خانم مریم رجوی، شرکتکنندگان عالیقدر؛ همه ما که گردهم آمدهایم برای پیشروی در راستای تحقق یک ایران آزاد، دموکراتیک و صلحآمیز.
همانطور که میبینید، نماینده، مدافع و دوست برجسته شما در کنار من است: باب توریسلی و دیگر حامی بههمان میزان وفادار شما سناتور جو لیبرمن. دو رهبر بزرگ آمریکایی که از مدافعان و حامیان بسیار، بسیار وفادار یک ایران آزاد، دموکراتیک و صلحآمیز هستند. مایه افتخار است که همراه آنها و همراه شما هستم. و بسیار شورانگیز است که در بزرگترین گردهمایی مجازی در جهان شرکت کنیم. وصل ارتباط مردم از طریق «زوم»، غیر قابل تصور است؛ آنهم از ۱۰۲کشور، از تقریباً ۳۰هزار نقطه. برنامهیی که مهمتر از همه بهطور زنده در ایران پخش میشود، برای مردم ایران که تحت ترور، استبداد و سرکوب زندگی میکنند. بیایید بهآنها بگوییم که این گردهمایی برای آنهاست. بگذارید بدانند که مبارزه آنها برای آزادی، در سراسر جهان مورد حمایت قرار دارد و آزادیخواهان ایرانی و از تمام ملیتها هستند که از شما در بالاترین سطوح دولتشان حمایت میکنند.
مردم ایران از طریق اعتراضاتشان که در نوامبر۲۰۱۹ (آبان۹۸) شروع شد و تقریباً بیوقفه هر هفته و هر روز ادامه یافته، آرزوی بزرگ خود را برای آزادی بهنمایش گذاشتهاند؛ آنهم تا جایی که جانشان را بهخطر میاندازند. این بیانی بسیار، بسیار قدرتمند از آرزوهای آنها در ایران است. در همان روزهای اول این اعتراضات بیش از ۱۵۰۰نفر توسط این رژیم قتل و ترور، کشته شدند. و مردم ایران بههمه دنیا بهروشنی نشان دادهاند که اگر بهآنها باشد و از آن برخوردار خواهند شد، خواهان یک ایران آزاد و دموکراتیک و صلحآمیز هستند. ایرانی که یک حکومت براساس قانون. ایرانی که در آن مردم بتوانند آیین مذهب خودشان را بهجا بیاورند و ایرانی که در آن با زنان مثل مردان برخورد شود. اینها دقیقاً همان اهداف شورای ملی مقاومت ایران است؛ دقیقاً همان اهداف سازمان مجاهدین. و همان اهدافی هستند که توسط مریم رجوی در اصول بسیار، بسیار درخشان و فراگیرش اعلام شده است. (اصولی که) تماماً همخوان است با بالاترین ارزشهای ایالات متحده و دولتهای مشابه آن.
