خجسته باد آغاز سالی که طلیعه دوران قیام و سرنگونی است، تیک تاک تحویل سال، صدای پای قیامکنندگان برای سرنگونی استبداد مذهبی است، برای یک جمهوری دموکراتیک، مستقل و مبتنی بر جدایی دین از دولت، برای یک ایران آزاد بدون شاه و شیخ و بدون وابستگی به استبداد.
شاد باد خلق قهرمانی که در طلب بهاران آزادی است، اینچنین است که در تیک تاک تحویل سال، ایرانیان صدای پای بهار را میشنوند.
و آخوندها صدای پای قیامکنندگانی که میآیند تا زمستان ستم و سرکوب و فقر و غارت را براندازند، و میآیند تا ایرانی نو، خرم و آباد، و روشن و دلشاد بنا کنند.
سال بهپا خاستن دوباره جامعه ایران
در سالی که گذشت، دو ویروس منحوس، ویروس کرونا و ولایت به جان مردم ایران افتادند تا سیاهی و مرگ بگسترانند، هر شعله و حرکتی را خاموش کنند و ماتم و عزا را همهگیر کنند، اما شورشگران و کانونهای شورشی شعله را روشن نگه داشتند و در پایان سال از سراوان و سیستان و بلوچستان زبانه کشید.
محرومان و زحمتکشان در تمام سال در حرکت و در اعتراض بودند. رژیم در بنبست و در وحشت بود و به تغییر دولت در آمریکا دل خوش کرده بود، مردم ایران با بیماری و فقر و گرسنگی دست و پنجه نرم میکردند و همچنان درگیرند.
اما بیتردید ایران برمیخیزد و هر دو ویروس منحوس را شکست میدهد. سال ۱۴۰۰، سال شعلهکشیدن قیامها از زیر خاکستر بیماری و سرکوب است؛ سال به پاخاستن دوباره جامعه ایران برای قیام و سرنگونی است و با چنین چشمانداز فرخندهیی، عید نوروز را به همه زحمتکشان برای آزادی، و به همه شورشگران که پیروزی را میسازند، تبریک میگویم.
به جوانان فداکاری که در کانونهای شورشی هر روز جان خود را بهخطر میاندازند و به رزمآورانی که رنج زندان و شکنجه در سیاهچالهای خامنهای را بر خود هموار کردهاند بهاران خجسته باد،
و به مسعود رجوی که نیروی عظیم شورش و عصیان جامعه را بهسوی قیام و سرنگونی رهبری میکند، نوروز و بهار سال ۱۴۰۰را تبریک میگویم و همچنین با صمیمانهترین تهنیتها به اعضای شورای ملی مقاومت ایران، به اشرفنشآنها و هواداران و حامیان مقاومت در سراسر جهان.
در شروع سال نو، به زندانیان سیاسی اعدام شده، بهویژه دلاوران قیام و پایداری، همچون مصطفی صالحی و نوید افکاری، به شهیدان مظلوم رنج و کار، بهویژه سوختبران بلوچ و کولبران کرد که با رگبار گلولههای پاسداران خامنهای جان باختند، و به مادران همه شهیدان بهخصوص مادران ۱۵۰۰شهید قیام آبان درود میفرستیم.
و سلام میکنیم به قهرمان ملی، خلبان مجاهد، سرهنگ بهزاد معزی و همه مجاهدان صدیق پرکشیده در سال۹۹ بهخصوص ۹مجاهد سرفرازی که در اشرف۳ بر اثر کرونا، جان باختند.
خواهران عزیزم مجاهدان والا مقام سعیده شاهرخی، لیلا شمس، محترم قنواتی و برادران صدیق و مجاهدم، جلال پراش،مهدی حاج حسینی، حسن زارعی، مجید سیار و جلیل فرقانی. درود بر روح پرفتوح آنان.
و در لحظات تحویل سال، خدا را شکر میکنیم که مجاهدین اشرف۳ به یمن فداکاری اعضا و مسئولان این سازمان و پشتیبانی بیدریغ هواداران ازخود گذشته بهطور جمعی و بهسلامت از اپیدمی عبور کردند و سرزنده و سرفراز آزمایش پرالتهاب دیگری را پیروزمندانه در سال ۹۹ پشت سر گذاشتند.
