تازه ترین دسته گل رئیس جمهور دست نشانده خامنه ای که در آن وضعیت اقتصادی در ایران آخوند زده را «بهتر از آلمان» توصیف کرده، مبین سیاست های دغلکارانه و عمق شیادی حکومتی است که مردم دردمند ایران را با سیاستهای مخرب خود به ورطه نابودی کامل کشانده است.
آخوند روحانی که در نشست ستاد ملی کرونا سخنرانی می کرد، در این رابطه به گزاف میگوید: «رشد اقتصادی ما از آلمان بهتر است. آلمان یک کشور پیشرفته است که تحریم نیست. حتما اقتصاد ما وضعیت بهتری از این رقم داشته و رشد ما مثبت شده یا اگر منفی شد، وضعیت ما بهتر از وضعیت آلمان باشد!». (سایت حکومتی مشرق ۱۲ مهر ۱۳۹۹)
دراین جملات وی عامدانه چند دروغ بزرگ به بخورد مخاطبان داخلی خود داده است.
نخست پنهانکاری برای این واقعیت که برسر بیش از «۱۲۰۰ میلیارد دلار» درآمدهای حاصل از صادرات نفت طی سه دهه گذشته در ایران چه آمده و چرا وضعیت اقتصاد کشور با وجود این حجم عظیم از درآمدهای ملی و تا قبل از راه افتادن تحریمها از «آلمان» و یا کشورهای پیشرفته صنعتی جلوتر نیافتاده است؟
پاسخ به این سوال را باید در دزدیها، غارت و سیاستها میهن بر بادده رژیم آخوندی و هزینههای سنگین حکومت برای پروژههای نظامی و صدور بنیادگرایی جستجو نمود. ابعاد بلبشو و سوء مدیریت به موازات وجود باندهای مافیایی که بر شیرازه های اقتصاد، تولید تجارت ایران چنگ انداخته و سرمایههای کشور را یا به باد داده و یا در تنور جنگ، ترور، موشک و بمب اتم هزینه کرده اند، به یقین بخشی از دلائل این وضعیت بحرانی است.
همچنین آخوند روحانی که دیگر شکست سیاست های وی برای باند مقابل نیز عیان شده، در ماههای آخر عمر دولت دوازدهم تلاش دارد تا چهره دیگری از خود به نمایش بگذارد. سناریوهای روزانه وی مبنی بر شکوفایی، رشد اقتصادی، افت تورم و بیکاری و دادن دسته گل به حاکمیت، بواقع مرغ پخته را نیز به خنده انداخته است.
وی عامدانه تلاش دارد تا فقرو فلاکت حاکم بر جامعه را با وجود بیش از ۱۲ میلیون بیکار و نرخ تورمی بالای ۱۵۶ درصدی و یا افت شدید ارزش پول ملی و مجموعه شکست های اقتصادی و تولیدی رژیم، صرفا برگردن تحریم ها بگذارد، در حالیکه بنابر دادههای رژیم تحریمها تنها عامل یک سوم این وضعیت بوده و دوسوم دیگر به مجموعه پارامترهای فوق ربط دارند.
ثالثا نزدیک شدن به موعد نمایش انتخابات در حکومت نیز نقش بسزایی در راه اندازی کارناوال دروغ گویی رژیم ایفا میکند.
یک کارشناس حکومتی در گفتگویی با سایت بهار (۱۲ مهر ۱۳۹۹) این سیاست را چنین به زبان می آورد: «افزایش نقش پول و تبلیغات در انتخابات نشاندهنده این واقعیت است که صاحبان ثروت و مکنت میتوانند از قدرت مالی چشمگیر خود برای تأثیرگذاری در جریان انتخابات استفاده کنند. علاوه براین، با گسترش ابعاد فقر در جامعه، تلاش برای کسب رأی مردم از طریق پولپاشی بیشتر و بیشتر میشود و طالبان قدرت میتوانند با صرف هزینهای اندک، آرای مورد نیاز خود را برای فتح کرسیهای مورد نظر، به دست آورند».