آتش قیام در زیر خاکسترهای نظام - ارتـش آزادیبخـش مـلی ایــران شماره ۲۸

آتش قیام در زیر خاکسترهای نظام

آمار سرسام‌آور جان‌باختگان کرونای ولایت از ۱۰۰هزار گذشت

ارتش گرسنگان آماده شورش و قیام - انحلال سپاه پاسداران با آتش دلیران

تلاش می‌کنم بنویسم. اما تصور صدهزار پیکر جان‌باخته، آرام و قرار باقی نمی‌گذارد. خشکم زده. گویی قلم در دستم عقرب است. در پنجاه سال گذشته ضربه‌ها، شکنجه‌ها، شهادت‌ها، صدمات و تلخ‌کامی‌های بسیار دیده‌ام. اما این یکی انگار فرق می‌کند. نمی‌دانم چه بگویم. احساس می‌کنم در برابر خلق اسیر و مردم دردمند که در گرداب کرونا و ویروس ولایت گرفتارند و چاره‌ای نمی‌یابند، سراپا غرق در خجالتم. راستی برای بیمار و پزشک و پرستاری که پر پر می‌زنند و توده مردم و دانش‌آموزانی که خامنه‌ای و روحانی آنها را به قربانگاه کرونا می‌فرستند، چه می‌توان کرد؟ نماینده مجلس خودشان گفت: «انگار قسم خورده‌اند که تمام مردم را بکشند». مردمی که به‌گفته همین نمایندهٔ رژیم «در صف مرگ منتظر خالی شدن آی.سی. یو. هستند» و «حتی توانایی خرید ماسک را هم ندارند» (خبرگزاری مجلس رژیم۱مرداد۹۹).

در همین اثناء شنیدم یک عضو دلیر کانون شورشی کلیه خود را به ۴۰میلیون تومان فروخته است. آه ... اگر غم اندکی بودی چه بودی

فقر و گرسنگی، ارمغان هزارپای حکومت آخوندی و بختک کرونا، متحد جدایی‌ناپذیر ولایت فقیه است.

کار به آنجا رسیده که یک عضو شورای قلابی شهر تهران به ستوه آمده تأکید می‌کند آماری که رژیم برای کل کشور قالب می‌کند تقریباً همان تعدادی است که روزانه فقط در بهشت‌زهرا دفن می‌شوند.

«حق‌شناس: ما می‌دیدیم در بهشت زهرا ۱۲۰ تا ۱۳۰ تا داریم دفن می‌کنیم بعد آماری که داره اعلام می‌کند از کل کشور برابری می‌کند با آمار بهشت زهرا

سؤال: به‌عنوان یک استاد دانشگاه یک عضو سیاسی اصلاح‌طلب به‌عنوان عضو شورای شهر تهران به‌عنوان یک روزنامه‌نگار، آمار کرونا که الآن داره اعلام می‌شود فوت‌شدگان کرونا آمار واقعی هست یا خیر؟

جواب: نیست دیگر من که با زبان ببخشید فارسی دارم می‌گویم» (۲شهریور۹۹).

 

روحانی رئیس‌جمهور رژیم وقیحانه ادعا می‌کرد که: «ما ۳۰بهمن فهمیدیم که کرونا آمده ... و بعد هم به مردم اعلام شد (و) ما یک روز تأخیر نکردیم» (۲۸ اسفند ۹۸).

متعاقباً کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت ایران در اطلاعیه‌های پیاپی با انتشار اسناد سازمان اورژانس دروغگویی روحانی را افشا کرد:

«سری دوم اسناد: برخلاف دروغهای ولی‌فقیه و رئیس‌جمهور ارتجاع طبق اسناد سازمان اورژانس در ۸بهمن چندین بیمار مبتلا به کرونا در تهران که در سفارت چین کار می‌کردند و حداقل یکی از آنها از چین برگشته بود در بیمارستان مسیح دانشوری بستری شد. رحمانی فضلی وزیر کشور روحانی در ۱۲بهمن گفت: فعلاً هیچ موردی از کرونا در ایران نداریم. خامنه‌ای در ۱۳اسفند گفت: ما مسئولانمان با صفا و صداقت از روز اول با شفافیت خبر رسانی کردند» (۱۲ فروردین ۹۹).

