روزنامه اینترنتی IMG در تاریخ 3 ژوئیه 2010 ، مقاله یی به قلم الساندرو پاگانو نایب رئیس کمیسیون بودجه پارلمان ایتالیا به چاپ رسانده که ترجمه این مقاله را در زیر می خوانید:
در یک استادیوم در حاشیه پاریس 70 هزار نفر بودیم. تبعیدیان و پناهندگان ایرانی که از نصف جهان آمده بودند همراه با نمایندگان پارلمان تقریبا تمامی کشورهای غربی برای تظاهرات علیه رژیم روحانی خامنه ای و احمدی نژاد . ایرانیان مخالف که از 30 سال قبل در این قسمت از جهان برای جلوگیری از کشته شدنشان ایران را ترک کردند صدها هزار نفر می باشند. خیلی از آنها 26 ژوئن، مثل هرسال با شعار دموکراسی برای ایران جمع شدند.
برای اعلام همبستگی با آنان، از پارلمان ایتالیا، ما چهار نفر بودیم، علاوه بر من، کارلو چیچولی (رئیس هیأت و نوک پیکان این ابتکار فوق العاده)، الیزابتا زامپاروتی از حزب دمکراتیک، ماسیمو رومانیولی از حزب مردم آزادی. همانطور که دیده می شود یک ابتکار اصولی با شرکت همه پارلمان ایتالیا.
تظاهرات مانند هر سال به مناسبت یادآوری روز 20 ژوئن 1980 سازماندهی شده بود روزی که در آن رژیم زنان و مردان اپوزیسیون را به گلوله می بندد. ...
30 سال گذشت ولی هیچ چیز عوض نشد. از آن زمان دستگیریهای خودسرانه، تیرباران و محاکمات دسته جمعی یک روش شد. رژیم در برابر هیچ چیزی متوقف نشد و هر کس که مخاالف بود بدون هیچ توجهی کشته می شد حتی کودکان، زنان باردار و سالمندان.
دیکتاتوری در پوشش اسلامی هرگز از استفاده از مذهب برای توجیه آدمکشی و جنگ کوتاهی نکرد ( در نظر بگیریم تهدیدات آن علیه اسرائیل را که به عقیده احمدی نژاد بایستی از صفحه روزگار محو شود )
آنچه که خیلی بد است این است که تمامی این نادرستیها و بدیها در روز روشن و بدون هیچ شرمی صورت میگیرد .
به عنوان نمونه:
1- در آخرین انتخابات، احمدی نژاد بوسیله تقلبات پیروز شد و در روزهای بعد جوانان موج سبز را که با نتیجه انتخابات مخالفت میکردند به گلوله بست
2- همانطور که تمامی جهان می داند، احمدی نژاد درحال آماده کردن بمب اتم از طریق غنی سازی اورانیوم می باشد. دیکتاتور همواره مانع بازرسان بین المللی در کشورش بوده و مانع هر نوع کنترل آنها و در روزهای گذشته خبرهای رسیده از امریکا حاکی است که ایران اکنون اورانیوم غنی شده کافی برای تولید 2 بمب اتم را تا چند ماه دیگر دارد.
خوشبختانه مدتهاست که اپوزیسیون این رژیم که بخوبی سازماندهی شده، در دو گروه که زیر یک پرچم می باشند گرد آمده اند: شورای ملی مقاومت ایران ( دارای 500 عضو که پارلمان در تبعید را نمایندگی میکند)، که دفتر آن در پاریس می باشد و رئیس جمهور آن مریم رجوی است، که ما میهمان او بودیم و مجاهدین خلق که در اشرف می باشند. این کمپ یک نواری در زمینی به وسعت 36 کیلومتر مربع می باشد که در قلب عراق، نزدیک بغداد قرار دارد. در حال حاضر در این زمین 4 هزار مخالف ایرانی تبعیدی وجود دارند، بخش اعظم آنها انسانهای تحصیل کرده می باشند. انها یک سد و مانع واقعی علیه تلاشهای توسعه طلبانه دیکتاتوری اسلامی است.
آنها کاملا غیرمسلح می باشند و برای ممانعت از حمله و هجوم و قتل آنها، آنگونه که در 28 ژوئیه گذشته اتفاق افتاد، تحت حمایت امریکا قرار دارند..
مجاهدین اشرف روزانه و سخت کوشانه مشغول جلب توجه افکار عمومی جهانی نسبت به فقدان دمکراسی و آزادی درایران می باشند و به افشای دروغهای رژیم ایران می پردازند.
در این نقطه بعضی ها ممکن است بپرسند : برای چی در میان بحرانها و مشکلات مختلف ، بایستی به این دیکتاتور هم بپردازیم؟
بهرحال از آن جا که فرهنگ فارسی و غربی خواهر می باشند (بخاطر داریم که نژاد این مردم هندو اروپایی است) و مهمتر از آن، این که چطور می توانیم به این موضوع فکر نکنیم در حالی که رژیم ایران روزانه هر چه بیشتر به یک دولت خطرناک و قاتل تبدیل شده و به دنبال کسب سلاحهای کشتار جمعی است.
دفاع از حقیقت یک فضیلت است ولی امروز نیاز است که به دلایل بیشتری آنرا انجام دهیم. واضح است که در واقع تحریمهای جامعه بین المللی کافی نبست زیرا که آنها عادت کرده اند که قدرت خود را با خشونت اعمال کنند و هیچ قاعده و قانونی را محترم نمی شمارد.
افکار عمومی وقتی قدرت فشارش را ارگانیزه کند واقعا موثر و فوق العاده است به همین خاطر لازم است که تکانی بخوریم و اطراف احمدی نژاد را زمینی سوزان کنیم. بخاطر بیاورید که در سال 1938 مشی نرم سیاستمداران اروپایی، اروپا را به هیتلر تقدیم نمود. امروز کار درست، انتشار اخبار در باره دیکتاتوری آخوندی ایران است که برای خیلی ها هنوز ناشناخته است.
ولی غرب بایستی سریعتر بجنبد زیرا که احمدی نژاد و خامنه ای بزودی بمب اتم خواهند داشت و یک ثانیه در استفاده از آن مکث نمیکنند.
اکنون جلب افکار عمومی به حمایت از مقاومت ایران به معنی تلاش برای صلح و آزادی در همه جهان است.