به راستی جلاد فتنهانگیز خامنهیی، صدای رسای مردم به جان آمده ایران را در قیامها نشنید که: «نه اصلاح طلب، نه اصولگرا، تمام ماجرا». خامنهیی چون خودش مثل خر در گل گیر کرده است، در ناعلاجی میپندارد که شاید از میان مردم؛ خرهایی هم پیدا شوند. وگرنه تکرار بازی دورههای پیش چه معنی میدهد؟ اصولاً از ابتدای این رژیم خونریز و سرکوبگر، کدامین فرد و دستهیی اصلاحطلب بهمعنی واقعی بوده است که ملت ایران با همه نارضایتیها بدو ذرهیی امید ببندند؟ اصلاحطلب در یک نظام استبدادی از شخصیت و استقلالی برخوردار است که میتواند به صحنه بیاید. در ولایت فقیه که اتکای ولیفقیه به نیروهای مسلح و امنیتی ست، چون به اصلاحطلبان این نظام قرونوسطایی بنگریم بهراحتی در خواهیم یافت که جملگی مطیع و سر سپرده ولیفقیه هستند و محافظان حفظ نظام. مردم از یاد نبردهاند که روحانی با چه وعدهها و اعلام های دروغ رئیس جمهور شد. بنابراین نگارنده اصلاحطلبی راستین در رژیم نمیبیند که بخواهد روی آنها حساب باز کند. نقش کثیف آنان، نقشی در یک تأتر خونین است و بس.
تنها تفاوتی که اصلاحطلبان دارند اینکه در سیاست خارجی ترجیح میدهند غرب را و آن جناح روس و چین را با شل و سفت کردن با غرب. وگرنه آنجا که پای حق و حقوق ملت در میان است، پای هر دو جناح میلنگد. هر دو جناح در کشت و کشتار، در غارت و چپاولهای بیحساب؛ بیباک و دلیرند.
در دوره قاجار هم عدهیی درباری رو به روسیه تزاری داشتند و عدهیی رو به امپراتوری بریتانیای کبیر. و هر دو جناح مطیع و جان نثار اعلیحضرت همایونی.
کاندیداهایی که به تأیید شورای نگهبان برسند مسلماً مورد قبول و پذیرش خامنهیی هم خواهند بود. مگر علی لاریجانی مشاور شخص خامنهیی نبوده است که امروز او را نخواهد. هر کدام که سر از صندوق در بیاورند مطبوع طبع خواهند بود. هدف مردم را به پای صندوق های رأی کشاندن است و نه صرفاً متمرکز روی یک فرد. نگارنده به سهم خود بر این نظر است که خامنهیی کاندیدایش فقط آخوند جنایتکار و بدنام شده جهانی نیست. شاید چون دورههای پیشین، او را به صحنه میآورد تا مردم از ترس به دیگری رأی دهند که البته خیال خامی بیش نیست. اگر بزرگ قاتلی چون رئیسی رئیس جمهور شود، خواه نا خواه قلمرو جهانی بر خامنهیی تنگتر و سختتر خواهد شد. دیگر قدرتهای جهانی نمیتوانند به بهانه رئیسجمهور اصلاحطلب؛ آب به آسیاب رژیم بریزند و مثل سابق هوای آن را داشته باشند.
اگر هدف انقباض کامل به سود خامنهیی باشد، نیازی به چند و چون رئیس جمهور ندارد. انقباض اجتماعی به دست سپاه و نیروهای امنیتی میسر است. خاتمی و روحانی در این زمینه چه کردند که اصلاحطلب بعدی بتواند بکند. فایل صوتی ظریف فقط یک پدر سوخته بازی محض است و لاغیر. مردم میپرسند تو که اسما وزیر خارجه بودی و دیدی که امور به دست قاسم سلیمانی میچرخد چرا صدایت در نیآمد؟ چرا استعفا ندادی و حالا در هنگامه انتخابات نمایشی یکمرتبه فایل بیرون آمد. سفره بخور بخور و خوب هم بخور که مال مفت است البته مانع کوچکی برای استعفا نیست. به اضافه اینکه استعفا جرأت میخواهد که در این مهرههای ریز و درشت حکم کیمیا را دارد.
خامنهیی چارهیی ندارد جز اینکه جیرهخواران و نیروهایش را در لباسشخصی جلو حوزههای رأی به صف کند. مردم ایران شرکت در انتخابات قلابی را تحریم کردهاند. دو قهرمان ملی ایران مسعود و مریم، دعوت و پیام تحریم را به گوش جهانیان رساندهاند. صبر بیسابقهی این دو قهرمان ملی بیش از آن است که رژیمیان بتوانند بفهمند یا مزدوران حقیری چون ایرج مصداقی. برای فهم مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت ظرفیتی تاریخی میخواهد که هواداران صدیق آن را بهخوبی دریافتهاند.
پیروزی نهایی از آن مردم ایران است و نیروی پیشتاز آن.