 

سپس در ۲۸فروردین پاسدار جلالی رئیس پدافند غیرعامل رژیم اعتراف کرد که از ۵ دیماه جلسات داخلی برای بررسی موضوع کرونا داشته که طبعاً سران رژیم از آن اطلاع داشته‌اند. کما ‌این‌که در ۵بهمن همه دستگاههای ذیربط را دعوت و مطلع کرده است:

جلالی: «وقتی که کووید۱۹در چین فعال شد ما قرارگاه پدافند زیستی کشور را فعال کردیم در دیماه و جلسات داخلی داشتیم جمع‌بندی کردیم اوضاع را رصد کردیم چه اتفاقی می‌افتد وضعیت داخل کشور را بررسی کردیم که چه کار باید انجام بشود در پنجم بهمن اولین جلسه رسمی را گذاشتیم همه دستگاههای ذیربط را دعوت کردیم که مربوط بودند وزارت بهداشت بخشهای مختلف آن وزارت جهاد دامپزشکی بخشهای مختلف آن، نیروی انتظامی بخشهای نیروهای مسلح و بخشهای دیگری که در این موضوع نقش داشتند حتی وزارت راه، بخشهای مرزبانی، شرکت هواپیمایی نمی‌دانم فرودگاهها آنهایی که همه آنها مهم بودند دعوت کردیم».

 

در ۱۹مرداد هم یک کارشناس در ستاد مقابله با کرونا فاش کرد که اولین مورد کرونا در اوایل دیماه دیده شده اما دولت به دلایل سیاسی و امنیتی پنهان‌کاری کرده است. علاوه بر این آمار وزارت بهداشت مهندسی شده و یک بیستم آمار حقیقی و واقعی است (محبوب‌فر-جهان صنعت ۱۸مرداد ۹۹).

آیا این جنایت علیه مردم ایران و علیه بشریت نیست؟ آیا خامنه‌ای و روحانی که به‌خاطر نمایش‌های ۲۲بهمن و انتخابات مجلس رژیم مرتکب این جنایت شدند نباید در برابر عدالت قرار بگیرند؟

آیا همین آخوند شیاد نبود که در ۶اسفند می‌گفت دشمنان می‌خواهند با هراس‌افکنی کشور را به تعطیلی بکشانند و از روز شنبه ۱۰اسفند «همه روال‌ها به‌صورت عادی خواهد بود»؟ و آیا همین آخوند شیاد نبود که بعداً حرف خودش را انکار کرد و به گردن مردم انداخت؟

روحانی: «ما پیشرفت خوبی در مسیر مقابله با این ویروس خطرناک داشتیم و تقریباً به مرز مهار رسیدیم ... البته این راه یک کمی طولانی‌تر از آن است که در ذهن مردم! در روز اول بوده و شاید امروز هم در ذهن مردم! باشد، آن روز اول که شروع شد یعنی آخر بهمن مردم! فکر می‌کردند که خب باید اقداماتی انجام بدهیم و در ماه اسفند تمام می‌شود و بعد فکر کردند یک اقداماتی باید انجام بدهیم در نیمه فروردین تمام می‌شود در حالی که از ابتدا مشخص بود این راه راه کوتاه نیست راه بلند است» (۳۱ اردیبهشت ۹۹).

 

×××××

 

در نیمه اسفند گذشته وقتی آمار قربانیان کرونا به ۲هزار نفر رسید، زنگ‌های فاجعه به صدا در آمد. در آن زمان ‌گفتیم که امکانات بهداشتی و درمانی را باید از چنگ رژیم بیرون کشید و در اختیار مردم گذاشت. گفتیم که سرمایه و دارائی‌های ستاد اجرایی فرمان خمینی ملعون و بنیاد مستضعفان و آستان قدس رضوی و بودجه‌های اتمی و موشکی رژیم و پول‌هایی که از جیب مردم ایران در عراق و سوریه و یمن و غزه و لبنان خرج می‌کند، بایستی به بهداشت و درمان مردم ایران اختصاص یابد. بایستی حقوق معوقهٔ پرستاران و کادر پزشکی و حقوق پرداخت نشدهٔ کارگران و معلمان و کارمندان و هزینهٔ درمان آنها پرداخت شود. گفتیم که انبارهای سپاه و بسیج و انتظامی و ارتش و کلان پول‌های غارت شده در بانک‌های سپاه و دولت و ولایت فقیه به نفع مردم و برای مردم مصادره شود.

خامنه‌ای در آن زمان با رئیس ستادش به شیوه شاه سلطان حسینی، از تشکیل «قرارگاه بهداشتی و درمانی» و «رزمایش» بیولوژیکی برای افزایش «اقتدار» نظام دم می‌زد.

 

حکم خامنه‌ای به پاسدار باقری

خامنه‌ای از ابتدا گفته بود که می‌خواهد از بلای کرونا برای رژیمش نعمت و فرصت بسازد.

 

×××××

 

در روز اول فروردین آمار لرزاننده جان‌باختگان به ۸هزار نفر رسید. در ۲۳فروردین آمار جان‌باختگان از ۲۵هزار نفر گذشت. در ۱۰خرداد در آستانهٔ سالمرگ دجال، روحانی بازگشایی مساجد و پاساژها را اعلام کرد. همان روز رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران هشدار داد: «باز کردن همه مساجد و پاساژها یک اقدام جنایتکارانه از سوی خامنه‌ای و روحانی است و نتیجه‌یی جز فرستادن بخش‌های وسیع‌تری از مردم به قربانگاه ندارد».

