اولین سرکرده سپاه ضدمردمی با وحشت از اقبال جوانان از مجاهدین به سران رژیم هشدار می دهد

جواد منصوری، اولین سرکرده سپاه پاسداران جنایتکار و سفیر اسبق رژیم در فرانسه با ابراز وحشت از اقبال گسترده مجاهدین در میان جوانان قیام آفرین، به سردمداران رژیم هشدار که داد که نباید دلمان خوش باشد که مجاهدین در بغداد یا در اردن هستند، آنها در داخل کشور تشکیلات دارند و هدفشان سرنگونی رژیم به شیوه تدریجی است.

جواد منصوری که ضمنا از عناصر اطلاعاتی رژیم است، طی مصاحبه مشروحی با خبرگزاری فارس، 29خرداد، در باره نقش مجاهدین در بی ثبات کردن دیکتاتوری آخوندی از آغاز رژیم ضدبشری تا کنون گفت: جدی نگرفتیم و تلاش نکردیم بشناسیم و سرکوب نکردیم. هنوز هم قضیه بسیار جدی است. شما تصور می‌کنید آنها رفته و آنجا نشسته‌اند و دلشان خوش است که دارند در بغداد و اردن فعالیت می‌کنند؟ خیر. صریحاً می‌گویند ما در ایران تشکیلات داریم و دارند کار می‌کنند، بارها این حرف را زده‌اند.
وی در پاسخ به این سوال که نقش مجاهدین را چقدر ارزیابی می‌کنید؟ گفت: « سازمان منافقین نقش بسیار مهمی در ضربه زدن به حیثیت جمهوری اسلامی داشتند. بسیاری از خبرسازی‌ها و فیلم‌سازی‌ها و سایتها دست آنها بود. آنها هم در داخل کشور فعال بودند و هم در خارج! ولی متأسفانه دستگاه‌های ما جرئت اعلامش را ندارند.
جواد منصوری در پاسخ به سوالی پیرامون قدرت و هدف مجاهدین در برابر دیکتاتوری آخوندی گفت: «...استراتژی آنها "تضعیف نظام " و "سقوط تدریجی " است. مهم ضربه زدن به حیثیت نظام است. این موضوع بسیار مهمی است که ما متأسفانه از آن غافلیم. شما کافی است 20 روز بروید خارج از کشور و ارتباطتان را با رسانه‌های ایران قطع کنید، ببینید چه ذهنیتی از ایران برای شما درست می‌شود. این موضوع بسیار مهمی است. من امسال حج بودم. مسلمان‌های تمام دنیا به طور جدی مرتباً از ما سؤال می‌کنند که آیا شما می‌مانید؟ آیا حکومت شما ضعیف شده است؟ چه شده؟ مسلمان‌ها صریحاً این سؤالات را می‌پرسند..با ده‌ها مسلمان از سراسر دنیا صحبت کردم. همه آنها این سؤالات جدی را داشتند. آقایان باید بیایند و جواب بدهند. آدم‌های حسابی هم این سؤالات را داشتند که آقا! شما چه شدید؟ چه کردید؟ چقدر عوض شده‌اید؟
جواد منصوری اولین سرکرده سپاه پاسداران و سفیر اسبق رژیم در فرانسه در این مصاحبه با اذعان به اینکه از بدو روی کار آمدن دیکتاتوری آخوندی خمینی دجال دشمن شماره یک خود را مجاهدین می دانست، و شخصا فتوای سرکوب مجاهدین را صادر کرده بود، افزود:  امام تصمیم جدی و قاطعی گرفتند و تصمیم‌شان هم بسیار درست بود، چون اگر کمترین ضعفی نشان داده می‌شد، نظام با مشکل جدی مواجه می‌شد. مجاهدین تشکیلات گسترده‌ای داشتند و هیچ حد و مرزی را هم رعایت نمی‌کردند؛ به اضافه اینکه حمایت شرق و غرب را به دست آورده بودند....  اگر مجاهدین کار سیاسی می‌کردند، با آن تشکیلات عریض و طویلی که داشتد، قطعا در دو سه انتخابات بعدی پیروز می‌شدند و کار را در دست می‌گرفتند...
این کارگزار رژیم با اذعان به درماندگی دیکتاتوری آخوندی در برابر مقاومت مجاهدان در نبرد 19 بهمن سال 60 و شهادت اشرف و موسی، گفت: «..در روز 19 بهمن 1360 ما ناچار شدیم با مسلسل کالیبر 50 به ماشین پژوی موسی خیابانی گلوله بزنیم. گلوله معمولی از شیشه آن ماشین عبور نمی‌کرد! قضیه ابداً ساده نبود، لذا امام گفتند که با این گروه باید بسیار قاطعانه برخورد کرد، چون اگر بمانند، ریشه‌کن کردن آنها به هیچ وجه کار ساده‌ای نیست».
اولین سرکرده سپاه و سفیر سابق رژیم در فرانسه در بخش دیگری از اظهارات خود به وحشت دیکتاتوری آخوندی در باره حضور مجاهدین در جای جای میهن که وی از آن با عنوان نفوذی یاد می کرد، افزود: با کمال تأسف در آشوب‌های سال گذشته مشاهده کردیم که بسیاری از رفتارها دقیقاً شبیه رفتارهای مجاهدین در خردادماه سال 60 بود. این را سربسته بگویم که بعد از 30 سال، بعضی از نفوذی‌های آنها در ماجرای روز عاشورا دستگیر شدند!
این کارگزار اطلاعاتی رژیم در پاسخ به این سوال که چرا جرأت اعلام نفوذ مجاهدین را نداریم، گفت:
چون معنی قضیه این است که اینها 30 سال در دستگاه ما بوده‌اند و ما نفهمیده‌ایم! آیا جرئت می‌کنند این را بگویند؟
وی در پاسخ به این سوال که اگر همچنان لاپوشانی ادامه پیدا کند، ضربه هایی که خواهند زد، خطرناک تر خواهد بود، گفت: « خیر، 20 سال بودند و ما نفهمیدیم، آن وقت این می‌شود توجیه. متوجه نکته اصلی که هستید؟ اگر چنین مسئله‌ای را قبول کنند، آن وقت باید بیایند و جواب بدهند که تا به حال چه کرده‌اند. آیا این کار را می‌کنند؟
جواد منصوری اولین سرکرده سپاه در بخش دیگری از مصاحبه خود، با لحنی حاکی از کینه حیوانی بخاطر اینکه در زندانهای شاه مجاهدین وی را بخاطر افکار ارتجاعی تحویل نمی گرفتند، گفت: . اصل برای اینها مبارزه بود... از همان زمان هم آنها با من بسیار بد شدند و معتقد بودند که من بریده و مرتجع و بی‌سوادم و اهل مبارزه نیستم!