سینا دشتی:‌ قیام برای نان و آزادی

قریب به سه سال پیش با یکی از عزیزان مجاهد خلق دیدار داشتم.

دیدن او که علیرغم وضعیت بیماری و وضعیت جسمانی، کوهی از انرژی و دریای از محبت بود برایم بسیار انگیزاننده بود. با شور و سادگی کلام به توضیح دوران پرداخت، منجمله میگفت نان مردم را از حلقوم آنها بیرون کشیده‌اند، ما بایستی منتظر و آماده برای قیام‌های متعددی برای نان باشیم

دیروز وقتی خبر قیام قهرمانانه‌ی مردم مشهد را شنیدم، بیش از هر چیز به صحبت‌های این مجاهد گرامی فکر میکردم که در طی چندین ساعت بحث داشت پایه‌های تحلیل رسیدن مردم به آستانه‌ی قیام برای نان را توضیح می‌داد.

قیام مردم مشهد یک رعد از آسمان بی ابر نیست. این قیام در ارتباط تنگاتنگ با سیاست‌های رژیم ولایت‌فقیه قرار دارد و کلیت این مجموعه‌ی ضد بشری درنده‌خو را به چالش کشیده است.
در سالهای اخیر بعد از سرکوب‌های سنگین ٨٨، بودند مدعیان که میگفتند «مردم از انقلاب خسته و سر خورده شده‌اند و فلان و بهمان» و نتیجه‌ی مشخص سیاسی تنها «شرکت در شعور و خرد جمعی انتخابات» روباه بنفش بود! الان اما این شعور و خرد اجتماعی به خیابانها در شهرهای مختلف کشور کشیده شده است و با انزجار از سیاستهای پایه‌ای ولایت‌فقیه، مثل گسترش ارتجاع خمینیسم در منطقه و دخالت خونبار در سوریه و یمن و عراق، با شعار «مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر روحانی» خصلت سیاسی و ساختار شکاننده ی قیام را برجسته میکند.

اگر چه تظاهرات از اعتراض به فقر و گرانی و نابسامانی معیشتی شروع میشود، اما بلادرنگ به یک واقعیت سیاسی سر سخت این دوران نزدیک میشود که «تا آخوند کفن نشود، این وطن، وطن نشود».

وقتی جریانات اجتماعی به خیابان کشیده میشود حتی خبرنگارهای روزنامه‌های دست چندمی حکومتی هم به گزارشگر قیام تبدیل میشوند! تور اختناق خبری از هر سو سوراخ میشود، ورود کانالهای اجتماعی به گسترش بسیار سریع اخبار واقعی کمک میکند، رژیم در مخمصه‌ای قرار گرفته که فرار از آن متصور نیست. قطع شبکه‌های مثل تلگرام که زیر رصد رژیم هست، به راحتی قابل انجام نیست و بهای سیاسی بالای در سطح بین‌المللی و داخلی را داراست.
استفاده از قهر عریان نظامی هم در این دوران یک تاکتیک مؤثر نیست و به رادیکالیسم بیشتر جنبش خواهد انجامید.
رژیم در مقایسه با سال ١٣٨٨، هم رفسنجانی را از دست داده و هم اوباما را!
در سطح منطقه‌ای علیرغم جنایتهای مافوق تصور در سوریه و عراق و یمن، نتوانسته است خود را ناجی مسلمانان و شیعیان جا بیاندازد، بلکه مانند یک نیروی خارجی اشغالگر مورد تنفر مردم این کشورهاست.

بزرگترین نیروی هماورد این حکومت ضد بشری یعنی سازمان مجاهدین خلق ایران لیست سیاه را در هم کوبیده و با هجرت بزرگ از زندان لیبرتی به اروپا، خود را رها کرده و آماده‌ی ایفای نقش جدی در هدایت قیام‌های مردمی است.

خانم مریم رجوی به مردم قهرمان مشهد و نیشابور و کاشمر و بیرجند و شاهرود که با شعار «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر روحانی»، علیه گرانی و بیکاری و فساد قیام کرده و با نیروهای سرکوبگر به مقابله پرداخته‌اند، درود فرستاد و نقش برجسته و شجاعانه زنان در این خیزش بزرگ را ستود. وی از عموم مردم به‌ویژه جوانان خواست در حمایت از خیزش بزرگ مشهد به‌پاخیزند. وی افزود: قیام قهرمانانه امروز در بخشهای وسیعی از ایران، بار دیگر نشان داد سرنگونی رژیم آخوندی و استقرار دموکراسی و حاکمیت مردمی یک خواست ملی و سراسری است.

در اولین موضعگیری رسمی شورای ملی مقاومت ایران، یگانه جانشین مردمی و دموکراتیک، «خانم مریم رجوی گفت در حالیکه اکثریت قاطع مردم ایران از فقر و تورم و بیکاری رنج می‌برند، بخش عمده ثروت و درآمدهای کشور هزینه دستگاههای نظامی و امنیتی و جنگ افروزی و مداخلات منطقه‌یی می‌شود یا توسط سردمداران رژیم چپاول و به حسابهای بانکی آقازاده‌ها سرازیر می‌گردد، لذا تا این رژیم بر سرکار است وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم وخیمتر می‌شود و تنها راه خلاصی از مشکلات اقتصادی و اجتماعی سرنگونی رژیم آخوندی است.»

در واکنش زبونانه ای، رژیم آخوندی در وحشت از ادامه قیام مردم مشهد به همه نیروهای نظامی پیامکی ارسال کرده که در آن نوشته‌اند آماده باش کلیه نیروهای نظامی و امنیتی کشور: «آنی و اضطراری – وضعیت قرمز- همه نیروها با لباس نظامی الان در حوزه حضور یابند»!!!
البته پاسداران سیاسی رژیم هم با قلم و لباس متناسب در حوزه‌های خدماتی برای دفاع از رژیم جنایتکار و تهاجم به آلترناتیو دموکراتیک حضور خواهند یافت!

رژیم وضعیت را قرمز اعلام کرده است، به این توصیف باید افزود که سرنوشت رژیم ولایت‌فقیه چیزی جز سیاهی و نابودی نیست! این حقیقت جاری در خیابان است!
خون و رنج و شکنج مقاومت و مجاهدین و مبارزین در بیش از سی و هفت سال، اکنون در پیوند با قیام برای نان و علیه گرانی، وضعیت قرمز رژیم را تا نابودی این حکومت، ترسیم کرده است.