هفته بعد در ۱۷خرداد تعداد قربانیان کرونای ولایت در چارچوب استراتژی کلان تلفات و سپر انسانی در برابر خطر قیام و سرنگونی، از ۵۰هزار گذشت.

در ۲۰تیر صاعقهٔ ۷۰هزار فرا رسید. اکنون صاعقه با سرسام درآمیخته و از مرز ۱۰۰هزار عبور کردیم. چشم سیاهی می‌رود و جان به لب می‌رسد. تازه می‌گویند که پائیز و آنفلوآنزا و جهش بزرگ در تعداد مرگ و میر در پیش است. آن هم در شرایطی که به گفتهٔ رئیس کمیسیون بهداشت در مجلس خامنه‌ای «بخش زیادی از مردم ما امکان خرید ماسک ندارند» (خبرگزاری نیروی قدس ۱۱شهریور). باز شدن مدارس هم بابی دیگر است که ابعاد خطر را میلیونی می‌کند. علاوه بر ۱۴میلیون دانش‌آموز و معلمان آنها، خانواده‌های همگی را هم در معرض ابتلا قرار می‌دهد.

و حالا این مصطفی معین وزیر پیشین رژیم آخوندها و رئیس شورای عالی نظام پزشکی آنهاست که می‌گوید: «بحران فراگیر کرونا تاکنون سرپوشی بر مطالبات جامعه بوده است ... این وضعیت مانند آتش زیر خاکستری است که هوشیاری بیشتر مسئولان و دلسوزان برای پیشگیری از حوادث و رویدادهای پرمخاطره در آینده را می‌طلبد» (روزنامه شرق ۱۱شهریور ۹۹).

 

×××××

 

بله مسأله این است: آتش قیام زیر خاکستر نظام. اینچنین در جنگ سرنوشت بر قامت وطن نوشت: یا مرگ یا آزادی!

این رژیمی است که روی کلان بازی مرگ سرمایه‌گذاری کرده تا سرنگونی را برای ما دست‌نیافتنی کند.

اما شورشگران سردی و سکون و خاموشی نمی‌پذیرند. برمی‌شورند و راه قیام می‌گشایند. پیوسته گفته‌ایم که باید صد بار بیشتر بجنگیم و ایران را پس بگیریم. هر مرگ را باید به تیک تاک قیام و سرنگونی تبدیل کنیم.

ساحل افتاده گفت گر چه بسی زیستم
هیچ نه معلوم شد آه که من کیستم

موج ز خود رفته‌ای تیز خرامید و گفت
هستم اگر می‌روم گر نروم نیستم

 

یک دستگاه، دستگاه «نه‌جنگ» و عزا و ماتم است، زانوی غم در بغل گرفتن و نمی‌توان و نباید. در این دستگاه که کمال مطلوب خامنه‌ای است رژیم این پا و آن پا می‌کند تا بایدن بیاید و فرجی حاصل شود. در این دستگاه، کرونا ماده مخدر ضدسرنگونی و باعث انفعال و یأس و افسردگی است تا بعداً رژیم و دنبالچه‌هایش جشن بگیرند و بگویند دیدید امسال هم سرنگون نشدیم!

دستگاه دیگر، دستگاه «جنگ» و پایداری با روحیه رزمنده و انقلابی است. در این دستگاه ما باید کرونا را به اهرمی برای قیام و سرنگونی تبدیل کنیم. رژیم هر سال و هر بار باید شانس بیاورد تا سرنگون نشود اما برای ما یکبار، کافیست. مانند مورچه‌ای که جلوی چشم امیر تیمور ۷۰بار از دیوار سخت بالا رفت تا سرانجام یکبار عبور کرد.

در این دستگاه، که همان استراتژی قیام و سرنگونی با هزار و هزاران کانون اعتراض و اعتصاب و شورش است، قرار نبوده که این یا آن دولت در آمریکا یا اروپا برای ما در سینی طلایی آزادی بیاورد. مستقیم یا غیرمستقیم بر ضد ما و ملت ما با شاه و شیخ نباشند و سنگ نیندازند، کفایت است. آیا مخالفت با تمدید تحریم تسلیحاتی این رژیم و روا داشتن سلاح و پول برای این رژیم، به‌رغم ۶۶بار محکومیت به‌خاطر سرکوب و کشتار فرزندان مردم ایران به‌ویژه در قیام آبان، شرم‌آور نیست؟ آیا تحریم این رژیم و مهره‌ها و درآمدهایش را مترادف تحریم ملت ایران دانستن و این همانی کردن رژیم با ملت ایران دغلکارانه و شرم‌آور نیست؟ این‌، دقیقاً همان سیاست و خواسته ماله‌کشان نظام است.

