در این اطلاعیه خاطرنشان شده بود«در مرحله پایانی رژیم، جنگ گرگها بالا گرفته و به چنین ” شو“ های اطلاعاتی راه میبرد که با سوءاستفاده از خون شهیدان، قبل از هر چیز در خدمت سفیدسازی برگهای سوخته، علیه جایگزین دمکراتیک است. بخصوص که در اثر تلاشهای بی وقفه رئیس جمهور برگزیدة مقاومت کار جنبش دادخواهی در سالهای اخیر بالا گرفته و رژیم بیش از هر زمان نیازمند مقابله و فرو بردن آن در آب گلآلود است».
همچنین تصریح شده بود که مجاهدین در اشرف۳ برای شهادت دادن در باره قتلعام و نقش دژخیم حمید نوری آمادهاند”اما همچنانکه با سازمانهای معتبر بینالمللی در میان گذاشته شده است، خلع ید از ایادی رژیم در پرونده حمید نوری لازمة هرگونه رسیدگی جدی قضایی و عاری از معامله و زد و بند است. نباید اجازه داد رژیم و ایادی آن برای مطامع خود قتل عام زندانیان را مورد سوءاستفاده قرار دهند».
مقاومت ایران در همین چارچوب از همان ابتدا به تمام و کمال به وظایف خود در پهنههای مختلف به ویژه برای ممانعت از هرگونه زد و بند و در بردن دژخیم و جلوگیری از توطئههای رژیم و مزدورانش قیام کرده است. در این خصوص بسیاری از جزئیات در زمان مناسب پس از حصول اطمینان از اینکه در محاکمه و مجازات دژخیم تأثیر کاهنده نخواهد داشت، به اطلاع عموم خواهد رسید. در حال حاضر سر تیتر اقدامات شایان گزارش توسط کمیسیون قضایی به قرار زیر است:
۱- چندین لیست از زندانیانی که شاهد جنایتهای این دژخیم در زندانها بوده و آماده شهادت دادن در این باره بودند و اکنون در اروپا و آمریکا و کانادا اقامت دارند و یا در صفوف مجاهدین در اشرف۳ در آلبانی بسر میبرند، در اختیار مراجع قضایی مسئول پرونده قرار گرفته است. همچنین اعلام گردید که حدود ۹۰۰ زندانی سیاسی آزاد شده در اشرف۳ آماده شهادت دادن در باره جنایات رژیم در زندانهایش هستند.
۲- شماری از شاهدان گواهیهای دقیق و مکتوب با ذکر تاریخ و اسامی در مورد دژخیم حمید عباسی و نقش او در شکنجه و اعدام و سرکوب زندانیان به مراجع ذیربط ارسال کردند.
۳- برغم محدودیتهای ناشی از اپیدمی کرونا که سفر را بسیار سخت و یا ناممکن میکرد، شماری از زندانیان بصورت حضوری و یا از طریق ویدئو کنفرانس توسط مقامات قضایی مسئول پرونده در سوئد استماع شده و برخی در نوبت هستند.
۴- آقای ابوالقاسم رضایی معاون دبیرخانه شورای ملی مقاومت درسخنرانی خود در ۱۹ بهمن سال گذشته در استکهلم گفت: «همین روزها در همین سوئد تلاش مزورانه و رذیلانه برای منحرف کردن پرونده دژخیم حمید نوری از طریق مأموران وزارت اطلاعات و توابان تشنه به خون را میبینیم، دژخیمی که مجاهدین و هوادارانش وزندانیان آزاد شده از ۲۴ سال پیش او را افشاءکردند. امروز نیز تا آنجا که به سازمان مجاهدین و مقاومت ایران برمیگردد ما در این پرونده همچنانکه دراطلاعیه کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورا آمده است از طریق سازمانهای بینالمللی آنچه را میتوانستیم و میتوانیم انجام داده باز هم میدهیم تا این دژخیم آزاد نشود و بخاطر جنایات ضدبشریاش محاکمه شود. حدود ۹۰۰ زندانی آزاد شده از زندانهای خمینی در اشرف۳ حضور دارند که بیشترین اطلاعات را در مورد این دژخیم دارند بسیاری از آنها توسط او شکنجه شدند این زندانیان در دسترس دادگاه هستند و مراجع قضایی و ارگانهای ذیربط سوئد از موضوع بخوبی مطلع هستند کما اینکه شمار زیادی از زندانیان سیاسی آزاد شده هوادارسازمان مجاهدین درکشورهای مختلف اروپایی وآمریکا نیز برای مقامات سوئدی بخوبی شناخته شده اند.
