«موضوع (اعدام)، هر از چندی در عرصه عمومی، برانگیختن احساسات اجتماعی و ترحم جامعه را نسبت به اشخاصی که به هر علت محکوم به اعدام شده و در صف اعدامیان قرار میگیرند موجب میشود. اعدامیانی که قبل از طلوع آفتاب ...
به قول «اخوان ثالث» به تور«صیادان مرگ» گرفتار میشوند. همدلی و همنوایی جامعه با اعدامیان و برانگیخته شدن حس ترحم او نسبت به این گزینش شدگان از سوی نظام حاکم، از نشانههای گسست بین جامعه و حکومت است. به همان میزان که حکومت خونسردانه اعدام میکند، جامعه، جانکاه و اعتراضگونه به این اعدامها مینگرد...»
«در جوامعی که از یک سو به دنبال تولید صنعتی و سرمایهدارانه هستند و تلاش دارند خود را با مفاهیمی مانند رشد و توسعه اقتصادی به جامعه جهانی عرضه کنند و از سوی دیگر ارزشهای برآمده از این نظام را -به بهانههایی از قبیل سنتگرایی و...- مورد توجه قرار نمیدهند، این گسست قابل ردیابیست؛ گسستی که اگر ترمیم نشود، آسیبزا و بنیانبرافکن خواهد شد...»