 

تجربه ۴۰ساله به‌روشنی روز نشان می‌دهد که اگر کسی در برابر این رژیم «ماشه» را نکشد، گام‌به‌گام عقب می‌رود و تسلیم می‌شود. آنگاه به‌صورت‌های مختلف و زبانهای گوناگون یقه مقاومت ایران و پاچهٔ مجاهدین را می‌گیرد. ابراز انزجار می‌کند و جیغ «مرگ بر منافق» سرمی‌دهد. هر طور شده به خود می‌پیچد تا ثابت کند همین رژیم خیلی بهتر از مجاهدین است. بعضاً سُس تند سلطنتی هم می‌زند تا دیکتاتوری مدرن بورژوایی بنماید و تعفن ولایت‌مدارانه آخوندی کمتر شود. «به فرموده» برای رد گم کردن هم بد نیست!

راستی کدام فرد یا جریان سیاسی خواهان تغییر و سرنگونی این رژیم را می‌توان یافت که در عین‌حال دشمن و تضاد اصلی‌اش مجاهدین و مقاومت ایران باشد که ۹۰درصد کل شهیدان مسیر سرنگونی و آرمان آزادی را در این ۴۰سال تقدیم کرده است. این غیرعلمی، غیرمنطقی و محال و ناممکن است که کسی خواهان تغییر و سرنگونی رژیم ولایت فقیه باشد اما آن را بر مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران ترجیح بدهد . در گذشته چنین بوده و در آینده هم همین است. بدون ذره‌یی مبالغه دنباله یا دنبالچهٔ رژیم است.در این صورت اپوزیسیون‌نمایی و رنگ و لعاب مخالفت با رژیم فقط برای این خوبست که رژیم به حساب خودش بریزد و ادعا کند اپوزیسیون آن متفرق و پراکنده و در جنگ و دعوا با یکدیگر است حال اگر تضاد اصلی و دشمن اصلی فرد یا جریانی، مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران است و بالفعل رژیم را ترجیح می‌دهد، اپوزیسیون نیست بلکه یک نوع «پزی‌سیون» همین رژیم و نیروی تقویت راه دور آن است. والا هم‌چنانکه در ۳۰تیر در چهلمین سالگرد تشکیل شورای ملی مقاومت به استحضار مردم ایران رساندم، تکرار می‌کنم که: هر نیروی جمهوریخواه و ملتزم به نفی کامل نظام ولایت فقیه که خواهان استقرار یک نظام سیاسی دموکراتیک و مستقل و مبتنی بر جدایی دین از دولت است، با ماست و ما با او هستیم.

 

اکنون رژیم و هر که با رژیم است باید بگوید که اپوزیسیون واقعی این رژیم یعنی نیروهای خواهان سرنگونی و نفی کامل نظام ولایت فقیه که به راستی خواهان یک نظام سیاسی دموکراتیک و مستقل و مبتنی بر جدایی دین از دولت هستند، کجا و چرا و از چه موقع پراکنده و در جنگ و دعوا با یکدیگرند؟ آخر اختلاف و انتقاد یک چیز است و دشمن و تضاد اصلی و ریختن به کیسه رژیم چیز دیگر است.

تشریح و توضیح در این باره را به فرصتی دیگر موکول می‌کنم.اما به‌عنوان نمونه به شعار ساخته و پرداخته اطلاعات سپاه پاسداران تحت عنوان «مجاهد، پهلوی دو دشمن آزادی» که قند در دل مرتجعان چپ‌نما آب کرد نگاه کنید. آیا به‌روشنی معنی آن نفی گذشته یعنی شاه و نفی جدی‌ترین نیروی جنگنده ضد رژیم ولایت فقیه نیست؟ آیا معنی این دو نفی به‌سادگی دفاع از وضع موجود به‌معنی زنده و پاینده باد خامنه‌ای نیست؟ گواهی دانشجویان و صدای ضبط شده کانون شورشی از صحنه، منشاء و نحوه ساختن این شعار را با کلیپ مونتاژ شده سایبری سپاه بر روی اینترنت در این خصوص برملا کرده است. اطلاعیه کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورا به تاریخ ۴دی ۹۸ درباره «شبیه‌سازی مجاهدین با شاه در شعارسازی اطلاعات سپاه در تجمع اعتراضی ۱۶آذر علیه حضور سرجلاد رئیسی در دانشگاه تهران، ترفند و گفتمان سازی ولی‌فقیه ارتجاع علیه قیام در پوشش کمونیستی علاوه بر دجالگری اسلامی» جای تردید باقی نمی‌گذارد.

