جمشید پیمان:‌ آئینه ی فریاد قیام آفرینان ایران شویم

حاکمیت آخوندی بزرگ ترین خطر و پیچیده ترین مساله ی چهل ساله ی ایران، باید از بنیاد و همه جانبه برانداخته شود تا راه برای مداوا، ترمیم و باز سازی میهن عزیزمان، ایران،هموار گردد.

بسیار شفاف و بی ابهام این حقیقت را مورد تاکید قرار می دهم که نجات هستی کشوری بنام ایران، در گروی حذف تمام عیار نظام فاسد، ویرانگر و جنایتکار مسلط بر آن است. هر چه این سلطه درازتر شود کشور ما در هر زمینه و از هر سو، ضعیف تر و نا توان تر می گردد. تجربه چهل سال حاکمیت آخوندی مبین این حقیقت است، حقیقتی که مردم ایران شبانه روز با آن روبرویند.

باتلاق، مرداب، سراب
رژیم آخوندی در جهت تحکیم پایه های خود در داخل و توسعه بنیادگرائی و ایجاد ولایت شیعی در جهان، از طریق ایجاد کانون های تروریستی و صدور ایدئولوژی مخرب خود، فاقد هر گونه نگاه ایران دوستانه و توجه به مصالح و منافع مردم ایران است. این حاکمیت ضد ایرانی با سوزاندن میلیاردها دلار از دارائی های مردم ایران، کشور ما را به میانه ی باتلاق سوریه، مرداب یمن و سراب عراق کشانده است. در این کار ایران را در نقطه ای قرار داده است که به سختی می توان راه برون رفتی برای آن تصور کرد. رژیم آخوندی با ایجاد و گسترش مراکز تروریستی در کشورهای متعدد و با پوش و نام های گوناگون، مردم ایران را درگیر جنایت های بسیاری کرده است که عوارض و ابتلائات آنها حتی پس از سقوط این نظام، دامن ملت و کشور ما را به سادگی و در کوتاه مدت رها نخواهند کرد.
رژیم آخوندی با توسل به دروغ و پنهان کاری و دست یازیدن به قاچاق و معامله های ناقض قوانین بین المللی، برنامه ساخت سلاح هسته ای را به اجرا در آورد. برنامه ای که هرچند به یمن مبارزه پایدار و مستمر و افشاگری های بموقع و تعیین کننده ی شورای ملی مقاومت با شکست (و تعطیل ظاهری) انجامید، اما هزینه ی صدها میلیارد دلاری مادی و خسران های اجتماعی ناشی از این بازی خطرناک و بی عاقبت، براستی مردم ستمدیده و در بند ایران را خاکستر نشین کرده است!
وضع مصیبت بار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی و زیست محیطی که ایران را به آستانه ی انفجار و از هم پاشیدگی کشانده اند، همگی ناشی از بی لیاقتی، بی کفایتی، جهالت محض و عدم اعقاد و توجه سردم داران نظام آخوندی به منافع ایران توام با حرص پایان ناپذیرشان برای غارت و چپاول و دزدی های کلان و حیرت آور آنان است!
فریب کاری های رنگارنگ برای بقا
بازی های هزار رنگ رژیم آخوندی و عوامل و بستگان داخلی و خارجی آن زیر عنوان های اصلاحات، اصلاح در اصلاحات، بازگشت به عصر طلائی، جنگ و جدال های واقعی و زرگری درونی، تصحیح و ترمیم قانون اساسی، شامورتی بازی تدبیر و امید، نرمش قهرمانانه و عقب نشینی های ذلیلانه و مانند اینها، همگی برای تداوم بخشیدن به فرصت غارت بیشتر مردم ایران و ادامه ی خطرناک ویرانگری نظام در داخل و خارج از ایران است. و این در حالی ست که مردم ایران پس از چهل سال و بارها آزمودن این نظام به این اشراف رسیده اند که از درون این حاکمیت فاسد و با حضور این جنایتکاران،هیچ روزنه ای رو به روشنی آزادی و ترمیم ایران گشوده نخواهد شد. شاهد صادق و پر صلابت بر این حکم، همانا قیام دیماه سال گذشته مردم ایران است که با شعارهای " اصلاح طلب، اصول گرا ــ دیگه تمامه ماجر" و " مرگ بر اصل ولایت فقیه " و "نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران" یا " استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی، و ده ها شعار فراگیر دیگر تمامیت نظام آخوندی را نشانه گرفتند.
نقش مقاومت ایران: امید فزاینده، چراغ های فروزان
مقاومت ایران در چهل سال گذشته تا همین امروز،به درستی در جهت منافع و مصالح دائمی کشور و مردم ایران و برای بر اندازی این نظام به عنوان اصلی ترین و مهم ترین گام در جهت نجات میهنمان، مجدّانه کوشیده است.این مقاومت جانانه و با گذشت و فداکاری بی نظیر و پرداخت سنگین ترین هزینه های مادی و جانی، مسیر سرنگونی حاکمیت آخوندی را با عبور از فراز و نشیب های شگفت انگیز و باور نکردنی، پیموده است. همه ی موضع گیری های اصولی این مقاومت و رویاروئی های تعیین کننده اش با کلیت نظام آخوندی ـــ از مقابله با استبداد بد تر و سهمگین تر از دیکتاتوری شاه خمینی، تا جنگ هشت ساله ی اوبا عراق، تا برنامه دست یابی به سلاح هسته ای، تا تروریسم دولتی و نقض حقوق بشر و و و ـــ از حقانیت، درستی سرشار و توام با زیباترین احساس میهن پرستی بوده است.
پشتیبانی از مقاومت به مثابه یک ضرورت حتمی
پشتیبانی از این مقاومت،یگانه تصمیم درست و راه مستقیم در جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی و گشوده شدن در ها بروی آزادی، دموکراسی و ترمیم زخم ها و خرابی ها و برای آبادی میهنمان است. مقاومتی که در مبارزه ی پر رنج و شکنج و در مسیر پر فراز و نشیب علیه نظام آخوندی، هرگز دچار خطای دید نگشته و از صراط مستقیم سرنگونی جمهوری اسلامی میلیمتری هم دچار اعوجاج و انحراف نگشته است.
هم میهنان گرامی: یکی از جلوه های باشکوه همبستگی ما برای مبارزه با جمهوری اسلامی،گردهم آئی غرور آمیز و افتخار آفرین سالانه آزادی خواهان ایرانی در پاریس و به دعوت مقاومت سرفراز ایران است که امسال نیز در نهم تیرماه 1397 در ویلپنت پاریس بر گزار می شود. این گرد هم آئی درحقیقت بیان اراده ی ملیون ها ایرانی است که از فرصت آزادانه ی اعلام خواست اصلی و ضرور یشان برای سرنگونی حاکمیت آخوندی و استقرار نظامی مبتنی بر حاکمیت مردم و هماهنگ با موازین حقوق بشری، در ایران در بندمان، محرومند! هر چه این گزد هم آئی با شکوه تر، هر چه حضور شما ایرانیان خارج از کشور گسترده تر و چشم گیر ترباشد، شرائط و فضا برای گسترش کانون های شورشی و تعمیق قیام در ایران مساعد تر می گردد!.
من در این گرد هم آئی شرکت می کنم و با شما فریاد مرگ بر حاکمیت آخوندی و زنده باد آزادی مان را رساتر و پر طنین تر به مردم جهان اعلام می کنیم.
به امید دیدار در نهم تیرماه، در کهکشان آزادی!