به گزارش روزنامه حکومتی اعتماد ،نتایج این مطالعه که توسط «انستیتو تحقیقات تغذیهای و صنایع غذایی کشور» انجام شده و ظرف ۳ ماه آغازین امسال، بیش از ۲۲ هزار خانوار شهری و روستایی را درباره میزان مصرف گروههای غذایی و ریزمغذیها مورد سوال قرار داده، خبر میدهد که بسیاری خانوارها، مصرف منابع پروتئین جانوری- تخممرغ، گوشت قرمز، گوشت سفید و لبنیات- را بهطور کامل حذف کرده یا در حد قابلتوجهی کاهش دادهاند.
تیرنگ نیستانی، مدیر گروه تحقیقات تغذیهای این موسسه پژوهشی، و در تشریح برخی نتایج این مطالعه سراسری میگوید: « مصرف منابع پروتئینی جانوری شامل گوشتهای قرمز و سفید، به دلیل هزینه بالا، بسیار محدود شده و حتی بسیاری خانوارها، این منابع پروتئینی را بهطور کامل از سبد غذایی و هزینههای خود، حذف کردهاند. تعداد زیادی از خانوارها در این پیمایش اعلام کردند که علت حذف کامل منابع پروتئینی جانوری از سبد غذایی خانوار، کاهش درآمد خانواده بوده، تعداد زیادی هم، اعلام کردند که به علت از دست دادن شغل و کاهش چشمگیر درآمد به دلیل تعطیلیهای مرتبط با شیوع ویروس کرونا، ناچار به حذف کامل منابع پروتئینی از سبد غذایی خانوار شدهاند و تعدادی هم اعلام کردند که با وجود ثابت ماندن درآمد، افزایش قیمت منابع پروتئینی با دریافتی ماهانهشان همخوانی نداشته و بنابراین، تصمیم به حذف منابع پروتئینی از سبد غذایی خانوار گرفتهاند.
یکی از پاسخهای نگرانکننده در مجموع پرسشنامهها، کاهش قابل توجه مصرف میوهها و افزایش مصرف منابع انرژی و بهطور خاص، غلات (نان و برنج) بود. نتیجه کلی این مطالعه، این بود که گرانی و کاهش درآمدها، خانوارها را به سمت حذف یا کم کردن منابع اصلی مواد مغذی (انواع گوشت، تخممرغ، شیر و میوهها) و جایگزینی منابع دیگر کالری که عموما از بابت بسیاری مواد مغذی (در قیاس با منابع پروتئینی، میوهها یا سبزیجات) فقیرترند، هدایت کرده و این تغییر البته، دور از انتظار نبود چون انسان در شرایط نامساعد اقتصادی، عموما در پی سیر کردن شکم خود و خانواده با مواد غذایی در دسترس و قابل ابتیاع است.
اما، سرانه و بعد خانوار هم، یکی از عوامل تاثیرگذار در تغییر کمیت و کیفیت سبد غذایی است به این معنا که وقتی سرانه خانوار بالا باشد و سرپرست خانواده که درآمد محدود و ثابتی دارد، با افزایش قیمت اقلام غذایی مفید مواجه شود، به ناچار، گزینه غذا برای سیر شدن شکم و بنابراین، منابع غذایی ارزانتر را انتخاب میکند.»
محمدحسین سلطانزاده، استاد دانشگاه علوم پزشکی و متخصص بالینی عفونی در وبلاگ خود پس از توضیح میزان کالری موردنیاز یک فرد بالغ ساکن در ایران و یک سبد غذایی سالم مینویسد: «یک فرد بالغ در ایران، برای تامین یک سبد غذایی ۳۰ روزه سالم «تک نفره»، باید حدود یک میلیون تومان هزینه کند.
و حالا سری به اوج و فرود نرخ تورم ظرف دو سال گذشته بزنیم؛ بنا به روایت بانک مرکزی، نرخ تورم ۱۲ ماه منتهی به اسفند ۹۷، ۳۱.۲ درصد و در سال ۹۸، ۴۱.۲ درصد بوده و آخرین گزارش از تورم تیرماه ۹۹، ۲۶.۴ درصد را ثبت کرده است.
اگر قشر کارگری را به عنوان پرجمعیتترین دهک اقتصادی آسیبپذیر قبول داریم، از وضعیت افزایش حداقل دستمزد ۱۴ میلیون کارگر رسمی و غیررسمی در همین مدت هم سراغ میگیریم؛ سال ۹۷ و با وجود تورم ۳۱.۲ درصدی، افزایش حداقل دستمزد کارگران رسمی، ۱۹.۵ درصد، سال ۹۸ و با وجود تورم ۴۱.۲ درصدی، افزایش حداقل دستمزد کارگران رسمی، ۳۶.۵ درصد و در سال ۹۹، با وجود تورم نقطه به نقطه۲۶.۴ درصدی، افزایش حداقل دستمزد کارگران رسمی، ۲۶درصد بوده است.
چرا واژه «رسمی» را موکد میکنیم؟ چون قانون کار در کشور، فقط کارگر رسمی را به رسمیت میشناسد و از این ۱۴ میلیون کارگر در کشور، بیش از ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر، کارگر غیررسمی هستند که خیلی شانس داشته باشند، باید همان شغلی که دارند را، با چنگ و دندان، حفظ کنند و ارتقای مزایا و مطابقت حقوق و سایر بهرهمندیها، رویای پنبهدانه است علاوه بر اینکه همان جماعت «رسمی» هم چندان امید به اجرای تاق به تاق قانون کار ندارند که مصداق عینی هم، کارگران رسمی «هفتتپه» و «آذرآب» و «هپکو» و دهها واحد صنعتی ثبتنامشده در فهرست مشاغل وزارت تعاون هستند که فریاد چشمانتظاریهای مکررشان برای پرداخت سروقت حقوق و مزایا، تا اقصی نقاط کشور شنیده میشود.
حالا، ما بهازای هزینه یک سبد غذایی ۳۰ روزه سالم را با آخرین رقم دریافتی یک کارگر رسمی کنار هم بگذاریم؛ بنا به تمام تغییرات حداقل مزد در شورای عالی کار، آخرین دریافتی ماهانه یک کارگر بدون فرزند (صرفنظر از مجرد یا متاهل بودن) حدود ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان و برای یک کارگر دارای یک فرزند (و در واقع، نانآور خانوادهای با بعد ۳ نفر) حدود ۲ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان است.
هر دو کارگر، اگر بخواهند از تعریف سبد غذایی سالم پیروی کنند، حتی با فرض خوشبینانه مالکیت منزل مسکونی و بینیازی از هزینهکرد برای درمان و حملونقل و تفریح و آموزش و پوشاک و هزار باید دیگر که حق قانونی یک انسان و یک شهروند است، باید هر ماه رقمی هم مقروض شوند تا محتوای همین سبد غذایی «سالم» تکمیل شود.