 

صورت مسأله برای خامنه‌ای هم‌چنانکه در ۱۸ دیماه پس از هلاکت قاسم سلیمانی با پوشش ضدامپریالیستی گفت این است:

«در میدان مسائل امنیتی، همین قبل از این قضایای چند روز قبل از قضایای آبانماه، این قضایای مربوط به بنزین و این حرفها، در یک کشور اروپایی، یک کشور کوچک اما شریر واقعاً خبیث در اروپا، یک عنصر آمریکایی با یک تعداد ایرانی مزدور، وطن‌فروش، جمع شدند دور هم علیه جمهوری اسلامی بنا کردند برنامه‌ریزی کردن و نقشه درست کردن. نقشه هم همان چیزی بود که ما چند روز بعدش در قضایای بنزین دیدیم یعنی مردم از حادثه بنزین اوقاتشان تلخ بود یک عده‌یی از مردم آمدند بیرون به‌عنوان اعتراض، به مجرد این‌که مردم، یک تعدادی از مردم البته خیلی هم نبودند وارد میدان شدند این فریب خوردگان، این مغرضین، این عمال دشمن، همان برنامه را شروع کردند اجرا کردند. یعنی بیایند تخریب کنند، آتش بزنند، آدم بکشند، ویران کنند، هم مراکز دولتی را هم مراکز مردمی را، جنگ راه بیندازند. این نقشه قبلی بود. البته این‌که می‌گویم چند روز قبل از این، این چند روز تجدید نقشه بود این کارهایی بود که از قبل کرده بودند افراد را آماده کرده بودند یک عده مزدور را پول داده بودند. این کارها را هم می‌کنند.هر چه بتوانند انجام می‌دهند» (تلویزیون رژیم).

 

×××××

 

از قیام آبان تا امروز طی ۱۰ماه گذشته در صحنه سیاسی با دو دنیای به کلی متفاوت روبه‌رو هستیم:

۱-بازی اعتدال با شیخ شیاد به پایان رسیده و برای مدعیانی که در انتخابات ریاست‌جمهوری رژیم در سفارتهای همین رژیم به آخوند روحانی رأی می‌دادند و عکس یادگاری هم می‌گرفتند، جز بدنامی و داغ ننگ خیانت به میهن و عالی‌ترین مصالح ملی چیزی نمانده است. البته کماکان شعار «مرگ بر منافق» را که برای رژیم اصل موضوع است به فارسی یا فرنگی ادامه می‌دهند.

۲-بقایای شاه و همهٔ آنهایی که می‌خواستند با سپاه پاسداران کنار بیایند در آزمون قیام سنگ روی یخ و مردود شدند.

اکنون حرف ما این است که سپاه پاسداران باید منحل شود. بودجه و دارایی‌های آن باید به مقابله با کرونا و بهداشت و درمان مردم اختصاص یابد. اگر رژیم ولایت فقیه قصد سرکوب و جنگ‌افروزی و صدور ارتجاع و تروریسم ندارد یک ارتش برایش کافیست و نباید هزینه مضاعف سپاه را هم به مردم دردمند و محروم ایران تحمیل کند. انحلال سپاه با آتش دلیران لازمهٔ پیروزی مردم ایران بر اهریمنان عمامه‌دار است.

۳-قیام آبان ثابت کرد که تنها ره رهایی، راه آزموده شده ۴۰ساله مقاومت ایران، آتش جواب آتش است. آن‌قدر که امروز مدعیان برای این‌که از قافله عقب نمانند، ناگزیر به حمایت لفظی از همان شورشگران محکوم به اعدام روی می‌آورند، که با عملکرد آتشین آنها با رژیم مخالف بودند. شلاق‌کش کردن مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی با برچسب خشونت‌گرایی فقط مصرف لوس کردن خود برای ملا را دارد. ۱۵۰۰ شهید آبان، ۱۲هزار دستگیر شده و شکنجه شده، زندانیان در معرض اعدام و توده‌های مردم به جان آمده معنی آن را با گوشت و پوست خود احساس می‌کنند.

 

۴- تعمیق و تکامل مرزبندی‌های قیام با خون سرخ فرزندان ایران باعث شد بسیاری پرده‌ها کنار برود بسیاری مدعیان، کار ما و ملت ما را ساده کردند و با صراحت بی‌مانند گفتند که همین رژیم را بر شورای ملی مقاومت و مجاهدین ترجیح می‌دهند.به وضوح اذعان کردند که در جنگ بین رژیم و ضدرژیم در طرف رژیم قرار دارند. این صراحت نه فقط بقایای شاه بلکه طیفی از مرتجعین چپ‌نما را هم شامل شده است. رنگ و لعاب مارکسیستی و کمونیستی یا کارگری هم مانند دعاوی بی‌محتوای اسلام‌پناهانه یا ملی‌گرایانه، دیگر اثر ندارد. بیش از۴۰ سال است این ادعاها با نعره‌های ضدامپریالیستی سپاه پاسداران آغشته و آزموده شده است. اخیراً پیک نت حزب به‌اصطلاح کمونیست توده اظهار لحیه کرده است که از مار جمهوری اسلامی به افعی مجاهدین پناه نمی‌برد. عمداً از یاد برده است که هم‌چون کرم خاکی در کنار همین مار در نیش زدن و سرکوب و کشتار مجاهدین همکاری می‌کرد و متقاضی اعدام ما بود.