یاد مجاهد والا و صدیق حمید اسدیان بهخیر که برای صد بهار سروده بود:
در این بهار دلپذیر، چکامهها شود پدید
زآبها، زخوابها – و از میان بادها و یادها
شنیده میشود صدای صد هزارها.
…
نگاه کن
نگاه کن چگونه صد بهار،
بهارتر از بهار، میرسد ز راه.
تحریم سراسری نمایش انتخابات رژیم
هموطنان عزیز،
امروز رژیم ولایت فقیه در چنان وضعیت وخیمی است که در ۴۰سال گذشته نظیر ندارد؛ دولت آخوند روحانی فلج شده و از پا افتاده است. نمایش انتخابات مجلس ارتجاع با وجود همه آمارسازیها به پایینترین درجه مشارکت در ۴۰ سال اخیر سقوط کرد.
خامنهای با گماردن پاسدار چماقدار قالیباف در رأس مجلس ارتجاع، گام اول را برای انقباض حداکثر و تکپایه کردن رژیم برداشت. او به یک دست کردن حکومت برای بقای آن و هژمونی ولایت فقیه نیازمند است. در این مسیر ناگزیر جناح اصلاحطلب قلابی را که عایقی برای حفظ رژیم بوده، از میان میبرد. پس آنچه اثبات و درخشان میشود همانا راه و راهحل همین مقاومت است که از قیام و سرنگونی میگذرد.
مقاومتی که ۴۰سال است شعبدههای انتخاباتی رژیم ولایت فقیه را به پشیزی نخریده و آن را تحریم کرده و هر بار اقشار و دستجات و گروهها و احزاب جدیدی به حقانیت آن پیبرده و به تحریم پیوستهاند.
تناقض خامنهای در این است که از یک طرف برای نمایش انتخابات تنور گرم و داغ میخواهد اما از طرف دیگر در پی آن است که گماشته و کاندیدای خودش را به تنور بچسباند. اما شعبدهبازی انتخابات ریاست جمهوری از نظر مردم ایران ذرهیی مشروعیت ندارد. تحریم سراسری این انتخابات توسط مردم ایران آن روی سکه قیامهای مردمی و پاسخ دیگری است به قاتلان ۱۵۰۰شهید بهخون خفته آبان.
مردم ایران گفتهاند و قاطعانه میگویند «نه» به حاکمیت آخوندها، «نه» به استبداد دینی و «نه» به آزادیکشی و اختناق و غارت.
و «آری» به آزادی و رأی جمهور مردم و «آری» به جمهوری دموکراتیک.
هممیهنان،
در سراسر سال گذشته، بنبست رژیم هربار در واقعهیی نمایان میشد.
ماجرای هلاکت پاسدار فخریزاده بالاترین مقام دستگاه بمبسازی رژیم که به اعتراف وزیر اطلاعات یک پاسدار نفوذی عامل آن بوده آکواریوم پوکی و جنگ قدرت و از همگسیختگی رژیم شد.
در سطح منطقه، استراتژی صدور ارتجاع و تروریسم، با خیزشهای مردم عراق و لبنان ضربات بزرگی دریافت کرده است. بهخصوص که رژیم نمیتواند خلاء ناشی از هلاکت قاسم سلیمانی را پر کند.
در عرصه اقتصادی هم، کارشناسان رژیم پیدر پی اعتراف میکنند که بهآخر خط رسیدهاند. اما حقیقت از این هم فراتر است: این ناقوس سرنگونی آخوندهاست که بهصدا درآمده است.
موقعیت انقلابی جامعه ایران
در چنین شرایطی خامنهای و روحانی از شیوع بیماری در سراسر ایران بهغایت استقبال کرده و میکنند. استراتژی ضدبشری آنها باز گذاشتن راه گسترش بیماری بوده است که تا امروز جان بیش از ۲۳۵هزار تن از هموطنان ما را گرفته است.
در فاجعه سقوط هواپیمای مسافربری اوکراینی روز اول کسی باور نمیکرد که هوایپما را خود رژیم زده است. در مورد بیماری هم ابتدا برای بسیاری غیرقابل باور بود که خامنهای و روحانی عمداً مردم را به قربانگاه میفرستند. اما مقاومت ایران از آغاز، این استراتژی شوم را برملا کرد. مسعود رجوی گفت: «خامنهای و روحانی برای حفظ رژیم از خطر قیام و سرنگونی، استراتژی کلان تلفات انسانی و فرستادن مردم به میدانهای مین کرونا را در پیش گرفتهاند».
