یزدان حاج حمزه ـ بازشناسی جنبش نوین ضد دیکتاتوری مردم ایران

 بازشناسی جنبش نوین ضد دیکتاتوری مردم ایران

 یزدان  حاج حمزه

شرط قدرشناسی جنبش اجتماعی نوینی ،که از یکسال پیش تا به حال  خشم فروخورده جامعه ایران علیه نظام ولایت فقیه را درکوچه وخیابانها ، پشت بامها ، آموزشگاهها ، کارگاهها ، زندانها وشکنجه گاهها و...  جاری کرده  ،آنستکه  درسالگرد شکلگیری این جنبش سرفراز تلاش کنیم که به بازشناسی واقعگرایانه آن نائل آییم . بازشناسی مستلزم  انستکه مشخصات پیشبرنده وبازدارنده این جنبش را دریابیم و این مشخصات را درعمل مبارزاتی  به رسمیت بشناسیم. با امید به آنکه شاهد تلاش همه جانبه ای ازداخل وخارج کشور برای بازشناسی و رسیدن به درک مشترکی از مشخصات این جنبش باشیم، به عنوان یک ایرانی که تحولات یکسال گذشته جنبش را دنبال کرده ، اجازه می خواهم ضمن یادآوری چند نکته، فشرده دریافت خود دراین مورد را با دوستان خواننده درمیان بگذارم :

الف –جنبش سرزنده و پویا ادامه دارد

  جنبش نوین ضد دیکتاتوری مردم ایران ، جنبشی است ریشه دارکه طی یکسال اخیردرسراسرایران ریشه بیشتری دوانده است . این جنبش طی سال گذشته با انواع ترفند های  سرکوبگرانه وبازدارنده رژیم ولایت فقیه رویاروی شده، آنهارا خنثی کرده وهمچنان به موجودیت و حیات پویای خود ادامه می دهد .این واقعیت  را می توان در نمادها وکارکردهای جنبش ٍکه به برخی ازآنها درزیراشاره شده ، لمس کرد:

1- ابرازوجود و حضور مصممانه وجسورانه جوانان درمیدان مقابله با نیروهای سرکوبگررژیم ، به مناسبت های مختلف و به اشکال مختلف .

 2- عجزو درماندگی نیروهای سرکوبگروامنیتی رژیم درکارجلوگیری از این حضورجسورانه وزیرکانه .

 3- مقاومت جانانه دستگیرشده هایی که درزندانها جان خودرا تسلیم می کنند وتسلیم دستگاه سرکوبگری رژیم نمی شوند

 4- نقش واثرگذاری چشمگیر جنبش درتعمیق وتسریع شکاف درون رژیم ولایت فقیه . تا جاییکه امروزشاهد آن هستیم که خامنه ای رهبررژیم ، یاران خمینی ویاران سابقش را ، که مثل او با جنبش درگیرنمی شوند، به نابودی ومرگ تهدید می کند .

 5 – اثرگذاری جنبش  برتغییربرخورد وتنظیم رابطه قدرتهای خارجی با رژیم ایران . به طوری که برخی از این قدرتها دیگرنمی توانند نسبت به سرکوب فعالان جنبش ونقض حقوق بشردرایران بی تفاوت بمانند و سکوت کنند .    

 با توجه به موارد فوق، وبا توجه به آنکه برای آزاد سازی ایران هنوزمشکلات متعددی برسرراه است که باید برآنها فائق شد،  می توان این جنبش اجتماعی را فرصتی تلقی کرد که آزاد سازی ایران را زمینه سازی وراهگشایی می کند . 

ب- جنبش  به خود آکاهی جمعی رسیده است  

 این جنبش در فضا وشکاف ایجاد شده بین مقامات فعلی وسابق حکومت  برسرتقلب در انتخابات دوردهم ریاست جمهوری نظام ولایت فقیه با شعارمقطعی -تاکتیکی « رأی مرا پس بده » آغازشد . تداوم وگسترش جنبش ضمن آنکه شکاف بین مقامات رژیم را تعمیق کرد، پرده ابهام انجام انتخابات بی تقلب وآزاد درنظام ولایت فقیه را کنارزد و قیام کنند گان را به سمت سردادن شعاراستراتژیک  وفراگیر« مرگ بردیکتاتور» سوق داد . امروز همه آنها که طی سال گذشته ازرژیم ایران «انتخابات آزاد»  را مطالبه می کردند ،پاسخ مطالبه خود را رهبرورییس جمهورنظام گرفته اند که مکررگفته اند ومی گویند که «  دموکراتیک ترین وآزاد ترین انتخابات »  همین است که انجام گرفته است  . سیرتحولات به همه نشان داده که هیأت حاکمه معترض جدی به این «انتخابات» را «محارب» ومستحق ضرب وجرح درخیابان و دستگیری وشکنجه واعدام و تجاوز درزندان می داند . ازاین روی می بینیم که دیگر درتظاهرات شعار« رأی مرا پس بده » شنیده نمی شود  ، ومعترضان همه با کسانیکه شعار« مرگ بردیکتاتور» می دهند همراه شده اند و درجریان عمل به این خودآگاهی رسیده اند که دیکتاتوری نظامی – آخوندی رژیم ولایت فقیه، مانع انتخابات آزاد وسایرمطالبات برحقی است که مردم ایران دارند  . به یمن این خود اگاهی، جنبش درتمامیت اش جهتگیری ضد دیکتاتوری پیداکرده است .