دو شعار در جریان اعتراضات بهنظرم حیاتی هستند تا متوجه احساسات مردم ایران بشویم. چون میتوان دید که این علائم، در بسیاری از ۳۰۰ حرکت اعتراضی یا بیشتر یکسان هستند. شعار این است: «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا». شعار دیگر میگوید: «مرگ بر دیکتاتور». اگر من این شعار را بدهم یا آنرا بهدست بگیرم یک چیز است، آنهم اینجا در آمریکا یا انگلستان، فرانسه، آلمان یا هر جا که شما هستید، اما بهدست گرفتن آن در تهران چیز دیگری است؛ بهمعنی پذیرش مرگ است. بسیار محتمل است یکی از کسانی باشید که در خیابان بهشما شلیک میکنند و شما را میکشند، بهخاطر مخالفت با این رژیم. قطعاً محتمل است که اگر که از سازمان مجاهدین یا هر جنبش مشابه آن حمایت کنید کشته خواهید شد؛ ابهامی در اینرابطه وجود ندارد. اما بهرغم آن و بهرغم کشتار ۱۵۰۰نفر در همان شروع، اعتراضات تا همین امروز ادامه یافته و پیشرفتش کم نشده، کاهش نیافته، بلکه گستردهتر و گستردهتر و گستردهتر میشود. همچنان که در نامه امضا شده توسط ۳۱تن از شخصیتهای برجسته آمریکایی اعلام کردهایم تا اعتقاداتمان را ابراز کنیم. ما بهعنوان یک گروه گفتهایم: «یک نقطه امید در این چشمانداز تیره وجود دارد. تنها جنبشی که بیشتر از هر موجودیت دیگری، از جمله دولتها در راستای آزاد کردن شهروندان ایرانی از شر استبداد و جهان از تروریسم ناشی از بنیادگرایی عمل کرده، شورای ملی مقاومت ایران است. این شورا بهطور خستگیناپذیر تلاش میکند تا تضمین کند که امید برای دموکراسی و پایاندادن بهبیعدالتی و استبداد در ایران زنده بماند. علاوه بر این، با تداوم ارتباطات رسانهیی، انتشارات و جلسات، این شورا توجهات بینالمللی را بهتعرض علیه بشریت که در جریان است زنده نگه داشته است». و من اضافه میکنم: تعرضی از سوی این رژیم ترور.
شورای ملی مقاومت تحت رهبری مریم رجوی است؛ زنی که از احترام همه ما برخوردار است. او یک قهرمان بوده و رهبری متعهد است که آگاهی بسیار، بسیار عمیقی از درد و رنج مردم ایران و ضرورتهای رساندن ایران به یک آلترناتیو دموکراتیک در برابر این رژیم دارد. پیشتر بهبرنامه روشن و اصول او اشاره کردم؛ (از جمله) درباره آزادی مذهبی و برابری جنسیتی، نفس این واقعیت که او یک زن است و چنین گروهی را رهبری میکند، یک انقلاب است. میتوانید روزی را تصور کنید که این رژیم دهشتناک سقوط کند، البته سقوط خواهد کرد، و او در رأس دولت موقت باشد؟ حضور یک زن در رأس دولت، بهنظر من بهطور کامل بخشهای بزرگی از خاورمیانه و جهان را تغییر خواهد داد. شورای ملی مقاومت تحت هدایت خانم رجوی، برای ما، تصویر همهجانبهیی را از آزادی ارائه میکند که هم در کتاب مقدس و هم در تمام تمدنها، خواسته قلبی انسانها بوده است. این توسط مردم بیباک ایران بهنمایش گذاشته میشود که برای آزادی تظاهرات میکنند؛ آنهم بهرغم این واقعیت که میبینند ممکنست کشته شوند و این وقایع جلوی چشمانشان رخ میدهد. سازمان مجاهدین اصلیترین جزء شورای ملی مقاومت است و با شبکهاش، نیروی محرک تغییر بهشمار میرود. بههمین دلیل این رژیم بهخاطر قتلهایش برجسته میشود.
مدافعان (رژیم) ایران در آمریکا و غرب، کسانی که از این رژیم پول میگیرند و میگفتند، شورای ملی مقاومت و مجاهدین خیلی ارزشی ندارند، یک «فرقه» هستند، هوادارن کمی دارند و از شانس جایگزینکردن این رژیم برخوردار نیستند. اما اگر بهاظهارات (خامنهای) و دستنشانده او روحانی در همین سال گذشته گوش کنید، (خامنهای) ۲، ۳بار و روحانی ۴، ۵بار گفتند که تنها خطر برای رژیمشان، تنها جنبشی که از این فرصت برخوردار است که دولتی را برای جایگزینی آنها برقرار کند، شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین هستند. اذعان آنها شگفتیآور است؛ ولی اذعان میکنند. بههمان اندازه شگفتیآور اینکه مطبوعات فاسد غربی آنها را نادیده میگیرند. فقط میتوانم اینرا بهنیروی سازمانهای لابیگر برای (رژیم) ایران نسبت بدهم که روحشان را به این رژیم ترور فروختهاند.