و حالا این مطبوعات حکومتیاند که مینویسند: «یک منجی لازم بود تا توجه مردم را از وقایع آبان و آذر منحرف کند…کرونا آمد و مردم گرسنه و گرفتار و دلمرده را در اتاقی با شیری درنده تنها گذاشتند».
مسعود رجوی از آغاز بحران کرونا در اسفند ۹۸ مواد مشخصی را برای سد بستن در برابر کرونا اعلام کرد. از قبیل اینکه:
خامنهای باید ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه و داراییهای ”ستاد اجرایی فرمان خمینی“و ثروت عظیم انباشته در تعاونیهای سپاه و بسیج و نیروی انتظامی و بنیادها و پولهایی را که در عراق و سوریه و یمن و غزه و لبنان هزینه میکند را به بهداشت و درمان مردم ایران اختصاص بدهد. بودجه اتمی و موشکی رژیم و سرمایهها و امکانات هلال احمر که برای صدور ارتجاع و تروریسم است باید صرف درمان مبتلایان کرونا و بیماران محروم شود.
داراییهای آستان قدس رضوی که به نام امام رضا در چنگ خامنهای است باید صرف دستمزدهای کارگران و معلمان و کارمندان و هزینه درمان آنها شود و زندانیان بهویژه زندانیان سیاسی باید فوراً آزاد شوند.
حالا یک لحظه فرض کنید این کارها انجام میشد و خودتان نتیجه بگیرید که چه چیزی فرق میکرد؟
راستی که کرونا و ولایت متحد هماند. دیدید که خامنهای حتی رسوایی سیاست ضدبشری خود را بهجان خرید و از واردات واکسن به ایران جلوگیری کرد.
کمتر از دو هفته پیش وزیر بهداشت رژیم گفت: «در خوزستان با طوفان سهمگینی مواجهیم که سهمگینتر از طوفان ویروس ووهان است». بله این فاجعه دردناک میهن ما در حاکمیت آخوندهاست.
در ۱۳ماه گذشته رو در روی پنهانکاری آخوندها، مقاومت ایران، روز بهروز شمار واقعی جآنهای از دست رفته بر اثر بیماری را در یک به یک استآنهای کشور فاش کرد و اجازه نداد که این مرگ و میرها بهیک امر عادی و بیاهمیت تبدیل شود.
اما در همین سال۹۹ بهرغم بیماری، جامعه بهجان آمده، خشم و عصیان خود را در شورش زندآنها، در اجتماعات اعتراضی، در اعتصاب کارگران، فرهنگیان، معلمان، بازنشستگان، دانشجویان و کشاورزان و بازاریان بارها نشان داد.
حقیقت این است که جامعه ایران در یک موقعیت انقلابی است و آمادگی اجتماعی برای سرنگونی رژیم تردید برنمیدارد. در برابر این ظرفیت سهمگین انفجاری، آخوندها اختناق و دستگیری و اعدام را تشدید کردند، به بسیج شیطانسازی و گسترش توطئههای تروریستی بهخصوص علیه مجاهدین و مقاومت ایران رو آوردند، و به انتخابات آمریکا دخیل بستند و نذر و نیازها کردند اما پس از گذشت سه ماه از شروع کار رئیس جمهور جدید آمریکا روشن شد که بازگشت به تعادل و وضعیت پیشین غیر ممکن است و دیگر آب خوش از گلوی رژیم پایین نخواهد رفت. موشکاندازی در عراق و عربستان هم دردی دوا نمیکند. اوضاع از هر طرف که بچرخد، آنچه در کمین آخوندهاست، قیام است و سرنگونی است.
ما باز هم به آنها میگوییم میخواهید مذاکره کنید بفرمایید عجله کنید. اما بدانید که با برجام و بیبرجام، با تحریم و بیتحریم، فرجامی جز قیام و سرنگونی در چشمانداز نیست.
در مسیر سرکوب و انقباض هم سرنوشتی جز این وجود ندارد. اگر هم عقب نشینی کنید و جام زهر بخورید و طلسم اختناق بشکند، چه بهتر.
