رضا محمدی: کدام آبان؟ آبانی از جنس دیگر


یک سئوال از دلی داغدیده و پاسخی برآمده از وقاحت، وحشت، استیصال و در نهایت بی شرمی.

خواهر محمد حشم دار از شهدای قیام آبان ماه ۹۸ برای پیگیری در باره کشته شدن برادرش، سئوالی از ولی فقیه ارتجاع می کند که دفتر خامنه ای جنایتکار در پاسخ به آن می پرسد "کدام آبان؟"

براستی کدام آبان؟
در پاسخ به این سئوال بایستی که با نگاهی اجمالی به برخی از رویدادهای ماه آبان، که در تاریخ مبارزات خونین مردم میهنمان نقشی برجسته پیدا کرده و بخوبی در حافظه جمعی ما ماندگار مانده و خواهد ماند، را خوانشی دیگر کرد.

۱۳ آبان ۱۳۹۱ شهادت ستار بهشتی، کارگر جوان و فعال شبکه های اجتماعی، در زیر شکنجه بدست دژخیمان تحت امر ولی‌فقیه ارتجاع، تنها پس از ۵ روز از دستگیری وی (۹ آبان) بجرم اقدام علیه امنیت ملی. این جنایت خامنه ای که معنایی جز زبونی و حقارت در برابر یک کارگر ساده و بی پناه ندارد، نام ستار بهشتی را در مبارزه علیه دستگاه ظلم و ستم جاودانه کرده و افراشتن پرچم دادخواهی از خون بنا حق ریخته شده ستار توسط مادرش، خانم گوهر عشقی، بدون شک تا سرنگونی این رژیم جنایتکار همچنان برافراز خواهد ماند.

در نخستین دقایق شامگاه روز۷ آبان ۱۳۹۴، نیروهای تحت امر رژیم آخوندی با پرتاب قریب به ۸۰ موشک، قرارگاه لیبرتی در غرب بغداد را مورد حمله ای سهمگین و مرگبار قرار دادند. این حمله ددمنشانه نشانی بود آشکارا از درماندگی و ضعف رژیمی که داعیه قدرت نمایی در منطقه را داشته و نمی توانست که حضور رزمندگان مجاهد بی سلاح را حتی خارج از مرزهای خود تحمل کند.

این در حالی بود که رژیم پس از توافق هسته ای، با گرفتن تضمین مبنی بر عدم تغییر نظام از سوی اوباما و گشایش و باز شدن درها به سوی سرمایه گذاری‌های خارجی، دم از ثبات سیاسی و اقتصادی نظام خود می زد، اما بدلیل فرسودگی و احتضار، از هر موقعیتی برای نابودی جدی‌ترین و مقاوم ترین نیروی مخالف خود استفاده می کرد.
در این حمله جنایتکارانه که هدف از آن همانا کشتن مجاهدین "تا آخرین نفر" و نابودی تشکیلات آنان به هر قیمت و بهانه ای بود،۲۴ مجاهد خلق به شهادت رسیدند که نامشان پرآوازه و بر تارک تاریخ مبارزات خونین مردم ایران به نیکی ثبت شد و ننگی دیگر بر دامن آخوند های جنایتکار نشاند.

رژیم که مهمترین هدف خود را به نابودی دشمن خود در خارج از کشور معطوف کرده بود، با بی اهمیت جلوه دادن و توجهی به نفرت و انزجار و نارضایتی های عمومی اقشار مختلف مردم و پتانسیل انفجاری درحال رشد در داخل، در روز۲۴ آبان ۱۳۹۸ خود را در برابر قیام سراسری مردم در کشور دید.

مردم به بهانه اعتراض به سه برابر شدن گرانی قیمت بنزین به خیابان ها آمدند، تا بغض در گلو خفته و کینه، خشم و نفرت خود، علیه تمامیت رژیم را در معرض دید جهانیان بگذارند.

آمده بودند تا بگویند که عامل فساد، فقر، گرسنگی و درماندگی مردم کسی نیست، مگر رژیم غارتگر آخوندی.