ولی ما واقعیت را میدانیم. آنها هم واقعیت را میدانند. میدانند این سازمان یک تهدید تمامعیار برای آنهاست و وقتی امروز این گردهمایی مردم را با استفاده از «زوم» و شیوههای مدرن ارتباطات و توانمندی ما را برای پخش این برنامه به سراسر ایران ببینند، آنهم بهرغم تلاشهایشان برای متوقفکردن ما، متوجه میشوند که دشمن غدری دارند.
متوجه میشوند و پیشبینی میکنند که چهطور این گروه بهراحتی میتواند یک دولت موقت را برقرار کند که پلی به یک ایران همیشه آزاد، دموکراتیک، شکوفا و زیبا باشد. زیرا مردم ایران شایسته آن هستند و مردم ایران میتوانند اینرا محقق کنند.
اقتصاد ایران در حال فروپاشی است. این یک فاجعه است. کسی خواهان چنین چیزی نیست. دیدن این تظاهراتها، وحشتناک است. نمونهیی که در ذهن من برجسته است و به حدود ۱سال پیش بر میگردد و نمیتوانم آنرا از ذهنم بیرون کنم، مربوط به مردی است که ایستاده بود و درخواست ۴۰۰ یا ۵۰۰دلار را داشت. او میخواست یکی از کلیههایش را بهازای ۴۰۰ یا ۵۰۰دلار بفروشد. یعنی مردم شما دارند از گرسنگی جان میدهند. این علائم بههمان اندازه، تکاندهنده و یأسآور است. مردم گرسنه هستند. حتی زمانی که جریانی از پول وارد ایران میشد، مانند آن ۱ و ۷دهم میلیارد دلار پول نقدی که من هرگز فهم نمیکنم چهطور به (رژیم) ایران پرداخت شد، بهعنوان هزینه توافق بدفرجام اتمی، حتی آن موقع هم مردم ایران گرسنه بودند؛ و حالا با تحریمهای بسیار مؤثرتری که از زمان روی کار آمدن دولت جدید واشینگتن برقرار شده است، تحریمها خرد کننده بوده است.
و حالا با اضافه شدن ویروس کرونا، میزان فقر و گرسنگی و میزان درد و رنج در ایران تکاندهنده است.
تنها مایه دلگرمی این است که انقلاب در چنین شرایطی صورت میگیرد. و تأسفبار است که تشخیص داده نمیشود که رژیم اکنون در لبه پرتگاه است. بهویژه با نحوه برخورد آن با ویروس کرونا که در آن اجازه دادند هزاران نفر، هفتاد هزار یا بیشتر از مردم کشته شوند؛ آنهم بدون هیچ کمکی. در یک نقطه حکومت یک میلیارد دلار برای کمک بهمردم در نظر گرفت که کاملاً ناکافی بود؛ و تنها ۳۰ درصد از آن توزیع شد.
همه در ایران میدانند که علت رنجهای مردم ایران فقط تحریمها نیست، فقط ویروس کرونا نیست، بلکه این است که رژیم مبالغ هنگفتی بودجه بهگروههای تروریستی در سراسر دنیا اختصاص میدهد. آنها ترجیح میدهند افرادشان را برای بمبگذاری به پاریس اعزام کنند یا اینکه برخی از شمایان را در آمریکا بهقتل برسانند تا اینکه شکم مردم را سیر کنند.