ج- جهتگیری مشترک به جنبش هویت مشترک بخشیده است  

  واقعیت آنستکه در متن این جنبش طیف گسترده ای از دارندگان گرایشات سیاسی ملی ،مذهبی ، سوسیالیستی ، مطالبات مربوط به برابری حقوقی زن ومرد وهمچنین مطالبات گوناگون صنفی، با دیکتاتوری نظام ولایت فقیه درگیرشده اند . این طیف گسترده وگوناگون درمیدان مبارزه ، جهتگیری سیاسی مشترک وواحد ضد دیکتاتوری دارد که قوه محرکه جنبش وعامل وحدت همه شرکت کنندگان درجنبش وچسب ادامه مبارزه دوشادوش آنها با نظام حاکم است .طی سال گذشته برخی سعی کردند جنبش را بارنگ خاص سبزمشخص کنند وبرآن نام « جنبش سبز» بگذارند . برخی دیگربا توجه به چند صدایی بودن جنبش وبه اعتبار آنکه درون این جنبش صاحبان گرایشات ومطالبات گوناگونی حضوردارند،رنگ جنبش را قوس وقزح ورنگارنگ اعلام کردند .  درعالم سیاست رنگ ها  تعبیروتفسیرخاص پیدا می کنند مثلا برخی رنگ سبزرا شاخص «اسلامی دیگر» یا مشی مبارزاتی خاص تعبیرمی کنند. اما این تعبیرها قابل انطباق با واقعیت عمومی جنبش نیست . ازاین روی ،برای مدتی طولانی نمی توان یک جنبش گسترده وعام را با یک یا چند رنگ معرفی کرد ودرورای نامگذاری جنبش زیرعنوان یک یاچند رنگ قابل تعبیر،واحتمالا تفرقه برانگیز، جنبش را می توان با مشخصه وجهتگیرمشترک وواقعی آن که همانا ضدیت با دیکتاتوری ومطالبه دموکراسی باشد معرفی کرد ، مثلا با عناوینی نظیر« جنبش نوین ضد دیکتاتوری مردم ایران » .این نوع نامگذاری، هم واقعی است وهم وحدت بخش . تا اینجا روی شعاروخواست « مرگ بردیکتاتور» درعمل توافق فراگیرشده است . پویایی جنبش، صاحبان گرایشات ومطالبات گوناگون درمیدان مبازره علیه دیکتاتوری نظام ولایت فقیه را ، به مرورزمان ،به این تفاهم جمعی خواهد رساند که دیکتاتوری نظام حاکم  فقط بانفی ونابودی منشاء « قانونی »  این دیکتاتوری نظام یافته ورهبری مطلقه آن  ، ازبین خواهد رفت .

 

 د -شرط لازم برای پیشروی به سمت هدف عمومی       

1- اجتناب ازبرخورد های انحرافی   :