اما در این میان نقش مأموران وزارت اطلاعات و عواملش و توابان تشنه به خون مجاهدین چیزی جز پیش بردن خطوط رژیم یا این باند و آن باند رژیم نیست... این مزدوران نمیگویند و به روی خود نمیآورند که چرا و چگونه باندهای مختلف رژیم از قبل درجریان سفر این مزدور بودند، یعنی در جریان همان خبری بودند که این مزدوران وتوابان میخواستند آنرا تر وتازه و بعنوان یک سورپریز به خورد مردم بدهند . آنها در مورد اظهارات سر دژخیم مقیسهای که به دژخیم نوری توصیه کرد به خارج نرود چه میگویند، دست کدام باند رژیم در کار است، کدام باند به او اطمینان خاطر داده که برو. موضوع خلبانی که شوهر دختر خوانده حمید نوری بوده چیست و چگونه موضوع حمید نوری را از قبل با سرویس ها و با دادگاهها و مراجع سوئد درمیان گذاشته این خلبان کیست؟ چه شد؟ کجاست؟ دخترخوانده چه شد»؟
۵- آقای نصرالله مرندی که به مدت ۱۰ سال ( از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۰) زندانی بوده است در مقاله خود در سایت همبستگی ملی در ۲ اردیبهشت ۹۹ اعلام کرد: «در این فاصله برای بستن گریزگاههای دژخیم، سازمان و هواداران هر کاری توانستند کردند و باز هم خواهند کرد. شماری شهادت دادند و شمار بیشتری آماده شهادت دادن هستند تا رژیم نتواند دژخیمش را فراری بدهد. بالاترین و مهمترین سوآل و ابهام در این کیس صدای ضبط شده و منتشر شده رؤسای دژخیم در تهران است و اینکه سابقه امر در سوئد برملا و به ثبت داده شده است. مخصوصاً آنجا که مقیسهای موضوع خلبان ایرانی و زن مطلقه و اطلاع کامل دادگاه و اطلاعات و پلیس سوئد را از رفت و آمدهای قبلی حمید نوری به این کشور میگوید. همان چیزهایی که ایرج مصداقی مطلقاً نمیخواهد واردش بشود و به عکس میخواهد موضوع را یک چیز تر و تازه ای جلوه بدهد که گویا مصداقی آنهم از موضع اپوزیسیون رژیم کاشف آن بوده و برای رژیم و همچنین برای دادگاه و اطلاعات و پلیس سوئد نامکشوف بوده است»!
۶- همچنین نصرالله مرندی، در برنامه ارتباط مستقیم سیمای آزادی در ۲۵ خرداد ۹۹ گفت: «زمانی که حمید نوری دستگیر شد همان ساعات اول نامه ای توسط وکیل خودم برای مقامات قضایی مسئول پرونده فرستادم. بعد از انتشار اطلاعیه کمیسیون امنیت و انتشار نوار رازینی و ناصریان و دیگر مسائل مربوط به این پرونده، از جمله روابط پنهانی یک خلبان ایرانی در سوئد و همسر دختر خوانده حمید نوری، ما به طور جدی تر در صدد شرکت فعال بر آمدیم و از همان اواخر ۲۰۱۹ و ژانویه۲۰۲۰ چندین جلسه، هر کدام به مدت چندین ساعت به عنوان یک زندانی آزاد شده هوادار سازمان مجاهدین خلق با مقامات مربوطه مصاحبه کردم و مدارک مختلف از جمله لیست شهدای قتل عام را برای ثبت در پرونده ارائه کردم و تا جایی که میدانم بسیاری از زندانیان هوادار مصاحبه کرده و تعدادی هم منتظر هستند... چیزی که برای ما مهم است محاکمه عادلانه حمید نوری است که مستقیماً در قتل عام ۶۷ نقش بسیار فعالی داشت و این زمینهای است برای دادخواهی از سران رژیم و مسئولان قتل عام ۶۷ . ما به هیچ وجه اجازه نمیدهیم که مزدوران رژیم با پروژه های ”چند وجهی“ در این پرونده کارشکنی کنند. من با تمام انرژی در این پرونده شرکت کردم و در ادامه هم همچنان فعالانه شرکت خواهم کرد تا به نتیجه برسد».