۵-پس از قیام آبان بادکنک آلترناتیو سازیهای قلابی و یک‌شبه، بالکل ترکید و حنای آنها هم رنگی ندارد.

۶- شماری از بازیگران و مزدوران «چند وجهی» دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم با برملا شدن مأموریت‌هایشان علیه مجاهدین و مقاومت ایران رنگ باختند و سوختند. وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه و نیروی تروریستی قدس به‌غایت تلاش می‌کنند جنبش دادخواهی به‌ویژه قتل‌عام مجاهدین «سر موضع» و حتی حماسهٔ ۱۹بهمن ۱۳۶۰ را مخدوش و آن را با مأموران و مزدوران نفوذی ملوث و مصادره کنند. اما گمان نمی‌کنم خون مجاهدین که آرمان و سازمان و هویت غیرقابل کتمان دارند و ۹۰درصد شهیدان قتل‌عام را تشکیل می‌دهند از گلوی کسی پایین برود.

۷-بسیج شیطان‌سازی و تروریسم افسارگسیخته رژیم آخوندی علیه مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران با دستگیری و اخراج دیپلمات‌تروریستهای بمب‌گذار، با احکام دادگاه درباره اکاذیب اشپیگل و فرانکفورتر آلگماینه، با گواهی بیش از هزار شخصیت سیاسی از ۵ قاره جهان و مهمتر از همه با هوشیاری و جنگ سیاسی جانانه اعضاء مقاومت و یاران شورشگر و اشرف‌نشان و پشتیبانان پایدار و سرفراز مقاومت در جوامع ایرانیان، در هم کوبیده شد و ضربات کیفی دریافت کرد.


8- در قیام دیماه ۹۸ دانشجویان شعار می‌دادند مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر. در عصر کبیر آگاهی و ارتباطات، نسل جوان به‌سرعت دریافته است که سر رشته شعارهایی از قبیل «رضا شاه روحت شاد» که دیکتاتوری سلطنتی را با همه جنایتها و شکنجه‌هایش ستایش می‌کند در دست سپاه پاسداران و اطلاعات آخوندهاست. خاستگاه اولیه این شعار که برای تخطئه قیام و آلترناتیو انقلابی دموکراتیک در قیام دیماه ۱۳۹۶ ابداع شده بود، بعداً در جریان جنگ گرگها فاش شد.

روزنامه جمهوری اسلامی در ۵تیر ۱۳۹۷ در حمله به باند رقیب نوشت: «این جماعت آن‌قدر بی‌پروا شده‌اند که عده‌یی را با شعارهای بی‌سابقه رضا شاه روحت شاد و مرگ بر مفت‌خور، روانه مجلس می‌کنند و آنها نیز با مشایعت پلیس آزادانه مانور می‌دهند. این جماعت دقیقاً همان دسته و گروهی هستند که در نماز جمعه تهران و راهپیمایی‌ها حضور دارند و پایان تکبیرشان مرگ بر غارتگر بیت‌المال است. همه، آنها را به‌خوبی می‌شناسند».

 

روزنامه جمهوری اسلامی در ۵ تیر ۱۳۹۷

 

×××××

 

در مورد راه‌اندازی شبکه‌های گوناگون توسط وزارت اطلاعات آخوندها، بیانیه شورای ملی مقاومت ایران در مرداد ۹۸ به‌نقل از یک نماینده زندانی معلمان نوشت: «گروه فرزانگان توسط ارتش سایبری، برای شکار آزادیخواهان به وجود آمده است... از همکاران خواستم که هوشیار باشند که این گروه توسط ارتش سایبری به­وجود آمده است» (در ۳۰تیر ۱۳۹۸).

«نمایندهٔ معلمان آن­گاه به ذکر دو موضوع بسیار قابل توجه دیگر در بارهٔ خط قرمز رژیم و در بارهٔ پسر شاه پرداخته و می‌گوید: ”در روز ۱۹آبان ۹۷ که نیروهای امنیتی با فشار ملت قهرمان ایران مجبور شدند مرا از بیمارستان روانی سینا آزاد کنند، دو نفر از نیروهای امنیتی به سراغم آمدند و از من خواستند که چون سازمان مجاهدین خلق از تو حمایت کرده‌اند، باید بر علیه آنها بیانیه بدهی و خط قرمز ما رهبری هم نیست بلکه سازمان مجاهدین خلق است... . باز پارسال در اردیبهشت ۹۷ که مأموران اطلاعات به باغم آمدند، از من پرسیدند که چرا با شاهزاده رضا پهلوی همکاری نمی‌کنی؟ می­خواهی الآن شمارهٔ موبایل شاهزاده را بگیریم که با او صحبت کنی؟ که گفتم: نه“».

