. همچنین سقوط ارزش پول ملی در مقابل ارزهای خارجی مانند دلار که طی روزهای اخیر به مرز «۱۸ هزارتومان» رسیده، از دیگر عوامل برای بحران گرانی می باشد.

از آنجائیکه ملاک نرخ گذاری برای مایحتاج ارزاق عموم و کالا براساس ارزهای خارجی است، بدین سان با هر تحول ساده در بازار ارز، شاهد راه افتادن موجی از گرانی در کشور می باشیم. همچنین با رشد و نمو ویروس کرونا در ایران که در منطق خود به افت شدید اقتصادی و تولیدی راه برده است ، اکنون شاهد نوعی «خان و خان بازی» در بازار و توزیع مواد غذایی می باشیم.
بدین سان باندهای فاسد آخوندی که شیرازه های واردات، تولید و توزیع را در دست دارند، با افزایش بی رویه قمیت ها در زمینه هایی مانند مایحتاج عمومی، ارزاق، خودرو، مسکن، دارو و درمان، حبوبات ، نان و یا بنزین، بیشترین سودها را از این وضعیت به جیب زده اند.

سایت حکومتی برنا ( ۲۰ خرداد ۱۳۹۹) در رابطه با افزایش «۸۰ درصدی» قیمت برنج به نقل از یک تاجر حکومتی می نویسد: «چون عموم مردم جامعه دیگر نمی‌توانند یک کیسه برنج بخرند ما به کیلوفروشی روی آورده‌ایم. در حال حاضر میزان فروش مغازه‌های سطح شهر بیش از ۶۰ درصد کاهش‌یافته است و این وضعیت عملاً باعث شده دیگر برنج‌فروشی جاذبه‌ای نداشته باشد».
چنین وضعیتی نیز برای قوت اصلی مردم یعنی نان صادق است. بنابرداده های حکومتی بهای هر قطعه نان نیز تا سقف «۲۰ درصد» طی هفته اخیر افزایش داشته است.

به یقین این روند مخرب به افزایش فقر و فلاکت در کشور ضریب دوچندان زده است. پیشتر یک رسانه حکومتی با اعتراف به ابعاد فقر در ایران آخوندزده نوشته بود: «یک زن آرایشگر تهرانی می‌گوید: به‌دلیل دو ماه بیکاری، حتی پول نان و تخم‌مرغ هم نداریم. این وضعیت، گریبانگیر سه میلیون زن سرپرست خانوار در کشور است». (خبرگزاری حکومتی ایلنا (۱اردیبهشت ۱۳۹۹)