رهنورد و همسرش موسوی از" مرده بودن " نام بردند . یک جلاد منفصل إز خدمت به نام شریعتی إز باند آخوند شیاد خاتمی که در سوز و سودای " مشارکت" با بزرگترین جنایت علیه بشریت به سر می برد إز قتل عام زندانیان سیاسی به دستور خمینی ملعون دفاع کرد، و بالاخره پدر خوانده فامیل باند مغلوب هم در سالگرد عملیات فروغ جاویدان بیانیه داد و با نشان دادن جای دوست و دشمن, خواست ولی فقیه را بر سر رحم آورد و فرجه بیشتری برای بقا بخرد. کسی در مورد ماهیت و تاریخچه عمل این کشتی شکستگان نه ابهامی دارد و نه خودشان در این رابطه تلاشی جدی کرده اند که مرزی بین خود و باند قاتل و جنایتکار حاکم بکشند. باند مغلوب در مورد همخوانی و تائید کشتار های مجاهدین خط خودشان را حتی یک میلیمتر از خط ولی فقیه در هم شکسته رژیم جدا نکرده اند. در حالی که حداقلهای سیاسی کاری و شعور واقعی حکم می کند در یک کشمکش سیاسی به خواسته های طرف مقابل تن نداد تا اول یک امتیاز گرفته شود. مدعی وقتی در قدم اول طلب کردن سهم خود به شرط و شروط طرف مقابل گردن می گذارد ، اساسا پای سند شکست خود را امضا کرده است.دیگر «چانه زدن در بالا و فشار از پایین» از مورد می افتد و منتفی می شود.
اما آیا روباه پیر دچار الزهایمر شده که این را نمی فهمد؟ عائله ی "و" خانواده" نخست وزیر محبوب جلاد قرن هم آیا نمی فهمد که این نقض منطق است که شما خودتان علیه "مرده" موضع بگیرید. در حالی که در عمل دارید به" زنده" بودن اقرار می کنید!
جای سئوال اینجاست که شما حضرات به ولی فقیه که بله می گوئید و گفته اید، با تحریمها که مخالفید، وزارت اطلاعات و سپاه که برادران و سربازان فداکار و گمنام می دانید، بمب اتمی ساختن هم که ایده ال شما هم هست، دوران طلائی نظام را هم دوران خود می دانید که هشتاد درصد دارائی های کشور را در تنور جنگ و اختناق ریختید ، حرف آخرتان راجع به مجاهدین هم این است که ما بهتر بلدیم آنها را بکشیم و توطئه علیه شان سرهم کنیم و در
لیست سیاه بگذاریم و ...
خوب فرق شما با احمدی نژاد چیست؟ درست است که ولی فقیه درهم شکسته شده وکشور را تنها با اختناق کهریزکی و مصرف ساندیس دارد روز مره کنترل می کند اما مگر مغز خر خورده که این همه بی آبروئی به جان خریده تا شما را دوباره سوار گاری بکند ؟ شما خودتان چقدر به خوشرقصی های رهبران حزب توده بها دادید ؟ شما خودتان چقدر در محافل خودتان به ریش آنهای که در ان سالهای مدیریت طلائی تان در شرائط مشابه امروز شمایان قرار داشتند و تن به ذلت دادند می خندیدید؟ فرق این است که این مقاومت آن روز ها شکنجه و سرکوب و اذیت و آزار سران حزب توده را محکوم کرد و الان هم فشار و سرکوب و قتل خواهر زاده و شکنجه در مورد نفرات شما را إز روز اول محکوم و مردود می داند. فرق این است که این مقاومت علیرغم شناخت عمیق از تک تک جناح مغلوب در راستای إحقاق حق حاکمیت مردم ایران هیچ سد و مانعی در راهتنان نگذاشت تا اگر حتی یک گرم درد مردم ایران را داشتید بتوانید به جائی برسید اما هیهات از کوتولگی سیاسی و ایدولوژیک و تاریخی
واقعا که به قول شاعر
" ای گروهی برگ چرکین تار، چرکین پود هیچ بارانی شما را شست نتواند"