 

۹-منشاء سیاسی هیستری ضدمذهبی هم که می‌خواهد تعارض و تضاد تمام مردم ایران با رژیم آخوندی را به جانب تضاد مذهب و غیرمذهب و دین‌دار و بی‌دین منحرف کند، همانا خود رژیم است که در این کار منفعت حیاتی دارد و در این مسیر بخش‌هایی از سوسیال بورژوازی به‌اصطلاح عدالت‌خواه را با خود دارد. در هم کوبیدن و هدف قرار دادن نمادها و مراکز سرکوب و جهل و جنایت پاسخ فرزندان ایران در میدان عمل به آخوندهای حاکم و طیف مرتجعان و فرصت‌طلبانی است که می‌خواهند تضاد اصلی با فاشیسم دینی را به سود آخوندها به جنگ انحرافی اسلام و ضداسلام تبدیل کنند.

آخوند یونسی وزیر اطلاعات رژیم در شهریور۸۳ گفته بود: «وزارت اطلاعات با نفوذ در سازمانهای برانداز مانع از وحدت و تصمیمات خطرناک آنها علیه نظام می‌شود... وزارت اطلاعات گرایش جریان خودی به غیرخودی را خطرناک دانسته و از آن جلوگیری می‌کند و در تبدیل جریانهای ضدانقلاب به جریانهای بی‌خطر موفقیتهایی نیز داشته است».

 

۱۰-یادآوری می‌کنم شورای ملی مقاومت ایران ۲۵سال پیش در آبان ۱۳۶۴ در طرح رابطه دولت با دین و مذهب اعلام کرده است: «با تأکید بر تضمین حقوق فردی و اجتماعی مردم مصرح در اعلامیه جهانی حقوق‌بشر از جمله حق آزادی ادیان و مذاهب و منع هر گونه تفتیش عقیده که لازمه حفظ شئون و حیثیات انسانی است... اعمال هر گونه تبعیض در مورد پیروان ادیان و مذاهب مختلف در برخورداری از حقوق فردی و اجتماعی ممنوع است. هیچ‌یک از شهروندان به‌دلیل اعتقاد یا عدم اعتقاد به یک دین یا مذهب در امر انتخاب‌شدن، انتخاب‌کردن، استخدام، تحصیل، قضاوت و دیگر حقوق فردی و اجتماعی مزیت یا محرومیتی نخواهد داشت» .

طبق طرح مصوب شورا «هر گونه آموزش اجباری مذهبی و عقیدتی و اجبار به انجام یا ترک آداب و سنتهای مذهبی ممنوع است. حق آموزش، تبلیغ و برگزاری آزادانهٔ آداب و سنتهای تمامی ادیان و مذاهب و احترام و امنیت همهٔ اماکن متعلق به آنها تضمین می‌شود».

 

۱۱-بیانیه‌های نمایندگان منتخب مردم در کشورهای مختلف جهان در آستانهٔ ۳۰خرداد به‌ویژه قطعنامه دو حزبی اکثریت مجلس نمایندگان آمریکا با ۲۲۱ امضاء در حمایت از قیام مردم ایران، طرح ۱۰ ماده‌ای رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت و برقراری یک جمهوری دمکراتیک، غیرمذهبی و غیراتمی، با تصریح بر این‌که مردم ایران دیکتاتوری سلطنتی را رد کرده و مخالف دیکتاتوری مذهبی هستند، بارزترین آثار قیام آبان و جوشش خون شهیدان در عرصهٔ بین‌المللی است.

 

۱۲-یک ماه بعد در آستانهٔ ۳۰تیر وزارت‌خارجه آمریکا اعلام کرد روز ۲۸تیر (روز بعد از زهر آتش‌بس) سالگرد شروع «کمیسیونهای مرگ» در ایران در سال۱۳۶۷ است.رئیس دستگاه قضاییه (رئیسی) و وزیر دادگستری رژیم ایران (آوایی) هر دو به‌عنوان اعضای سابق این «کمیسیونهای مرگ» شناسایی شده‌اند. هم‌چنین «ایالات متحده خواهان تحقیقات مستقل جامعه جهانی است. تا مسئولیت پاسخگویی و عدالت را برای قربانیان این نقض‌های حقوق‌بشر که توسط رژیم ایران سازماندهی شده است فراهم کند».

