دراین رابطه نیز رسانه های حکومتی ضمن سوء استفاده از فضای موجود، تلاش دارند تا بر ابعاد خرابی ها و سوءمدیرت از سوی رژیم اخوندی خاک بپاشند.
ابعاد بحران محیط زیستی در ایران آخوند زده، بویژه آتش سوزی های عامدانه درختان و جنگل ها بحدی است که عیسی کلانتری، معاون شیخ حسن روحانی در تازه ترین سخنان گفته است: «امسال حدود ۷ هزار هکتار مرتع و شبه جنگل از مناطق حفاظت شده آتش گرفته است و در کل کشور حدود ۲۵ هزار هکتار آتش گرفته است».
وی در ادامه به سوء مدیریت در رژیم آخوندی اعتراف کرده و می افزاید: «اما در مقابل این آتشسوزیها ما خطر بیماریهای جنگلی را داریم که نابودی بیشتری را برای گیاهان زاگرس به همراه داشته است. این مشکلات پنهان مثل خشک شدن بلوطها، آن منطقه را نابود میکند که یکی از علتهای آن رفتارهای غلط مدیریتی در دهههای گذشته است که شخم زدیم و پوشش گیاهی را از بین بردیم، از طرفی استفاده نامناسب از منابع آبی باعث فرسایش خاک شده است و درختهای جنگل ضعیف و ضعیفتر شدند، بنابراین بیماری که قبلا حالت مسالمتآمیزی با طبیعت داشته است، حالا بلای جان درختان شده است». (خبرگزاری حکومتی ایلنا ۳ آذر ۱۳۹۹)
ترجمان این جملات همان وجود باندهای مافیایی در درون رژیم است که بسیاری از زیربناهای محیط زیستی را با هدف غارت و پر کردن جیب های گشاد خود، به یغما برده اند.
براین منطق شاهد آتش سوزی های عامدانه در بخش های بزرگی از جنگل های کشور بویژه در مناطقی مانند زاگرس و یا حاشیه دریای مازندران می باشیم.
کارگزاران و متولیان دزد و فاسد آخوندی که عمدتا از زیر شبکه های سپاه پاسداران می باشند، با چنین شیوه های غارتگرانه ای دست به تخریب مراتع سبز زده تا در فردای آن با تصاحب زمین های سوخته، پروژه های خانه سازی و یا شهرک سازی را راه اندازی نمایند.
همچنین باید به بحرانی تر شدن محیط زیست در ایران طی یک سال گذشته اشاره نمود. بنابرداده های حکومتی حداقل «۱۰۰ هزار هکتار درخت بلوط» طی این مدت از بین رفته است.
یکی دلائل عمده برای بروز این وضعیت و برهم خوردن تعادل اکولوژیک در بخش های بزرگی از کشور، نبود بودجه و کمک های دولت برای بهینه سازی محیط زیست می باشد.
به موازت آن نیز باید به عدم فرهنگ سازی، کشاورزی دیمی و سنتی، استفاده ابزاری از آب و زمین و نیز وجود بلبشو در بخش مدیریت حکومت اشاره نمود تا پازل ابعاد بحران روشن تر گردد.
این متولی دولت شیخ حسن روحانی چشم انداز تیره و تار برای پاره ای از مناطق بحرانی را اینگونه به تصویر کشیده است: «اگر شرایط به همین شکل پیش برود، محیط زیست شمال به هم میخورد و زندگی مردم سخت میشود، بهداشت مردم به شدت مشکل دار و آبهای زیرزمینی و آب دریا آلوده میشود. زندگی ماهیها هم به مرور پرخطر شده، تا جایی که تلفات آنها نیز بالا رفته و در واقع سیکل زندگی به هم میریزد».