 - اگراین اصل راهنما پذیرفته شود که کنارزدن مانع دیکتاتوری نظام ولایت فقیه ازسرراه مطالبات سیاسی وصنفی مردم ایران،خواست پایه ای و هدف عمومی جنبش است واگردرنظربگیریم که برای رسیدن به این هدف عمومی  باید منشاء « قانونی » این دیکتاتوری یعنی « قانون اساسی » نظام ولایت فقیه و  شخص « ولی فقیه » را ازسرراه برداشت  ، محک ومعیارمشخصی برای جلوگیری ازانحراف جنبش وپیشروی آن به دست خواهد آمد . با این محک می توان تشخیص داد که طرح خواست های ناموزونی نظیر اجرای « قانون اساسی بی تنازل» ، خارج کردن رهبروولی فقیه رژیم اززیرضرب جنبش ومحدود کردن رویارویی با رییس فعلی قوه مجریه نظام ولایت فقیه... وهمچنین ابراز نظرات تفرقه اافکنانه درمورد مخالفت با این یا آن شیوه مبارزه، نفی این یا آن جریان فعال درجنبش ،ازجانب هرکه باشد، برخوردی انحرافی است .   امید است که بامشارکت هرچه گسترده ترایرانیان، بار این جنبش ضددیکتاری ازسهلترین راهها وبا کمترین هزینه  به سرمنزل مقصود برسد . اما با هرتوجیهی به بحث های سلبی و تفرقه برانگیزدرونی جنبش دامن زده شود، انرژی درونی جنبش به هدرمی رود  . وجدان آگاه و پویایی جنبش همانطوری که ازخلال شعارهای گوناگون درمورد شعار« مرگ بردیکتاتور» به آگاهی جمعی رسیده ، ازخلال تجربه بر راه ورسم موثر مبارزه نیز اشراف پیدا کرده ومی کند .   منطق وانصاف ایجاب می کند که پیشرفت جنبش ورهایی مردم جان به لب رسیده ایران را محدود و مشروط به شیوه وراه ورسم مبارزاتی خاص نکرد.  آنها که روا نمی بینند که درکارپیشروی جنبش ضد دیکتاتوری ایران، انحرف ووقفه ای پیش آید، باید با این برخورد های انحرافی مخالفت کنند ، شرط لازم واصل راهنمای مبارزه جمعی علیه دیکتاتوری حاکم را به کسانی که دست ازاین برخوردها برنمی دارند متذکرشوند ، تا اگر اینها اهل مبارزه وهمراهی با جمع برای نفی دیکتاتوری ازعرصه سیاسی ایران باشند ،  خواسته ناموزون واظهارنظر وحدت شکن وانحرافی خود را تصحیح واصلاح کنند .

2- فعال کردن امکانات تقویت جنبش وتضعیف رژیم ایران  

 جامعه ایران وارد یک درگیری سرنوشت سازبا رژیم ولایت فقیه شده است . دراین مصاف پیچیده تقویت جنبش وتضعیف دشمن شرط پیشروی به سمت هدف است وازفعال کردن امکانات آن نباید غافل شد .     

زمینه تقویت جنبش ضد دیکتاتوری درایران فراهم است .با پیوند حرکتهای اعتراضی صنفی ومعیشتی حقوق بگیران به جنبش ضد دیکتاتوری، این جنبش انگیزه ومطالبات مادی مشخص واستحکام وتوانایی بیشتری پیدا می کند . اجرای سیاست گران کردن شدید سوخت وسایرمایحتاج عمومی ازطریق اجرای « قانون هدفمند سازی یارانه ها » توسط دولت پاسداران ، نارضایتی حقوق بگیران وبیکاران را به شدت بالا می برد وشرایط را برای پیوند گسترده ترآنها به جنبش ضد  دیکتاتوری آماده تر می کند .

ازسوی دیگر زمینه تضعیف بنیه مالی وسیاسی رژیم ایران ازطریق افزایش فشارخارجی روی این رژیم نیزفراهم شده است . تحریم رژیم ایران توسط جامعه جهانی فرصتی است برای تضعیف دیکتاتوری نظامی – آخوندی که جامعه ایران به سمت نابودی آن می رود . امکان مهمتر برای تضعیف سپاه و دولت پاسداران، تحریم سپاه درداخل کشورتوسط مردم وخانوارهای ایرانی است .سپاه پاسداران ،عامل سرکوب جنبش ضد دیکتاتوری ایران درعرصه اقتصاد کشورفعالیت گسترده وگوناگون دارد .درآمد هنگفت فعالیتهای سود آورسپاه صرف تقویت روحیه پرسنل وافزایش توان سرکوب داخلی وماجراجوییهای خارجی این جریان ضد مردمی می شود . دریغ است هزینه های اینچنینی سپاه ازجیب خانوارها وشرکت های ایرانی تأمین شود ! حتی آن بخش ازایرانی هایی که امکان فعالیت گسترده درجنبش ضد دیکتاتوری را ندارند ، می توانند ازطریق تحریم خرید کالاها وخدماتی که سپاه پاسداران عهده داریا شریک درتولید وتوزیع آنهاست ، دراین جنبش ملی شرکت کنند . فعالان جنبش می توانند  تحریم داخلی استفاده از فعالیتهای اقتصادی سپاه را با ذکرموارد درداخل کشورترویج دهند ومانع آن شوند که این ارگان سرکوبگربخشی ازهزینه های ضد مردمی خودرا ازمحل فعالیتهای اقتصادی خود درداخل کشوربه دست آورد . تحریم داخلی سپاه همزمان با تحریم خارجی آن می تواند این دشمن تا دندان مسلح جنبش را زیرمنگنه فشارمالی داخل وخارج قراردهد و به طور مضاعف تضعیف کند .     

 

برقراروپیروزباد جنبش ضد دیکتاتوری مردم ایران

20 خرداد 1389