پیش از این نیز کشور شاهد قیام های دیگری از سوی مردم ناراضی، از جمله در دی ماه ۱۳۹۶ بود، اما قیام آبان از جنس دیگری بود و آنهم بدلیل حضور گسترده تر و چشمگیر تر جوانان در این قیام.

جوانان قیام، خسته از ظلم و جنایت حکومت آخوندی و برای رفع تبعیض و نابرابری و آینده ای بس تاریک در پیش روی خود، در کف خیابانها همه فریاد شدند و با شعار "مرگ بر دیکتاتور" به دنیا اعلام کردند که این رژیم ضد مردمی و ضد میهنی فاقد هرگونه مشروعیتی است و زمان آن رسیده که شر آن از سر مردم میهنمان کوتاه شود.

گستردگی حضور جوانان نسل بعد از انقلاب در این ابعاد و مقیاس و مصمم به برچیدن بساط ظلم و جنایت، هشداری بود جدی به ولی فقیه ارتجاع تا ببیند نسلی که درنظام جهل و جنایت پرورش یافته، چگونه اراده و عزم خود به سرنگونی را جزم کرده است.
 
جوانان با حمله به مراکز سپاه، بسیج و کلانتری ها و به آتش کشیدن بانکها به عنوان سمبل و نماد های "قدرت و سرکوب" و "غارت و چپاول"، چنان ضربه ای به تمامیت رژیم زدند که تا به امروز از وحشت تکرار آن همچنان بر خود می لرزد.

تظاهرات و اعتراضات در کف خیابان در ۲۹ استان و ۱۰۴ شهر در سراسر ایران، که نمودی بود آشکار از فوران خشم و نفرت و بازتاب این انزجار و نارضایتی های عمومی اقشار مختلف مردم در کف خیابانها، چنان رژیم را غافلگیر کرده بود که با شدت و حدت کم سابقه ای برای نجات تمامیت حکومت ننگین خود، بار دیگر دست به جنایت زد و سنگفرش خیابانها را با خون ۱۵۰۰ نفر از جوانان نازنین میهن رنگین و بیش هزاران نفر را زخمی و دستگیر کرد.

دست آورد قیام آبان ماه ۱۳۹۸ در وهله نخست و فارغ از هر نتیجه و مطلوبی، خط کشی و مرز بندی قاطع مردم و بخصوص نسل جوان با رژیم در کلیت آن بود که در شعار های آنان نمود پیدا می کرد. رژیم به باور غلط خود می پنداشت که این نسل جوان سرمایه های حفظ قدرتش خواهند بود، نسلی از جوانان که در این رژیم زاده شده و تحت تاثیر القائات و ایدئولوژی مخرب آن رشد یافته بودند.

هر چند رژیم توانست بطور موقت از سرنگونی محتوم خود گریز پیدا کند، با این وجود این واقعیت را بخوبی درک کرد، که هرگز قادر به خاموشی کشاندن شعله های این قیام، همچون قیام های پیشین از این، نخواهد شد.

اعتراضات مردمی در آبان ماه، به عیان خدشه دار شدن قدرت نمایی پو شالی رژیم و ارگانهای سرکوب گر آن را در برابر اراده میلیونها مردم بپا خاسته نشان داد و خط بطلانی بود بر القاء شکست ناپذیری نظام، که تنها با توسل به کشتار و سرکوب لجام گسیخته مردم بی دفاع و بی سلاح بود که توانست خود را از مهلکه نابودی تار و پود خود برهاند.

رژیم از سر استیصال و به خیال باطل خود در صدد است که با اجرای اعدام قهرمانانی همچون مصطفی صالحی و نوید افکاری و صدور هرچه بیشتر احکام اعدام و سرعت بخشیدن به اجرای آن، اثرات ضربه گیج کننده ای را که نیروهای وحشت زده و در حال ریزش خود از قیام آبان ماه خورده، را با ایجاد فضای وحشت و اختناق شدید، از آنها دور کرده و اینگونه جبران مافات کند، اما زهی خیال عبث.

در این راستا، تلاش مذبوحانه ولی فقیه ارتجاع برای تمهیدات در برقراری نظم و امنیت عمومی به هدف ارتقاء امنیت اجتماعی که بعضا با دستگیری جوانان تحت نام اوباش همراه می باشد، در واقع تلاشی است برای بازگرداندن اقتدار پوشالی و لاف زدن و قمپز در کردن و پنهان نمودن ترس خود از شعله ور شدن دیگر بار قیام است که خواب را از چشمان جنایتکاران ربوده است.

