در سرزمین محبوب گربه نشان اما که قرنها از حکومتهای شاه سالار تجاوزگر و جاهلیت ارتجاع مذهبی، هزاران زخم خون و جنون بر جسم و جان داشته و دارد، به ویژه طی قرن اخیر با دو دیکتاتور، یکی بیسواد، قلدر و چکمه پوش و دیگری نعلین پوش شیاد و شارلاتان، یکی بنام فرهنگ و تمدن و دیگری بنام خدا و دین هردو اما با زور، سرنیزه و چماق، حق طبیعی و اولیه زنان ایران را برای آزادی انتخاب پوشش غصب و آنان را با تهدید و سرکوب به برداشتن حجاب یا با اسیدپاشی و تیغ کشی به داشتن آن مجبور نموده اند که بسیاری از هموطنان دو نسل پیش بگمانم قضایای به کمین زنان نشستن و حمله و هجوم به ایشان برای دریدن حجاب و چادرشان در هر کوی و برزن و حتی پس کوچه ها را بدست گزمه های رضا خان بیاد داشته یا از زبان مادر بزرگها شنیده باشند، اما تجاوز و تعدی به حریم بانوان در دوران جلاد زمان توسط دست آموزان هارش را بسیاری از ما زنان نیز با گوشت و پوست خود لمس نموده و از صدمات روحی آن بسیار رنج برده ایم.
از روزی که جلاد قرن، جریان ارتجاعی ”یا روسری یا ...“ را به راه انداخت و زنان مجاهد محجب همراه با هزاران هزار زن و مرد ایرانی دیگر در اعتراض به این امر به خیابانها آمده و در مقابل چماق و قمه کشی اوباش دست پرورده ی دجال قد علم کرده و مجروح و زخمی شدند، زمانی نسبتا طولانی سپری شده اما به یمن حضور مقاومتی قامت فراز و جانفشان، سالیان پیشتر ـ ۱۳۶۶ ـ مصوبه ی رد حجاب اجباری زنان و ضرورت برخورداری آنان از همه آزادیهای فردی و حقوق قانونی برابر با مردان در تمام زمینه ها توسط کلیه احزاب، سازمانها، ارگانها و اعضای شورای ملی مقاومت ایران در چارچوب اعتقاد و التزام به نفی انواع دیکتاتوری از نوع سلطنتی یا دینی و برقراری حکومت جمهوری متکی بر جدایی دین از دولت تصویب و به ثبت رسید که پس از آن نیز بکرات توسط مریم رجوی ـ رییس جمهور موقت برگزیده شورا برای دوران گذار تا تشکیل مجلس مؤسسان ـ بیان و بر آن تأکید و صحه گذاشته شده است.
باشد تا با سرنگونی رژیم پلید ملایان و طلوع بهار آزادی ایران نه فقط زنان بلکه تمام اقشار مردم رنجدیده ایران رها از ستم، سرکوب و اعدام، در آزادی و برابری تمام با شکوفایی استعدادها و بروز خلاقیت ها، ایران نوین را در نمونه ای نو و بی همتا تجدید بنا کنند که طلوع آن روز خجسته فراراه است.