به این ترتیب ثابت شد هم‌چنان که مقاومت ایران از آغاز گفته بود قتل‌عام زندانیان نقشه و برنامه از پیش آمادهٔ دار و دسته خمینی به‌عنوان پادزهر آتش‌بس در جنگ ۸ساله بوده و برخلاف آنچه رژیم و دنبالچه‌هایش گفته و می‌گویند قبل از شروع عملیات فروغ جاویدان به اجرا گذاشته شد.

 

حکم قتل‌عام توسط خمینی

 

کما این‌که حکم خمینی که تاریخ هم ندارد هیچ اشاره‌یی به‌عملیات فروغ جاویدان که صرفاً در جبهه غرب بوده نمی‌کند و از «جنگ‌های کلاسیک آنها (مجاهدین) در شمال و غرب و جنوب کشور» فغان و فریاد سر می‌دهد و نتیجه می‌گیرد «کسانی که در زندانهای سراسر کشور بر سر موضع نفاق (مجاهدی) خود پافشاری کـرده و می‌کنند محارب و محکوم به اعدام می‌باشند». این به‌وضوح نشان می‌دهد که حکم مزبور قبل از عملیات فروغ جاویدان و عمداً بدون تاریخ معین نوشته شده تا هر زمان که لازم باشد بی‌درنگ به اجرا در آید.

 

۱۳-وزارت‌خارجه آمریکا هم‌چنین در پایان مرداد مدیر زندان اوین و ۱۳تن قاتلان کاظم رجوی در سوئیس را لیست‌گذاری کرد.

رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران، این را یک گام ضروری در مبارزه بین‌المللی علیه سرکوب و تروریسم و هم‌چنین در راستای امنیت کشورهای اروپایی توصیف کرد که بایستی با حکم جلب و محاکمه و مجازات سردمداران رژیم و عاملان جنایت تکمیل شود.

من گفتم و تکرار می‌کنم که علاوه بر قاتلان برادرم کاظم، آمران و عاملان همه ترورها و جنایتهای فاشیسم دینی در داخل و خارج ایران باید تحریم شوند و به سزای اعمال خود برسند. قاتلان قاسملو در وین، بختیار و برومند در پاریس، فریدون فرخزاد در بن، اکبر قربانی در استانبول، شرفکندی در برلین، نقدی در رم، زهرا رجبی و علی مرادی در استانبول و محمد حسن ارباب در کراچی و دهها تن دیگر در این شمارند. این علاوه بر صدها جنایت تروریستی رژیم ولایت فقیه در خاک عراق و کردستان عراق علیه مقاومت ایران و پیشمرگان و برادران کرد ماست.

 

۱۴-رژیم آخوندها به‌شدت نگران فرو ریختن عمق استراتژیک خود در عراق و سوریه و لبنان است. خامنه‌ای از قبل گفته بود که در این صورت باید جلوی بدخواهان و فتنه‌گران را در تهران و فارس و خراسان و اصفهان می‌گرفتیم.

خامنه‌ای: «اگر جلوی بدخواهان و فتنه‌گران که دست‌مایه دشمنی آمریکا و صهیونیسم هستند در آنجا گرفته نمی‌شد باید در تهران، فارس، خراسان و اصفهان جلوی آنها را می‌گرفتیم» (۱۶ دی ۹۵).

خامنه‌ای: «اگر این کاری را که سرداران با ‌ارزش ما انجام دادند انجام نمی‌دادند، به‌قول این آقای مداح عزیز مان، حالا باید در همین دور و بر و اطراف با اینها می‌جنگیدیم؛ باید در همین خیابانهای خودمان و شهرهای خودمان با اینها مبارزه می‌کردیم» (۲۸ خرداد۱۳۹۶).

 

اکنون رسانه‌های حکومتی با نگرانی می‌نویسند:

«مراقب بیروتی شدن ایران باشید. انبار بزرگی که در ایران وجود دارد هر لحظه ممکن است منفجر شود و هر آنچه هست را با خاک یکسان کند: نیترات نارضایتی است» (عصر ایران-۲۱ مرداد ۹۹).

بله مسأله اینست: ارتش گرسنگان آمادهٔ انفجار و شورش و قیام .

طومار حساب‌های ولایت منحوس بر روی کرونا ویروس، در هم خواهد پیچید. آتشفشان خشم خلق فوران می‌کند. شورشگران پیروزی می‌سازند.

 

با درود به شهیدان انقلاب ضدسلطنتی در سالروز کشتار شاه در میدان شهدا در تهران در سال۵۷

رود خروشان خون شهیدان در پرتو مهر تابان مقاومت و آزادی ایران ضامن پیروزی محتوم خلق ماست

 

مسعود رجوی

۱۷ شهریور ۹۹