سوریه - سر عظما «بی عمامه» ماند!

قریب یک هفته از طرح آتش بس که با توافق «روسیه, ترکیه و ارتش آزادی» و النهایه صدور قطعنامه ۲۲۵۴ از سوی شورای امنیت ملل متحد به سرانجام رسید, می گذرد. نخستین سوالی که اکنون میان باندهای درونی دیکتاتوری خامنه ای مطرح است, پیدا کردن «جایگاه و نقش» رژیم آخوندی با پرداخت تمامی هزینه های سنگین انسانی و مالی در این میان می باشد. زیرا از تمامی داده ها چنین استنتاج می گردد که کلیه توافقات صورت گرفته بدون مشارکت مستقیم ولی فقیه و نیروی تروریستی قدس در این کشور صورت پذیرفته اند.

با نگاهی به رسانه های حکومتی و همچنین مواضع اخیر متولیان نظام آخوندی بخوبی می توان دریافت که برخلاف سیاست های سرکوبگرانه و جنگ طلبانه ولی فقیه و با توجه به تمامی کارشکنی های سپاه پاسداران و نیروهای تروریستی وابسته به ولی فقیه برای برهم زدن آتش بس در سوریه, رژیم آخوندی تا به امروز بازنده تحولات اخیر بوده است.
یک گزارش حکومتی ضمن اعتراف به این واقعیت از جمله می نویسد: «روسیه و ترکیه کارگردانان اصلی این توافق هستند. آن ها قرار است توافق را ضمانت کنند. پس از امضای توافق روسیه آن را به شورای امنیت برد و به تصویب شورای امنیت سازمان ملل رساند». ( سایت حکومتی فرارو ۱۵ دی ۱۳۹۵)

واقعیت در لابلای این جملات این است که اکنون با اعلام طرح آتس بس سراسری در سوریه که به تصویب جامعه بین المللی نیز رسیده است, راه عملا برای پیشبرد مذاکرات سیاسی در قزاقستان باز شده است, امری که به یقین مطلوب خامنه ای و سیاست های کشور گشایانه وی نمی باشد. زیرا در قطعنامه به صراحت تاکید می کند که: «کمیته مشترک روسیه ای - ترکیه ای تشکیل می شود تا به طرف های آتش بس درباره مسئولیت نقض آن پیشنهادهای لازم را بدهند و نیز درباره مجازات خاطیان از آتش بس هماهنگ شوند. نمایندگان این کمیته مشترک در مسکو و آنکارا مستقر می شوند و میان آنها تماس مستقیم خواهد بود».

همچنین واقعیت های دیگر در صحنه سوریه مبین آن است که به لحاظ سیاسی و نظامی هم بشار اسد خون ریز و هم خامنه ای در این جنگ تحمیلی بر مردم سوریه بازنده اصلی آن بوده اند. سایت حکومتی دولت بهار( ۱۴ دیماه ۱۳۹۵) با اشاره به جزئیات توافق «روسیه – ترکیه» می نویسد: «پوتین در سفر اخیر بشار اسد به روسیه، با وی مانند یک کارمند کاخ کرملین رفتار کرد! نه تنها هیچ یک از تشریفات رسمی مقامات عالیه کشوری برگزار نشد، بلکه حتی از اجرای ابتدایی ترین بندهای پروتکل مانند قرار دادن پرچم کشورهای میهمان در سالن مذاکره نیز خودداری شد!».

این گزارش سپس به ابعاد شکست نظامی رژیم پرداخته و ادامه می دهد: «باید در نظر داشت در میان ۱۴ استان سوریه، تنها استان های دمشق و طرطوس به طور کامل تحت کنترل نظام قرار دارد و حتی در دمشق نیز دروازه های جنوبی (متصل به یرموک و معضمیه) و شرقی (قابون، جوبر و...) تحت کنترل معارضان است و دو کشور می توانند از این فرصت استفاده کنند. به این ترتیب عملا تنها یک استان به صورت کامل تحت کنترل نظام قانونی سوریه خواهد ماند! اگر استان های دیرالزور و رقه را به علت عدم حضور معارضین متحد ارتش آزاد از شمول سند فوق کم کنیم، باز هم حداقل ۱۱ استان سوریه شاهد برپایی ایستگاه های بازرسی و کمیته های نظارت وابسته به این دو کشور خواهند بود».
همچنین براساس این توافق قراراست تا دولت های روسیه و ترکیه به صورت همزمان «فرماندهی کمیته های» مورد توافق را بعهده بگیرند و بدین سان نه تنها دستان آلوده سپاه پاسداران از بسیاری از بخش های سوریه کوتاه خواهد شد, بلکه اساسا موضوعی بنام نیروهای حزب الشیطان نیز تعین و تکلیف می گردد. این گزارش در ادامه می افزاید: «خبر دوم در مورد دستور روسیه به حزب الله برای خروج رسمی نیروهای وابسته به این سازمان از شهرهای مختلف سوریه بود که باید به صورت ویژه واکاوی شود».