ترجیح میدهند پولشان را بهگروههای جنایتکار و خائنی اختصاص بدهند که میخواهند در اروپا یا آمریکا هرج و مرج ایجاد کنند تا اینکه به مردم غذا بدهند. و همه در ایران اینرا میدانند. بههمین دلیل آنها فقط دیوانههای مذهبی نیستند، بلکه در یک کلام جنایتکار هستند. آنها شیاد و دزد هستند. وقتی مردم میگویند «آخوند» یک تلقی مذهبی بهذهن خطور میکند. برای من، «آخوندها» مانند کسانی هستند که مافیا را اداره میکردند. همانهایی که من تحت پیگرد قرار دادم و مافیا را اداره میکردند و از مردم اخاذی میکردند، از آمریکاییهای ایتالیاییتبار اخاذی میکردند و بهآنها زور میگفتند. با این تفاوت که این یکی در ابعاد بسیار بزرگتر است. ولیفقیه بهمانند رأس مافیا است. او بسیار ثروتمند است؛ ولیفقیه. و صداقت مذهبی او برای من زیر سؤال است. هیچ فردی که معتقد بهخدا باشد، نمیتواند یک قتلعامکننده باشد. این کاملاً ریاکارانه است. او از مردم میخواهد که جان خود را فدای ظلم و ستم او کنند. ولی آیا او هم جانش را فدا میکند؟ او کسی نیست که برود و عملیات بمبگذاری انتحاری کند؛ و همچنین آخوندهای فربه که از قٍبُل بدبختی مردم خودشان زندگی بسیار مرفهی دارند. باید بهاین شناخت رسید و این امر، فقط با هواداری از گروهی مانند شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین بهرسمیت شناخته میشود. اینها گروههایی هستند که بیشترین شجاعت و صداقت را نسبت بهآنچه در ایران در جریان است دارند.
تجربه نشان داده است که دیکتاتوری بهخودی خود تغییر نمیکند. یک ضربالمثل قدیمی که میگوید «موجود درنده نمیتواند طبیعت خودش را تغییر دهد» خیلی واقعی است. مخصوصاً برای یک دیکتاتور. بهرغم همه امتیازاتی که طبق برجام به رژیم ایران داده شد، این رژیم ذرهیی تغییر نکرد. در واقع بدتر هم شد. رژیم بهسرکوب مردم ایران ادامه داد. بهپیشروی بهسوی تبدیلشدن بهیک قدرت اتمی ادامه داد؛ و همچنان بزرگترین حکومت حامی تروریسم در جهان است. و از آن جایی که آمریکا به تبعیت از این توافق ادامه نداده و آنرا متوقف کرده است و ارسال میلیاردها دلار پول نقد را متوقف کرده، این حکومت زیر فشار حداکثری بوده است. ما باید این فشار را حفظ کنیم تا این استبداد دینی را از میان برداریم.
تغییر رژیم در ایران در دسترس است. بهبدبینان گوش نکنید، بهمدافعان رژیم که برای این کار پول میگیرند گوش نکنید. تغییر رژیم در دسترس است. همان چیزی در ایران در حال وقوع است که بهدفعات در سایر کشورها اتفاق افتاده است. یک روز صبح بیدار میشویم و از شنیدن این خبر تعجب میکنیم که خدای من، دیوار برلین در حال فرو ریختن است. خدای من، دیگر اتحاد شوروی وجود ندارد، لهستان آزاد میشود. اینها طی سالیان طولانی اتفاق افتاد. این وقایع تحت شرایطی مشابه آنچه اکنون شاهد هستیم رخ داد. ولی وقتی رخ داد، در یک چشم بههمزدن اتفاق افتاد؛ اینجا هم همین چنین خواهد شد.
این هدف شورای ملی مقاومت و هدف مریم رجوی است. بسیار، بسیار ساده است. هدف، یک ایران آزاد است که بهصلح جهانی و ایجاد جهانی بهتر کمک کند. این میراث مردم ایران است. ایران یکی از تمدنهای بزرگی است که بسیار باستانی است. تمدن ایران، چهقدر به ما کمک کرده است؟ و چقدر دیگر میتواند به ما کمک کند، اگر بتواند آزاد باشد؟ هدف مریم رجوی و همه ما در اینجا این نیست که کسی را بهمردم ایران تحمیل کنیم. هدف، تحقق تغییر رژیم است.
