براین منطق نیز شاهد هستیم که خامنهای در یک زیادهخواهی، ضمن مسدود ساختن دسترسی جامعه جهانی به سایتهای اتمی رژیم، مجموعه تعهدات خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را نقض کرده است.
عدم تحویل دهی اسناد و فیلمهای ضبط شده توسط دوربینها به آژانس و بیان تهدیدات شداد و غلاظ بعوض راستیآزمایی، خود بهترین ادله برای قفل بودن وضعیت میباشد.
ابعاد پنهانکاریهای رژیم آخوندی بحدی است که سخنگوی کاخسفید سرانجام اعلام کرد: «همانطور که وزیر خارجه آمریکا گفته است، ما معتقدیم که رژیم ایران باید تعهداتش را نسبت به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجرا کند و به تعهداتش تحت پادمان با آژانس پایبند باشد».
این مواضع در حالی است که آمریکا تاکنون در چند علائم حسننیت دست به برداشتن بخش کوچکی از تحریمها علیه افراد حقیقی و حقوقی در دیکتاتوری ولیفقیه زده است، امری که از سوی رژیم آخوندی بهعنوان «نقطه ضعف» طرف مقابل ارزیابی شده و در منطق خود به فشار بیشتر بر طرفهای مذاکرهکننده با هدف گرفتن امتیاز انجامیده است.
گذشته از این واقعیات باید به مجموعه شکاف میان طرفهای مقابل اشاره نمود. برای نمونه رژیم آخوندی علاوه بر برداشته شدن«تمامی تحریمها» که بیش ۶۰۰مورد آن اساساً ربطی به برنامههای اتمی رژیم ندارد، خواهان گرفتن«تضمین» و ثبت توافق بهعنوان یک«معاهده دائم» از طرف آمریکایی شده است.
بدین سان خامنهای تلاش دارد تا در سایه بمبگذاری، شلیک موشک و پهپاد های انفجاری علیه تأسیسات آمریکا و نیروهای ائتلاف در کشورهای همسایه، به نوعی«چک سفید» برای ادامه سیاستهای مخرب خود و توسعه برنامههای اتمی دست یابد.
در این رابطه مجید تخت روانچی، نماینده حکومت در سازمان ملل بهصراحت گفته است: «هر توافقی که معاهده نباشد، دولت بعدی آن را پاره خواهد کرد». وی سپس زیادهخواهی رژیم را اینگونه به تصویر میکشد:«لزوم ارائه تضمین از سوی آمریکا یک اصل بدیهی است که در این سالها مورد تاکید ما بوده» (خبرگزاری حکومتی ایرنا ۱۰تیر ۱۴۰۰).
بدین سان مشخص میشود که با گذشت هر روز از روند مذاکرات، خواستهها و فشارهای خامنهای برای باجگیری از طرفهای مقابل افزایش مییابد، لذا از این منظر میتوان به این نتیجه منطقی رسید که راهاندازی ایندور از مذاکرات از سوی رژیم آخوندی صرفاً با هدف«خرید وقت» و بازی دادن جامعه جهانی بوده است، امری که در منطق خود به نوعی«سپر دفاعی» در مقابل هر گونه عملیات نظامی علیه تاسیسات اتمی رژیم تلقی میگردد.
از سوی دیگر بسیاری از کارشناان مسائل اتمی بر این باور هستند که با بروی کار آوردن آخوند دژخیم رئیس، اکنون چشمانداز دسترسی به یک توافق بلندمدت بسیار کمرنگ شده است. پیشتر نیز این آخوند سرکوبگر در نخستین کنفرانس مطبوعانی خود، علائم و نشانههایی مبنی بر وجود چشمانداز بنبست را به بیرون ساطع کرده بود.