ابعاد بهرهبرداری غیرمجاز و غیراستاندارد از رودخانهها، سدها، تالابها و منابع طبیعی آب در ایران اکنون بحدی است که کارشناسان حکومتی از وجود«بمب ساعتی» که هر لحظه امکان انفجار آن میرود، خبر دادهاند.
در این راستا بسیاری از سفرههای زیر زمینی آب خالی شده، امری که در منطق خود به رانش و فرونشستن زمینها انجامیده است.
یک گزارش حکومتی ضمن اعتراف به ابعاد وخیم این روند که تبعات مخرب و غیرقابل بازگشت برای دشتهای سابقا زرخیز را دارند، مینویسد: «بهطور دقیق از ۶۰۹ دشت کشورمان نیمی از آنها بهدلیل فرونشست و افت آبهای زیرزمینی، کویری شدند و نیم دیگر هم حالت مطلوب ندارند و در آستانه بحران و خطر قرار گرفتهاند» (خبرگزاری حکومتی اقتصاد آنلاین ۱۵تیر ۱۴۰۰).
رشد و نمو این بحران بهویژه طی سه دهه گذشته صرفاً منوط به شرایط اقلیمی و یا کمبود باران نبوده است، بلکه منشاء اصلی آن سوءمدیریت و ابعاد فساد و دزدیهای حکومتی است که اکنون همه چیز را از مردم دردمند ایران گرفته است. نبود هوای سالم، نان، آب، برق، بهداشت، شغل، رفاه، شادی و چشمانداز برای زندگی بهتر نیز تماماً ریشه در همان فاکتورهای فوق را دارند.
ابعاد بحران آب، خشکسالی و فرونشستن زمین بحدی است که اکنون در بخشهای بزرگی از کلان شهرهایی مانند تهران، اصفهان، مشهد، کرج و دشتهایی مانند مرودشت در فارس و رفسنجان در استان کرمان شاهد آن میباشیم.
این گزارش در ادامه با اذعان به این وضعیت فاجعهآمیز میافزاید:«اخیراً مؤسسه بینالمللی اینتللب تحقیقاتی در این زمینه انجام داده و کشورمان را از نظر موضوع فرونشست به بمب ساعتی بیصدا تشبیه کرده است».
ترجمان این جملات بدان معنا است که تنها در حاشیه پایتخت طی سه دهه گذشته روند فرونشست زمین« سه برابر» گردیده است. برای مثال در مناطق جنوبی غربی تهران یعنی مناطق ۱۸ و ۱۹ نرخ فرونشست« ۲۴ سانتیمتر» به ثبت رسیده است.
از جمله دلائل برای این رشد نجومی وجود حداقل« ۳۰هزار حلقه» چاههای غیرمجاز میباشند که تماماً از سوی ارگانهای غارت وابسته به بخش کشاورزی در سپاه پاسداران و جهاد سازندگی ایجاد گردیدهاند. بدین سان مشاهده میشود که استفاده ابزاری از آب و هزینه نمودن بیرویه آن در منطق خود به بروز فاجعه بزرگ زیستمحیطی در ایران انجامیده است.
به یقین از جمله تبعات اجتماعی و محیطزیستی برای این روند، خانهنشین شدن بسیاری از کشاورزان و زحمتکشان، کوچ های اجباری، بروز بیماری مختلف برای ساکنان مناطق خشک شده و ضربهپذیری شهرها به هنگام وقوع زلزله میباشند.