یک دولت جایگزین وجود دارد که دورانگذار را اداره کند تا وضعیتی که چند سال پیش در عراق داشتیم اتفاق نیفتد؛ تا دولت بتواند بهکارش ادامه بدهد و مردم بتوانند بلافاصله از شکوفایی برخوردار شوند. ولی ظرف کمتر از یکسال، هدف این است که انتخابات آزاد و منصفانه برگزار شود و از روز اول حکومت قانون برقرار شود تا تضمین شود که زنان بههمان اندازه مردان در اداره دولت و در جامعه مشارکت داشته باشند و همه شما آزاد باشید تا مذهب خود را آنگونه که درست میدانید دنبال کنید و یا هیچ مذهبی نداشته باشید، و بلافاصله بهبرنامه اتمی خاتمه داده شود و روشن شود که ایران میخواهد بهجامعه ملتهای متمدن باز گردد. این دوران گذار خواهد بود و سپس مردم ایران تصمیم خواهند گرفت چه کسی را میخواهند، چه قانون اساسییی میخواهند. این هدف این سازمان و میلیونها نفری است که از آن حمایت میکنند و نیز مردمی که امروز در حال تماشای این برنامه هستند.
همه این اتفاقات رخ خواهد داد. همهاش بههمین صورت که گفتم رخ خواهد داد. یک روز صبح بیدار خواهیم شد و شگفتزده میشویم که رژیم سرنگون شده است. الآن در حال لرزیدن است؛ و وقتی این واقعه رخ دهد، نام شما در کتاب بزرگ آزادیبخشان حک خواهد شد. و کسی که نامش از همه بزرگتر و برجستهتر ثبت میشود، مریم رجوی خواهد بود. از مریم رجوی حمایت کنید. از مریم رجوی حمایت کنید. از مریم رجوی حمایت کنید. متشکرم.
اهدای سمبلیک بیانیه به خواهر مریم
رودی جولیانی: خانم رجوی، مایه افتخار من است که از جانب ۳۱تن از حامیان بسیار بسیار وفادار و دیرینه شما در آمریکا، از جمله باب توریسلی، جو لیبرمن و همه دیگرانی که صادقانه همه ساله و در همه جا که برای پیشبرد این آرمان والا کمک لازم بوده با شما بودهاند، این بیانیه را میخواهیم بهشما تقدیم کنیم، برای بیان اهمیت جایگاه شورای ملی مقاومت در نبرد برای آزادی ایران و اینکه چهقدر حیاتی و مهم بوده که از آن حمایت شود. چون بهواقع ما را به سوی برقراری یک دولت دموکراتیک پیش میبرد. ما هم چنین میخواهیم ستایش خودمان را نسبت بهشما ابراز کنیم، چراکه در این گروه رهبری هست که فراتر از همه قرار دارد و او شما مریم رجوی هستید. این هم همان بیانیه است. میدانم که آنرا در اختیار دارید، اما میخواهم بهطور سمبلیک آنرا بهشما تقدیم کنم.
خانم مریم رجوی: شهردار جولیانی، سناتور لیبرمن، سناتور توریسلی، شخصیتهای برجسته آمریکایی سپاسگزاری میکنم از حمایت شما از مردم ایران در مبارزه آنها برای آزادی و دموکراسی. این بیانیه فراخوان میدهد بهحسابرسی از سران جنایتکار رژیم ایران. سران این رژیم مرتکب جنایت علیه بشریت شدهاند و باید بهدست عدالت سپرده شوند. این رژیم مسؤل ۱۲۰هزار اعدام سیاسی، قتلعام ۳۰هزار زندانی سیاسی در ایران و چندین حمله تروریستی در جهان است. زمان آن است که جامعه جهانی دست بهاقدام بزند. من به همه مردم آزادیخواه فراخوان میدهم که از ابتکار مهم شما حمایت کنند. بار دیگر از شما بهخاطر همه تلاشهایتان تشکر میکنم؛ خدا شما را حفظ کند. متشکرم.