سخن از عمق تنفر و انزجار در درون جامعه می باشد که میلیون ها تن از مردم میهن امان بطرق مختلف در شبکه های اجتماعی آنرا بازتاب داده اند. بکارگیری واژه هایی مانند «خیانت» و یا «جمهوری آخوندی نماینده مردم ایران نیست» گوشهای این خشم جامعه میباشند. همچنین باید به هراس رژیم آخوندی و سکوت مرگبار خامنه ای و سران سه قوه رژیم در این رابطه اشاره نمود، تا بدین سان به عمق بازتاب های داخلی پی برد.
اکنون سوالی که در جامعه پدیدار گردیده ، آن است که چرا دیکتاتوری ولی فقیه از انتشار جزئیات این توافق که اخوند روحانی از آن با عماوینی مانند «سند راهبردی» نام برده است، خوداری میورزد. دراین رابطه یک رسانه حکومتی (آرمان ۸ فروردین ۱۴۰۰) از جمله اعتراف کرده است: «ما در اینجا در تعریف سندی که دیروز امضا شد، میمانیم که چیست؟ عهدنامه است، قرارداد است یا موافقتنامه بینالمللی است؟
متنی که در فضای مجازی دست به دست میشود، قراردادی است نه بین دو نهاد بلکه بین دو کشور یعنی بین دولت ایران و دولت چین».
براین اساس قرار است تا رژیم آخوندی در چندین محور از جمله «امنیتی و نظامی» بخش هایی از جزایر «قشم و کیش» را نیز به چین بفروشد. هچنین داده های قطره ای از سوی حکومت سخن از آن دارند که طرف مقابل اجازه پیاده کردن «۵۰۰۰ نیروی نظامی» و نیز «لنگر انداختن کشتی های جنگی» در پاره ای از بنادر ایران را بدست آورده است.
بدین سان خامنه ای برای جلوگیری از سرنگونی به مانند تمامی دیکتاتورها دست تاراج کشور با هدف بدست آوردن پپشتوانه خارجی، زده است. این همان حاکم عنان گسیخته ای است که در تبلیغات قلابی حکومت، از بام تا شام از «عزت و استقلال» نظام پوسیده اش سخن میگوید.
از سوی دیگر خامنه ای زهر خورده با این قدم تلاش دارد تا ضمن دور زدن تحریم های خرد کننده طرف های مقابل بویژه کشورهای غربی را تحریک نموده و آنان را به عقب وادارد.
پاسدار شمخانی، دبیر شورای امنیت ملی رژیم در توئیتی و در پاسخ به موضعگیری رئیس جمهور آمریکا علیه این توافق، نوک سیاست فوق را اینگونه به بیرون ساطع کرده است.
وی می گوید: «امضاء سند نقشه راه همکاری راهبردی ایران و چین بخشی از سیاست مقاومت فعال است. دنیا فقط غرب نیست و غرب هم فقط آمریکای قانونشکن و سه کشور اروپایی بدعهد نیست.
نگرانی بایدن کاملا درست است، شکوفایی همکاریهای راهبردی در شرق، افول آمریکا را تسریع میکند».