همچنین متشبث شدن به ترفندهائی مسخره همچون تشکیل قرارگاه، آنهم بطور تمهیدی در آبان ماه، تحت عنوان فریبکارانه کنترل قیمت‌ها و مبارزه با گرانفروشی از سوی نیروهای سپاه و بسیج، که هدف از آن جز تشدید سرکوب نیست، مبین این امر است که رژیم درمانده با تمام قوا و با وضع و اجرای تدابیر امنیتی شدید تحت عناوین گوناگون، در پی جلوگیری از ادامه قیام می باشد.

رژیم در حالی مبادرت به تشکیل چنین قرارگاههایی کرده، که بر کسی پوشیده نیست، علت و عامل اصلی گرانی تنها عوامل فاسد رژیم و مافیایی اقتصادی سپاه و بسیج می باشند که نبض و شریان واردات و بازار را در دست خود دارند و با احتکار کالا و مایحتاج ضروری مردم و فروش آن در بازارهای سیاه و با چندین برابر قیمت، درآمد های هنگفتی را به جیب خود می ریزند.
 
همچنین هدف از سرکشی به خانه های مردم، با روانه کردن و گسیل مزدوران سپاهی و بسیجی در آبان ماه، و به بهانه جلوگیری از شیوع گسترده و مرگبار ویروس کرونا، نیز در جهت امنیتی کردن هرچه بیشتر فضا می باشد تا از این طریق بتواند کنترل خود را در سطح شهرها افزایش داده و مستمسک و دستاویزی برای حضور جنایتکاران درخیابانها بیابد.
 
رژیمی که از همان ابتدای شیوع کرونا دست به پنهانکاری زده و با اتخاذ سیاست هایی ضد مردمی و بغایت اشتباه بیش از۱۵۰ هزار نفر از مردم میهنمان را به کام مرگ فرستاده، هرگز نمی تواند و نمی خواهد که دغدغه نجات مردم را داشته باشد. از این رو ادعای مزوّرانه مبارزه برای کنترل شیوع کرونا و یا گرانی تماما نشان وحشت و هراس رژیم از باز تکرار قیامی از جنس آبان ۹۸ می باشد.
رژیم بخوبی به تکرار و پیامدهای قیام آبان برای حاکمیت فرتوت و ضعیف شده خود واقف است و می داند گریزی برای فرار از آن ندارد، چرا که این نبردی است پایان ناپذیر میان کلیت رژیم و مردم و جوانانی که عهد به سرنگونی بسته اند.
 مردم میهنمان نیک می دانند که باید ایستاد تا حق خود را بستاند و جوشش خون شهدای سرفراز قیام آبان ۱۳۹۸ طلیعه نوری است که صبح آزادی را نوید می دهد.
آری این آبان از جنس دیگری است، حماسه ای با شکوه، که بر بنیان ایمان به پیروزی و فدیه و ثمره خون جوانانی همانند نیکتا، پویا و۱۵۰۰ شهید در راه آزادی و در پیوند با کانونهای شورشی استوار است.
راز و رمز پیروزی محتوم مردم، همانا رهبری ذیصلاح مسعود و مریم رهایی و تشکیلات منسجم مجاهدین و مقاومت خونین و پایدار و نقش بی بدیل کانونهای شورشی، همسو و همراه با قیام مردم، می باشد و به این ایمان داریم .
 در پایان، بخشی از سخنان کوروش کبیر که روز۷ آبان سالروز تولدش می باشد، را باز می خوانیم که بیان امروزی شرح حال و پیام حماسه آفرینان و قیام کنندگان آبان ماه ۹۸ می باشد:

"ما از کمینگاه اهریمنان خواهیم گذشت.
ما ظالمان زمین را درهم خواهیم شکست.
ما زندگی را ستایش خواهیم کرد.
آزادی را و عدالت را ستایش خواهیم کرد.
ما ظالمان زمین را درهم خواهیم شکست."