سه سال پیش در گردهمایی ایران آزاد در ویلپنت گفتم که «از هرگونه عقبنشینی آخوندها استقبال میکنیم» و «هزار جام زهر، در خدمت هزار اشرف است».
و تأکید کردم که «سرنگونی و تغییر دمکراتیک و برپایی ایران آزاد بهعهده خود ما و مردم ماست».
پیشرویهای مقاومت مردم ایران
در سال۹۹ مقاومت ایران در مبارزه بیامان خود هر روز قدمی به جلو برداشت.
– فعالیتها و عملیات ضد اختناق کانونهای شورشی را هر روز همه در سراسر ایران میبینند.
– روشنگری بیوقفه درباره کرونا و شرکت در کلیه اعتراضها و قیامها و مطالبات حقطلبانه مردم و افشای جنایتهای دشمن، از وظایف روزمره ماست.
– در سطح بینالمللی هم قطعنامه دو حزبی اکثریت مجلس نمایندگان آمریکا با ۲۲۲ امضا در خرداد گذشته و قطعنامه ۱۵۸ نماینده کنگره جدید در حمایت از طرح ده مادهیی مقاومت ایران و نفی دیکتاتوریهای شاه و شیخ بسیار گویا و روشنگر است. هر دو قطعنامه تصریح میکند که «مردم ایران دیکتاتوری سلطنتی را رد کرده و مخالف دیکتاتوری مذهبی هستند».
گام بعدی، حکم دادگاه هامبورگ علیه افترائات فرانکفورتر آلگماینه بعد از حکم دادگاه در مورد افترائات اشپیگل بود که سیاست شیطانسازی آخوندها و پشتیبانان آنها علیه این مقاومت را مثل روز روشن کرد.
همچنین در این سال، هفت گزارشگر ملل متحد، قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ را ”جنایت علیه بشریت” شناختند و خواستار یک تحقیق ”عمیق” و ”مستقل” درباره آن شدند.
سلسله گردهمهاییها و کنفرانسهای بینالمللی، بهخصوص گردهمآیی سالانه مقاومت در بحبوحه کرونا، با بهکارگیری مدرنترین تکنولوژی که ۳۰هزار نقطه در ۱۰۲کشور را بههم وصل کرد، رکورد جدیدی برجا گذاشت.
گام مهم دیگر، انتشار گزارش تحقیقاتی شرکت امنیت سایبری تردستون که فاش کرد بسیج توییتری علیه مقاومت ایران در ۲۷تیر ۹۹، توسط ماشین سایبری سپاه پاسداران در هماهنگی با وزارت اطلاعات به راه افتاده بود.
و بالاخره حکم تاریخی دادگاه آنتورپ که حاصل جوشش خونهای شهیدان مقاومت مردم ایران در برابر سیاست دیرین مماشات است. این حکم علاوه بر زندآنهای سنگین برای دیپلمات تروریست رژیم و مزدورانش و ابطال پاسپورتها و تابعیت آنها باعث شد که در سراسر اروپا، مزدوران اطلاعات رژیم به وحشت بیفتند.
درهمینجا از طرف هموطنان و شخصیتهای حاضر در گردهمآیی مقاومت در سال ۹۷ که هدف توطئه بودند، از دولتهای آلمان و بلژیک و فرانسه میخواهم بدون کمترین ملاحظه تمام مندرجات و اسناد و اسامی و آدرسهای بهدست آمده از دفترچههای دیپلمات تروریست رژیم را منتشر کنند. هیچ سندی نباید مشمول طبقهبندی محرمانه و به کلی سری شود. سرویسهای اروپایی در کشورهای مختلف برای مصون ماندن از تروریسم و جاسوسی و کارزار شیطانسازی، باید اسامی ماموران و مرتبطین با رژیم و وزارت اطلاعات را که از پوشش پناهندگی یا سیتیزن این کشورها استفاده میکنند، برملا کنند. من شخصاً از بسیاری پارلمانترها و شخصیتهای سیاسی شنیدهام که شماری از همین مزدوران، هم مأمور وزارت اطلاعات آخوندی هستند و هم برای سرویس کشور مربوطه کار میکنند. این هم از ترفندهای اطلاعات آخوندهاست که برای حفظ مامورانش ایفای نقش دو جانبه را به آنها آموزش داده است تا از پیگیرد و دستگیری در امان بمانند. البته این برای هر کشور ملتزم به دمکراسی و حقوقبشر لکه سیاهی است که باید برطرف شود.
