حرفهای دردناک یک دختر 9ساله که توسط پدرش فروخته شده است

روزنامه‌ی خراسان ماجرای دردناک یک دختر ۹ ساله را پس از فرار از منزلی که به آن‌جا فروخته شده بوده آورده و ، می‌نویسد: «دختربچه ۹ ساله که پدرش او را در قبال خرید مقداری موادمخدر به یکی از دوستان قاچاقچی خود فروخته است در بیان داستان بغرنج زندگی اش گفت: پدرم به موادمخدر اعتیاد دارد و مادرم نیز ۲ سال قبل به خاطر قاچاق تریاک دستگیر شد و به زندان افتاد. من نتوانستم مثل دوستانم درس بخوانم و بعد از زندانی شدن مامان، زن غریبه ای که به خانه ما رفت و آمد داشت مرا به کریستال معتاد کرد. الان یک شبانه روز است که «کریس» مصرف نکرده ام و انگار آتش به جانم افتاده! ۱۰ روز قبل پدرم مرا همراه خود به خانه یکی از دوستانش که از او مواد مخدر می خرید برد و گفت: دخترم این جا منتظر باش و با بچه های عمو بازی کن، زود برمی گردم. من که قول داده بودم دختر خوبی باشم صورتش را بوسیدم و گفتم فقط زودتر بیا تا به خانه برگردیم.»

این روزنامه در ادامه می‌نویسد: «این دختر ادامه داد: آن روز بابا با عجله رفت اما دیگر از او خبری نشد و دوست پدرم در این چند روز جلوی چشم همسرش مرا آزار و اذیت کرد و تازه می خواست مرا در اختیار مشتریان موادمخدر که به خانه او رفت و آمد داشتند قرار دهد. فرشته ادامه داد: دیشب دلم خیلی گرفته بود و دعا می کردم راه فراری پیدا کنم. ناگهان متوجه شدم در خانه باز مانده است. من خیلی سریع بیرون آمدم و پا به فرار گذاشتم. هوا خیلی تاریک بود و می ترسیدم جایی بروم. برای همین هم جلوی یک مغازه شیرینی فروشی نشستم و از ترس و وحشت گریه می کردم که ماشین پلیس را دیدم و از ماموران کمک خواستم.»

بی تردید این یک نمونه تکان دهنده از هزاران موردی است که در حاکمیت ننگین آخوندهای ضدبشر هرروزه در میهنمان رخ می دهد. سرگذشت غم انگیزی که دختر 9ساله قبل از هرچیز سند بی آبرویی و ننگ برای خامنه ای و تمامی باندهای حاکم و مغلوب در این رژیم پلید ضدانسانی است.