وی از جمله گفته بود: «توضیه من به مردم مکرر اینه، در سرمایه گذاری های مولد حتما شرکت کنند. آن کسانی که می توانند از جمله در همین تعاونی ها و یا یک جاهای در بورس»
خامنه ای در حالی مردم را به میدان «بورس بازی» کشاند که از صندوق ورشکسته حکومتی اطلاع کافی داشت . وی با عامدانه پهن کردن چنین دامی برای میلیون ها تن از مردم که اکنون با بحران بیکاری و فقر مالی روبرو هستند ، به سرمایه های میلیاردی دست یافت.
ورود حجم عظیمی از سهام شرکت های ورشکسته دولتی که صرفا ارزش «کاغذ پاره» دارند و یا دستکاری عامدانه در بازر بورس با هدف ترغیب مردمی که اساسا از علم بورس اطلاعی نداشته ، تماما در این راستا قرار دارند.
بهرحال هنوز کمتر از یک سال از این بازی کثیف و ضدانسانی نگذشته که هر روز شاهد افت شدید در بازر بورس، بویژه اوراق شرکت ها و موسسات تابع دولت شیخ حسن می باشم.
حضور گسترده مردم غارت شده در مقابل تالار بورس طی روزهای گذشته و فریاد «روحانی دزدی می کنه ، پلیس حمایت میکنه»، به یقین گوشه ای از این بحران می باشند.
این فضاحت بحدی بود که رژیم ناچار شد تا دستور «استعفای»! معاون وزیر صمت را صادر نماید و بدین سان و به مانند همیشه خاک بر واقعیت ها بپاشد.
ابعاد فشارهای اجتماعی علیه بورس بازی های خامنه ای بحدی است که رسانه های حکومتی ناچارا از آن با عناوینی مانند «سوداگران بورس» نام می برند. تلاشرحاکمیت برآن است تا با چنین سیاستی هایی از گسترش اعتراضات و کشانده شدن هرچه بیشتر مردم به خیابان ها جلوگیری بعمل آورد.
یک رسانه حکومتی (خبرگزاری مهر ۳۰ دیمااه ۱۳۹۹) ضمن اعتراف به بروز بحران در بازر بورس که شاخصه ای برای رکود اقتصادی و تولیدی می باشد، از جمله می نویسد: «این روزها نه تحلیلگران تکنیکال قادر به تحلیل وضعیت بورس هستند و نه فاندامنتالیستها میتوانند پاسخ مناسبی به نوساناتی بدهند که یک روز شاخص را فراتر از اعداد قابل تحلیل به اوج میبرد و روز دیگر به مرزهایی نگران کننده برای سهامداران خرد سوق میدهد».
همچنین بسیاری از کارگزاران حکومتی تلاش دارند تا بحران در بازار بورس را بر گردن مجموعه ای از عدم هماهنگی ها میان «دولت و وزارتخانه ها» انداخته و بدین سان ولی فقیه طلسم شکسته ، که متولی اصلی این وضعیت می باشد را از میدان بدر ببرند.
افت شاخص بورس در بازار که با شاخصی معادل «دو میلیون و ۱۰۰ هزار واحد» آغاز شده بود، اکنون با سقوطی بیش از ۶۰ درصد روبرو گردیده تا جائیکه داده های بازار سخن از رسیدن به سقف «یک میلیون واحد» طی یکسال اخیر را دارند.
این گزارش در ادامه به واقعیتی بنام «بازی با بورس» از سوی حاکمیت اعتراف کرده و می افزاید: «کارکرد بازار سرمایه ایران هم اکنون به سطحی دلسردکننده تنزل یافته است؛ ضمن اینکه سوداگریهای تصادفی کوتاهمدت که مظاهر آن را به وفور در معاملات هر روزه شاهدیم؛ درواقع در حال حاضر بیشتر شبیه یک بازی است تا یک مکانیزم جدی اقتصادی. یک بازی با تعدادی کارگردان در قوارههای گوناگون که حسب مورد و به قدر وسعشان بعضاً پشت پرده یک سهم، یک صنعت و یا حتی کلیت بازار، صحنهگردانی میکنند».