حالا آخوندها برای تلافی محکومیت خود در دادگاه آنتورپ، بهبرگزاری دادگاه نمایشی برای محاکمه مسئولان مجاهدین رو آوردهاند؛ اما این شوی مضحک را پیام قاطع و روشنگر مسعود رجوی در هم کوبید.
وقتی فراخوان او به خامنهای و روحانی و رئیسی برای شرکت در دادگاه بینالمللی با حمایت و تحسین هموطنانمان در داخل و خارج کشور رو به رو شد، آخوندها بازهم دیدند که وارد کشاکشی شدهاند که تمام عیار بازنده آن هستند.
کانونهای شورشی شعلههای امید
اما پیشروی بزرگ مقاومت ایران در سال۹۹، رو آوردن جوانان شورشی به مجاهدین و گسترش شبکه هواداران در شهرهای ایران است. همه بگیر و ببندها و ایجاد رعب و وحشت و از طرف دیگر انتشار بیوقفه کتابها، فیلمها، سریالها و انواع نوشتهها علیه مجاهدین در داخل ایران همه برای این است که با گرایش نسل جوان به مجاهدین مقابله کنند. اما به قول مرجان عزیزم: گیرم که میزنید، گیرم که میبرید، گیرم که میکشید، با رویش ناگزیر جوانه چه میکنید؟
بله اینچنین است که زندانیان مجاهد و انقلابی که ده، پانزده و حتی بیشتر از ۲۰سال است که در اسارتاند، با با پایداری بر سر مواضع خود، با برپایی جمع همبندان خود، و ترویج امید و شادی در میان زندانیان، عید را حتی با یک حبه قند جشن میگیرند. و راستی چه عید و بهاری خجستهتر از سر موضع بودن در برابر دشمن ایران و ایرانی است؟
به همه شما زندانیان سیاسی برادران و خواهران عزیزم، عید را تبریک میگویم.
مادران شهیدان هم با جمع شدن بر سر مزار فرزندان رشید خود و با بیان شجاعت و نیکی و صفا و انسانیت شهیدانشان نوروز را جشن میگیرند و راستی مگر عید زمان گرامیداشت و بذرافشانی همین خوبیها نیست؟
کارگران و کارمندان و معلمان و همه زحمتکشان و محرومان عید را با گرمای محبتشان جشن میگیرند و قیامهای آتی را در همبستگی میان خود با هم خلق میکنند. و راستی چه عیدی فرخندهتر از بههم پیوستن دلها و ارادهها برای بهزیر کشیدن ضحاک زمانه است.
و همچنین مجاهدان آزادی، برپادارندگان ارگان رهبری جمعی قیام خلق، که با تعهدهای نوین بر استمرار جنگاوری خود بهویژه در نبرد ایدئولوژیک با دشمن غدار، عزم خود را برای تحقق نوروز سیاسی و اجتماعی ایران و رهایی مردم ایران صد چندان میکنند.
و راستی چه نوروزی از این نوروزتر که آینده و آزادی را میسازد.
آری با همین دلهای پرامید و با همین سرهای پرشور است که ایران آزاد فردا شکوفا میشود، تا بهدست قیامآفرینان و رزم آوران فداکار آزادی بنا شود.
پس با هم در این لحظات حلول سال نو دعا میکنیم:
یا مقلبالقلوب و الابصار
ای که دلها و دیدههای مردم را بهقدرت عظیم نهفته در ارادهها و جنبششان میگشایی
یا مدبراللیل و النهار
ای که روشنایی آزادی را از قعر تاریکی ارتجاع و استبداد بیرون میکشی
یا محول الحول والاحوال
ای خدای دگرگونکننده روزگاران!
حول حالنا الی احسنالحال
حاکمیت ولایت فقیه را مغلوب حاکمیت مردم ایران کن و بهار آزادی را در سراسر ایران بگستران!
نوروز و آغاز سال ۱۴۰۰ بر همه شما مبارک.