ناهید همت آبادی: در تقدیس” نوید“ فارس


وقتی در سهمناکترین لحظه‌‌‌های همه سالهای مرگ‌آفرینی و توحش گرگ هار عمامه‌دار، شام شوم مرگبار هزارباره دیوانه‌وار سایه پهن میکند و جسم و جان آدمی یکجا از بهت اینهمه جنون خون‌آشامی، از رنج و التهاب میسوزد و جلاد در چنگت نیست تا او را در برابر مادر ”نوید“ به‌زانو فرواندازی و”۲۷“ هزار بار نفرین‌کنان بر هیولای عمامه‌دار خونخوار فریاد زنی: ننگت باد و به-عمد بپرسی چرا...؟ که سؤال اگرچه از تنفر و خشم اما از اصل نارواست زیرا که پاسخ روشن جز وحشت بی‌حساب عجوزه‌ی دستار بر سر ولایت و رم‌کرده از ترس سرنگونی نیست که بهتر از دست‌آموزان میداند با شهادت هر ”نوید“ نه تنها نوید مرگ و نیستی جسمی او سریعتر خواهد بود بلکه تمامیت دستگاه جباریت و جنون دینی‌اش نیز یکسر و برای ابد به‌درک اسفل روانه خواهد شد. برای همین هم هست که عجوزه‌ی عمامه‌پیچ با دجالیت و رجالیت از نوع ولایت هم برای گریز از وحشت و هراس گریبانگیر خویش و هم تسکین ترس و تردید گله‌های وحوش افساربریده و البته ارعاب و سرکوب افزوده‌ی مردم، هرچه بیشتر و پی در پی جنایات جنون‌آمیز را ادامه داده و اخیراً نیز بی‌اعتنا به انبوه خواست‌های جهانی و بعضی سردمداران جهان، قهرمان جوان ورزشی کشور را جبونانه به‌شهادت رساند.

در اندوه‌بارترین سالیان و شب و روزهای سیاه میهن و مردم دربند و انبوه حجم رنج و داغ مادران، در روزهای غم‌بار و دلمردگی از شهادتها مثل امروز که ”هر شب ستاره‌ای به‌ زمین میکشند و باز این آسمان غمزده غرق ستاره-هاست“، در ازدحام اشک که بغض گلو را نمی‌شکند و در تورم درد و رنج که مثل حناق گریبانم را گرفته است و بویژه در زمانه‌ای چنین بی‌آزرم که نه تنها مزدوران و وادادگان بلکه مدعیان و لکاته‌های سیاسی نیز مرز آرمانها و تعریف مکاتب فلسفی و مبارزاتی را مخدوش یا از هم پاشیده‌اند، معانی واژه-های سیاسی”دموکرات“ ”سکولار“ و... را دزدیده و غرور و شرافت بزرگان تاریخ لااقل صد ساله‌ی اخیر انقلابیون جهان را لگدکوب کرده‌اند، اگر حضور مجاهدان و راهبرانشان نبود، اگر جانفشانی، صداقت و وفای بیکران تک تکشان برای آزادی و استقلال میهن و رهایی مردم دردمند نبود، من و ما چنانکه بسیاری انسانهای آزاده‌ی میهن‌پرست دیگر نیز اگر شده حتی یکبار از خود می‌پرسیدیم که راستی: ”ثقل زمین کجاست، من در کجای جهان ایستاده‌ام؟ گلسرخی“ و ....حال با آنکه در غمبارترین لحظه‌های این شام و روزهای مرگ و آه، با قلب دردمند و سوز دل اما با هزاران نوید غرور و افتخار، نبرد پایدار و یاد رزم دلیرانه‌ی کانونهای شورشی و قیامهای مردمی را ارج نهاده گرامی داشته و حمایت میکنیم که با انگیزه از حضور شکوهمند مجاهدین، سرنوشت پیروزی و آزادی مردم را در مرگ تاریخی سفاکترین ضحاک زمان و همه‌ی سگهای هار دست‌آموزش نوید داده و رقم خواهند زد تا نام ”نوید“ ها در بالا بلند آسمان وطن چونان هزاران ستاره‌ی تابان سرخ فام با حضور خجسته‌ی مسعود و مریم بدرخشد و جهان رنجدیده از هیولای مذهبی نیز از خلاء وجود آن بهره‌ور شود.