۷- آقای علی ذوالفقاری که به مدت ۱۲ سال ( از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۲) زندانی بوده است، شاهد دیگری است که از سوی مقامات ذیربط مورد مصاحبه قرار گرفته است. وی در همان برنامه ارتباط مستقیم ۲۵ خرداد ۹۹ گفت: «... رژیم میخواست از دستگیری حمید نوری فقط در جهت سفید سازی تواب تشنه بخون استفاده کند. حرف اول مقاومت خلع ید از این مزدور در پرونده است برای اینکه دادخواهی از خون شهیدان در سمت درستی حرکت کند. در همین جهت از همان اول من به عنوان زندانی سیاسی که در دوران قتل عام در گوهردشت زندانی بودم و به عنوان هوادار سازمان پر افتخار مجاهدین اعلام کردم آماده شهادت دادن علیه حمید نوری هستم. من به مدت ۱۴ ساعت در این پرونده شهادت دادم و تمام جزئیات ضرب و شتم و شکنجهها و اعدامهایی که در سال ۶۷ حمید نوری در آن نقش داشت و من خودم شاهدش بودم را بطور مفصل تشریح کرده و اسناد و مدارکش را ارائه دادم. همه مزخرفات و چرندیاتی که این مزدور تواب علیه برادر مسعود و سازمان مجاهدین در جریان این پرونده نشخوار میکند اراجیفی بیش نیست. چیزی که برای مجاهدین اهمیت داشته و دارد خلع ید از این مزدور است برای اینکه دادگاه بتواند بدون هیچ بند و بستی، حمید نوری را بخاطر جنایت علیه بشریت محاکمه کرده و به سزای اعمالش برساند. از نظر من به عنوان یک زندانی و یک هوادار سازمان مجاهدین، حمید نوری و مصداقی دو روی یک سکه هستند و یک هدف را پیش میبرند. اگر حمید نوری و ناصریان آنروز پیکر پاک آن شهدا را سر بدار کرده و به آنها آویزان میشدند تا شقاوت را در تاریخ به ثبت برسانند، امروز، مزدور ایرج مصداقی در پوش دادخواهی شهدا هر روز و هر لحظه آرمانهای آن سر بداران که چیزی جز سرنگونی رژیم و بر پایی یک جمهوری دمکراتیک نیست را سر بدار و حلق آویز میکند و مقاومت ایران را با سر بریدن در مقابل شاه و شیخ هدف قرار داده است».
