«تاج زاده سرکوب ها و زندان ها و شکنجه های دهه ی اول انقلاب (دوران خمینی) را "استثنا" قلمداد می کند که در دوران خامنه ای می رود تا به قاعده و رویه تبدیل شود. این نوعی تحلیل ایدئولوژیک است که در تعارض با واقعیت قرار دارد. سرکوب های دهه ی اول انقلاب، برنامه ریزی شده، سازمان یافته و بسیار گسترده بود. بدترین دوران زندان های جمهوری اسلامی، زندان های دهه ی اول انقلاب است که بدترین نوع شکنجه ها در آن اعمال می شد. قتل عام تابستان 1367 که با حکم آیت الله خمینی صورت گرفت، مطابق معیارهای دیوان بین المللی کیفری، "جنایت علیه بشریت" به شمار می آید».
اکبرگنجی درهمین رابطه می افزاید: « وضعیت زندانیان سیاسی در زندان های امروز ایران در مقایسه ی با دهه ی اول، وضعیت زندگی در بهشت در برابر اسارت در جهنم است. چه کسی نمی داند که آیت الله خمینی آمر جنایت علیه بشریت (قتل عام تابستان 1367) بود؟ او بود که به صراحت تمام به ستاد انقلاب فرهنگی دستور داد که از ادامه ی تحصیل دانشجویان مارکسیست ممانعت به عمل آورند و دانشگاه ها را از اساتید دگراندیش تصفیه کنند».
اکبر گنجی درنقد اظهارات تاجزاده درمورد اقدامات سرکوبگرانه باند غالب رژیم علیه روحانیون و مراجع قم و این که خامنه ای با این کارها از خط امام خارج شده می نویسد: «نگوئید آیت الله خامنه ای از "خط امام" خارج شده است، او بیش از هر کس دیگر به "خط امام" ملتزم است. مگر "خط امام" جز این است که "حفظ نظام از اوجب واجبات است" و برای حفظ نظام، می توان"کلیه ی احکام اولیه ی اسلام چون نماز و روزه و حج را تعطیل کرد؟ آیت الله خامنه ای در حال عمل به همین فرامین است. زندان کردن مخالفان، حمله ی اوباش به بیت مراجع تقلید (آیت الله منتظری، آیت الله صانعی و... )، عزل مراجع تقلید از مرجعیت، بی دین و ضد انقلاب و جاسوس خواندن موسوی و کروبی، و... همه، عین "خط امام" است».
اکبرگنجی اضافه می کند: «اگر جای آیت الله منتظری قعر جنهم است، جای موسوی و کروبی و صانعی کجاست؟ جای اولی را آقای خمینی تعیین کرد، جای بقیه را خامنه ای تعیین خواهد کرد. آیت الله خمینی نظریه ی ولایت مطلقه ی فقیه را جعل کرد، نه آیت الله خامنه ای. دومی، به نظرات و فرامین اولی عمل می کند».