۸ - آقای غلامرضا شمیرانی یکی دیگر از زندانیان هوادار مجاهدین که از سال ۶۰ تا ۷۰ در زندان بوده از دیگر کسانی است که مورد مصاحبه قرار گرفته است. وی در همان برنامه ارتباط مستقیم اعلام کرد: «من از همان آبان ماه، به عنوان یکی از شاهدان قتلعام و به عنوان یک هوادار سازمان مجاهدین خلق اعلام کردم قطعاً از این قضیه کوتاه نخواهم آمد و در کادر قانون و با نام سازمان مجاهدین آنچه که در توانم هست را در راستای محاکمه و مجازات این مزدور انجام خواهم داد. من در همین رابطه در سوئد وکیل داشتم و وکیل من پیگیریهای لازم را انجام داد. من در اینجا یک گزارش مختصری به مادران شهدا و خانواده های زندانیان سیاسی میدهم که بدانند ما ساکت ننشستیم و در صدد دادخواهی خون شهیدان هستیم. من از طرف مرجع قضائی سوئیس دعوت شدم و بعد از جلسات مقدماتی از طریق ویدئو کنفرانس نزد مقامات قضایی سوئد و مسئولین رسیدگی به این پرونده، طی ساعتهای متمادی به عنوان هوادار شناخته شده سازمان مجاهدین شهادت دادم و توضیحات و مدارک لازم را ارائه کردم که البته جزئیات گسترده ای دارد که به امید خدا در آینده نزدیک امیدواریم بتوانیم ریز این صحبتها و این گفتگوها را توضیح بدهم. نکته دیگر اینکه ما به درجاتی موفق شدیم، طبق همان اطلاعیه کمیسیون امنیت شورای ملی مقاومت این را به رسمیت بشناسانیم که حضور این تواب تشنه به خون در این پرونده، در راستای جنگ گرگها در درون رژیم و در راستای سفید سازی این مزدور است».
۹- مصداقی در ۱۴ خرداد در یک کانال تلویزیونی کاربر اطلاعات رژیم گفت: «اونایی که الان توی آلبانی هستند چه اون چهار نفرشون رو که به صحنه آوردند، حسین فارسی، محمود رویایی و اکبر صمدی و رضا زند، اینها خائنینی هستند که خوب دست در خون خون عزیزانتان دارند. اینا تلاش دارن برای اینکه پروژه نوری شکست بخوره... ولی اونهایی که تو خارج کشورن موقعیتشون فرق میکنه. ببینید نصرالله مرندی اینها خائنن، نصرالله مرندی، غلامرضا شمیرانی، محمد خدابنده لویی... ببینید رضا فلاحی، مهرداد کاووسی، محسن زادشیر، رسول تبریزی، رمضان فتحی، اکبر بندعلی، اکبر لطفی، اکبر صفری، ببینید مهری عمرانی، زهره رستگار، راضیه طلوع شریفی، محمود مسگری، فاضل کوزانی،سهیلا والینژاد، سیفالله منیعه، سیدعبدالله ناصری، مصطفی احمدی، جمال خشنود، امیر برجخانی، کیومرث نوری، علی ذوالفقاری، احمد ابراهیمی، محمد سیدی، بتول ماجانی، حمید خلاقدوست، معصومه شاه محمدی اسمش سارا است. ببینید اینها کسانی هستند که می توانستند بیایند بروند شهادت بدهند...ولی این فرقه همه این نیروها را حبس کرده است».
تحولات ۷ ماه گذشته پس از قیام آبان، از جمله اظهارات صریح خامنهای و روحانی و سرجلاد ابراهیم رئیسی و سلسلهمراتب مزدوران رژیم به روشنی از طرحها و توطئههای حاکمیت آخوندی علیه مقاومت ایران و تنها جایگزین دمکراتیک و مستقل خبر میدهد. رژیم بر آن است تا با ذبح کلمات و ارزشها و سفیدسازی مزدوران از خون شهیدان قتلعام علیه مجاهدین «سرموضع» و سازمان و رهبری آنها بهرهبرداری کند. رژیم توطئهگر آخوندی که در واپسین مرحله حیات خود از هیچ جنایتی حتی در مورد نفرات ریزشی خود نیز رویگردان نیست، تا زمان سرنگونی قطعی دستبردار نیست. از اینرو باید با تمام قوا مقابله و توطئههای دشمن را بر سر خودش خراب کرد. به گفته مسئول شورا: «در جایی که هنوز یک قطره قانون و یک ذره آزادی و وجدان وجود دارد، تردید نکنید که ما پیروز میشویم».
شورای ملی مقاومت ایران
کمیسیون قضایی
۱۳ تیر ۱۳۹۹